اجماع جهانی علیه فیلترینگ
علی حسینی– هیچ جامعهای در قرن بیستویکم نمیتواند بدون اینترنت آزاد زنده بماند؛ نه کسبوکار، نه آموزش، نه جریان اطلاعرسانی و نه حتی حیات اجتماعی. امروز محروم کردن شهروندان یک کشور از اینترنت آزاد چیزی فراتر از یک محدودیت تکنیکی است.
این محدودیت یعنی بریدن ریشههای ارتباطی ملتی که آیندهاش را در تعامل با جهان میجوید. حتی اگر هزار توجیه سیاسی و امنیتی روی میز گذاشته شود، هیچ سخنی نمیتواند حق بنیادی مردم برای دسترسی به اطلاعات آزاد، ابزارهای ارتباطی امن و جهان بیسانسور را از آنها بگیرد.
ضرورتی که نمیتوان برایش تبصره نوشت
سالهاست که مردم ایران با دیوارهای بلندی از فیلترینگ، اختلال، قطعهای ناگهانی و محدودیتهای متنوع اینترنتی مواجه هستند. در چنین وضعیتی نهتنها ارتباط شهروندان مختل شده بلکه بهتعبیر بسیاری از متخصصان، «سطح دسترسی» به اینترنت تبدیل به ابزار تبعیض شده است؛ تا جایی که ماجرای «سیمکارتهای سفید» پرده از ساختاری نابرابر برداشته که دسترسی بدون فیلتر را تنها به گروهی خاص میدهد و اکثریت جامعه را در محاصره سانسور نگه میدارد. همین رویکرد دولایه سبب شده بخش بزرگی از مردم احساس کنند از ابتداییترین حق ارتباطی خود محروم هستند.
این وضعیت تنها مشکل داخلی ایران نیست. قطع و محدودیت اینترنت، نظارتهای توسعهیافته با هوشمصنوعی و تبعیض دیجیتال به اندازهای نگرانکننده شده که موضوع به سطح نهادهای بینالمللی رسیده است.
ژانتشار گزارش یورونیوز درباره نامه رییس و دو نایبرییس «هیات روابط پارلمان اروپا با مردم ایران» به شرکتهای بزرگ فناوری، بار دیگر نشان داد که مساله اینترنت در ایران ابعاد جهانی پیدا کرده است.
درخواستهای جهانی برای حفظ دسترسی آزاد ایرانیان
در این نامه که نسخهای از آن به دست رسانهها رسیده، نمایندگان پارلمان اروپا از مجموعهای از غولهای جهانی از گوگل و متا تا یوتیوب، آمازون و سیگنال خواستهاند اقدامات عملی برای حفظ دسترسی کاربران داخل ایران انجام دهند. نکته مهم این است که آنها شرکتها را تنها نظارهگر شرایط نمیدانند بلکه انتظار دارند نقش مسوولانهای در حفظ حقوق بنیادین دیجیتال ایفا کنند. نمایندگان اروپایی در این نامه صراحتا به بحرانهای اینترنتی ایران اشاره کردهاند: قطعهای مکرر، استفاده از هوشمصنوعی برای نظارت دیجیتال و وجود پدیدهای چون «سیمکارتهای سفید» که ساختار «دوگانه» دسترسی را تثبیت میکند. این توصیف عملا بیانگر نگرانی جهانی نسبت به شکلگیری یک طبقه خاص با امکان ارتباط آزاد و طبقهای دشوارتر با دسترسی محدود و فیلتر شده است. مهمتر از انتقادها اما لیستی از درخواستهای عملی بوده که به شرکتهای فناوری ارائه شده است. از گوگل خواسته شده که حمایت مالی دائمی از پروژههای متنباز و ابزارهای دور زدن سانسور مانند Jigsaw، Outline VPN و Outline SDK را ادامه دهد و حتی امکان ادغام Outline VPN در برنامههایی چون جیمیل، پلیاستور و یوتیوب را بررسی کند. پیشنهاد مشخص آنها این است که کاربران ایرانی هنگام قطع یا اختلال سراسری، بتوانند از طریق همین اپلیکیشنها به ابزاری امن و مقاوم در برابر سانسور متصل شوند. همین رویکرد در رابطه با شرکت متا نیز مطرح شده است. آنها انتظار دارند که متا ابزارهای عبور از فیلترینگ و ارتباطات رمزگذاریشده را نه در قالب افزونههای جداگانه بلکه در خود پلتفرمهایی همچون اینستاگرام، واتساپ و تردز یکپارچه کند تا کاربران ایرانی بدون نیاز به ابزارهای جانبی بتوانند با جهان ارتباط امن داشته باشند. درخواستی که شاید از همه ملموستر باشد مربوط به آمازون وبسرویسز (AWS) است. نمایندگان پارلمان اروپا از AWS خواستهاند فضای سرور رایگان یا با تخفیف در اختیار ارائهدهندگان VPN قرار دهند تا ابزارهای عبور از فیلترینگ پایدار بمانند و از خطر توقف و کاهش کیفیت در امان باشند. این خواسته از آن جهت اهمیت دارد که کاهش بودجه پروژههای متنباز و امنیت دیجیتال طی سالهای اخیر بسیاری از ابزارهای حیاتی برای کاربران ایرانی را ضعیف کرده است.
ایران در مرکز توجه قوانین جدید
موضوع اینترنت ایران تنها محدود به اروپا نمانده است. همزمان گروهی از اعضای کنگره آمریکا از ارائه طرحی تازه با نام «قانون بررسی امکانسنجی تجهیزات نوظهور برای رسانههای دیجیتال آزاد»(FREEDOM) خبر دادهاند؛ طرحی که اگر تصویب شود، وزارت خارجه آمریکا، FCC و وزارت خزانهداری را موظف میکند امکان استفاده از فناوریهای تازه برای دسترسی امن ایرانیان به اینترنت آزاد را بررسی کنند. این فناوریها شامل ابزارهایی است که طبق گفته یک نماینده جمهوریخواه میتواند به کاربران اجازه دهد «تلفنهای هوشمند خود را مستقیما به ماهوارهها متصل کنند.» چنین طرحهایی نشان میدهد موضوع دسترسی آزاد ایرانیان به اینترنت از سطح یک بحث داخلی یا منطقهای فراتر رفته و به موضوعی جدی در سیاست جهانی بدل شده است.
تبعات سنگین محدودیت اینترنت بر جامعه ایران
محدودیت اینترنت برخلاف تصور برخی تنها یک «محدودیت ارتباطی» نیست؛ پیامدهای آن در لایههای مختلف جامعه گسترده است. قطع دسترسی آزاد موجب فرسایش اعتماد عمومی میشود. هر بار که اینترنت قطع یا محدود میشود، فاصله میان جامعه و تصمیمگیرندگان بیشتر میشود و کاربران احساس میکنند نهتنها آزادی بیان بلکه حق ابتدایی ارتباط و اطلاعرسانی از آنها گرفته شده است. در سطح اقتصادی این محدودیتها ضربه سنگینی به کسبوکارهای دیجیتال میزند. از فروشگاههای کوچک آنلاین تا شرکتهای دانشبنیان، همگی برای فعالیت نیازمند اینترنت پایدار و جهانی هستند. قطعهای مکرر بسیاری از شرکتهای نوپا را به مرز تعطیلی کشانده و آینده اقتصاد دیجیتال کشور را تهدید میکند. همزمان نابرابری دسترسی موجب افزایش مهاجرت نخبگان و متخصصان شده است. نسل جوانی که هویت حرفهای خود را در ارتباط مستقیم با جهان میبیند، نمیتواند در محیطی محدود و سانسورشده آیندهای برای خود تصور کند و شاید مهمتر از همه عدم دسترسی آزاد باعث انفجار بازار غیررسمی VPN شده است؛ بازاری بیقانون، فاسد و غیرقابل اعتماد که امنیت کاربران را بیش از پیش تهدید میکند. حق دسترسی به اینترنت آزاد در دنیای امروز بخشی از حق حیات دیجیتال انسانهاست. همانطور که آب، هوا، آموزش و اطلاعات از ضروریات زندگی هستند، دسترسی بدون سانسور به اینترنت نیز امروز بخشی از شریان حیاتی جوامع است. محروم کردن مردم از اینترنت آزاد، یعنی محروم کردن آنها از حق دانستن، حق شنیدن، حق گفتن و حق مشارکت در جهان. هیچ توجیهی نمیتواند این حقیقت را پنهان کند که اینترنت آزاد یک حق است، نه امتیاز.
