آغاز آرام یکبیماری پر سروصدا؛ داستان علائم اولیه پارکینسون
دکتر الهام باقرییکتا*– پارکینسون نامی است که بسیاری آنرا شنیدند اما کمتر کسی میداند این بیماری سالها پیش از آنکه لرزش دستها ظاهر شود آرام و بیصدا در بدن آغاز میشود. بسیاری از افراد زمانی متوجه مشکلات حرکتی میشوند که مغز مدتهاست درگیر تغییرات عصبی شده است اما پیش از بروز لرزشها بدن پیامهایی میفرستد؛ پیامهایی کوچک، پراکنده و گاهی نامشخص اما بسیار مهم. اگر این نشانهها شناخته شوند فرد میتواند خیلی زودتر به متخصص مراجعه کرده، از درمانهای موثر بهرهمند شود و کیفیت زندگیاش را حفظ کند.
پارکینسون یک اختلال پیشرونده عصبی است که باعث کاهش تدریجی دوپامین در مغز میشود؛ مادهای مهم که پیامهای حرکتی و بسیاری از عملکردهای دیگر را تنظیم میکند. کاهش دوپامین بهتدریج توانایی مغز برای کنترل حرکت، تعادل، واکنشها و حتی احساسات را مختل میکند. نکته مهم اینجاست که بدن معمولا سالها قبل از ظهور لرزشها علائم هشداردهندهای نشان میدهد. بسیاری از افرادی که بعدها پارکینسون در آنها تشخیص داده میشود پس از مرور گذشته میگویند: «علائم را داشتم اما فکر نمیکردم مهم باشند.» بههمیندلیل آگاهی از نشانهها اهمیت حیاتی دارد. یکی از نخستین این نشانهها کاهش حس بویایی است. بسیاری از افراد ناگهان متوجه میشوند بوی غذا، میوه یا عطرها را کمتر حس میکنند. این مشکل میتواند آنقدر آهسته ایجاد شود که فرد آن را به خستگی، سرماخوردگی یا افزایش سن نسبت دهد اما تحقیقات نشان میدهد کاهش حس بویایی میتواند سالها قبل از علائم حرکتی ظهور کند و یکی از سرنخهای مهم اولیه باشد.علامت مهم دیگر یبوست است. شاید عجیب بهنظر برسد که مشکل گوارشی ارتباطی با مغز داشته باشد اما شبکه عصبی روده بهشدت تحت تاثیر دوپامین قرار دارد. زمانی که سیستم عصبی دچار اختلال میشود حرکات روده کند شده و یبوست مزمن و بدون علت مشخص ایجاد میشود. بسیاری از بیمارانی که بعدها تشخیص پارکینسون گرفتند گزارش کردند که سالها قبل دچار یبوست غیرطبیعی بودند.اختلالات خواب نیز از علائم ارزشمند و کمترشناختهشده هستند. فرد ممکن است در خواب دستوپا تکان دهد، لگد و فریاد بزند یا حرکات ناگهانی داشته باشد؛ گویی در خواب با چیزی میجنگد یا میدود. این حالت که به آن اختلال رفتار خواب REM گفته میشود یکی از سرنخهایی است که متخصصان آن را جدی میگیرند زیرا میتواند خیلی پیشتر از سایر نشانهها بروز کند. تغییر در دستخط نیز از موارد ظریف و درعینحال مهم است. فرد ممکن است متوجه شود که نوشتههایش ریزتر، فشردهتر و کمخواناتر شدهاند. این تغییر معمولا به افزایش سن نسبت داده میشود اما میتواند نشانه کاهش تدریجی کنترل عضلات دست باشد. برخی از افراد دچار افسردگی یا اضطراب ناگهانی میشوند. برخلاف افسردگیهای معمول این حالت ممکن است دلیل بیرونی مشخصی نداشته باشد. تغییرات شیمیایی در مغز پیش از بروز لرزشها یا کندی حرکت میتواند احساس غم، بیحوصلگی یا نگرانی ایجاد کند. در بسیاری موارد این نشانهها اولین علامت اختلال در سیستمهای عصبی مغز هستند. کندشدن حرکات یکی از دیگر علائم اولیه است. فرد ممکن است هنگام لباس پوشیدن، راه رفتن، چرخیدن یا شروع حرکت احساس کند بدن با سرعت همیشگی همراهی نمیکند. گاهی افراد فکر میکنند این کندی نتیجه خستگی یا افزایش سن بوده اما درواقع ممکن است مغز دیرتر از گذشته فرمان حرکت را ارسال کند.تغییراتی مثل آرامترشدن صدا، گرفتهشدن آن یا یکنواختشدن لحن نیز میتواند از نشانههای آغازگر باشد. اطرافیان معمولا بیشتر از خود فرد متوجه این تغییر میشوند. علاوه بر این برخی افراد کاهش حرکات چهره را تجربه میکنند بهطوری که صورت کمتر حالتدار است و چهره بیاحساستر بهنظر میرسد. این حالت که به «چهره ماسکی» معروف بوده میتواند پیش از لرزشها پدید آید. شناخت این علائم به افراد کمک میکند زودتر به پزشک مراجعه کنند و روند درمان را موثرتر آغاز کنند اما پس از تشخیص بسیاری از مردم تصور میکنند تنها راه درمان پارکینسون دارو است. درحالیکه امروزه میدانیم درمان مجموعهای از دارو، ورزش، توانبخشی و حمایت روانی بوده و این ترکیب بهمراتب از مصرف دارو بهتنهایی اثربخشتر است. داروهای پارکینسون معمولا بر پایه افزایش دوپامین یا تقویت اثر آن عمل میکنند. مهمترین دارو لوودوپا است که در بدن به دوپامین تبدیل میشود و یکی از موثرترین درمانها برای کاهش سفتی عضلات و بهبود حرکت است. همراه لوودوپا معمولا داروی دیگری تجویز میشود تا تبدیل زودهنگام آن در خون کنترل شود و اثر دارو در مغز پایدارتر بماند. گروه دیگری از داروها آگونیستهای دوپامین هستند که نقش تقلیدی دوپامین را در مغز ایفا میکنند و بهویژه در مراحل اولیه بیماری بسیار موثرند. مهارکنندههای MAO-B نیز با کاهش تجزیه دوپامین سطح آن را در مغز بالاتر نگه میدارند.در کنار این درمانها داروهای دیگری مانند مهارکنندههای COMT، آنتیکولینرژیکها و داروهای کمکی برای کنترل مشکلات رفتاری، خواب یا افسردگی نیز ممکن است تجویز شوند. انتخاب نوع دارو، مقدار مصرف و زمانبندی آن کاملا تخصصی است و باید تحت نظر پزشک متخصص انجام شود. دنیای درمان پارکینسون اما فقط به دارو محدود نشده و ورزش یکی از قویترین ابزارها در برابر این بیماری است. در بسیاری از کشورها بهمحض تشخیص بیماری بیمار به باشگاههای تخصصی پارکینسون ارجاع داده میشود. این مراکز براساس جدیدترین پژوهشها عمل میکنند و شامل آموزش ورزشهای هوازی، تمرینات قدرتی، تمرینات تعادلی و فعالیتهای ریتمیک هستند. ورزشهای هوازی مانند پیادهروی تند، دوچرخه ثابت و رقص اثرات فوقالعادهای در بهبود الگوهای حرکتی و تقویت مغز دارند. تمرینات قدرتی نیز اهمیت ویژهای دارند زیرا بسیاری از عضلات در پارکینسون ضعیف یا سفت میشوند. تقویت عضلات پشت، شانه، گردن، لگن، ران و ساق به بیمار کمک میکند راحتتر حرکت کرده، تعادل بهتر شود و خطر زمینخوردن کاهش یابد. تمرینات تعادلی مانند تایچی و یوگای سبک نیز میتوانند احتمال سقوط را بهمیزان چشمگیری کم کنند. افزون بر این فیزیوتراپیستها معمولا تمریناتی را برای افزایش دامنه حرکتی، کاهش سفتی و بهبود واکنشهای حرکتی توصیه میکنند. نقش اطرافیان در مدیریت پارکینسون بسیار مهم است. بیمار ممکن است کند باشد اما این کندی حاصل تلاش کم نبوده بلکه مغز دیرتر فرمان میدهد. اطرافیان باید صبور باشند و از کمک بیشازحد خودداری کنند تا استقلال بیمار حفظ شود. با این حال ایمنسازی محیط منزل ضروری است؛ مانند جمعکردن فرشهای لغزنده، افزایش نور، خلوتکردن مسیرهای رفتوآمد و استفاده از کفشهای مناسب. تشویق بیمار به ورزش، همراهی در تمرینها و توجه به تغییرات خلقی، خواب یا رفتار نیز بسیار مهم است. بسیاری از مشکلات روانی یا رفتاری در پارکینسون قابل کنترلند بهشرط آنکه زود شناسایی شوند. درنهایت پارکینسون یکمسیر طولانی است اما آگاهی میتواند آن را قابل مدیریتتر کند. هرچه فرد زودتر نشانهها را بشناسد و به متخصص مراجعه کند کیفیت زندگیاش بهتر حفظ میشود. ترکیب درمان دارویی، ورزش، توانبخشی و حمایت اطرافیان ستونهای اصلی مدیریت این بیماری هستند و میتوانند کمک کنند فرد با قدرت بیشتری با چالشها روبهرو شود.
* دکترای تخصصی فیزیوتراپی و توانبخشی
