GIZ در ازبکستان؛ توسعه پایدار یا استراتژی ژئوپلیتیک؟
پوریا لوایی– درحالی که پروژههای توسعهای آلمان در آسیای مرکزی با شعارهایی چون «توسعه سبز» و «توانمندسازی جوامع محلی» تبلیغ میشوند بسیاری از تحلیلگران معتقدند که اهداف ژئوپلیتیکی پنهان در پسِ این برنامهها نهفته است. آیا «آژانس همکاری بینالمللی آلمان (GIZ) تنها برای کمک آمده یا درپی گسترش نفوذ بر مسیرهای انرژی و سیاستهای مهاجرتی است؟
آژانس همکاری بینالمللی آلمان (GIZ) بهعنوان بازوی اجرایی وزارت همکاری اقتصادی و توسعه آلمان (BMZ) از دهه۱۹۹۰ در ازبکستان فعال است و بیش از ۳۰سال همکاری دوجانبه را مدیریت میکند. با حجم فعالیت حدود ۵/۳میلیارد یورو در سطح جهانی GIZ در ازبکستان بر حوزههایی مانند حکمرانی خوب، صنعتیسازی سبز، مدیریت اقلیم و توسعه شهری تمرکز دارد. از سال۲۰۲۰ با اصلاحات اقتصادی ازبکستان تحت ریاستجمهوری شوکت میرضیایف همکاریها افزایش یافته و حجم پروژهها به حدود ۴۵میلیون یورو در سال رسیده اما این فعالیتها درحالی که ادعای حمایت از توسعه پایدار را دارند اغلب با اهداف ژئوپلیتیک آلمان در آسیای مرکزی گره خوردند؛ منطقهای که آلمان به دنبال رقابت با نفوذ روسیه و چین است.
پروژههای کلیدی GIZ در ازبکستان
GIZ در ازبکستان بر چهارحوزه اصلی عمل میکند: حکمرانی، اقتصاد سبز، اقلیم و شهرسازی. برجستهترین پروژه «ترویج حکمرانی خوب در ازبکستان» از آوریل۲۰۲۲ است که با بودجه ۲۰میلیونیورو بر تقویت اداره عمومی، مبارزه با فساد و مشارکت جامعه مدنی تمرکز دارد. این ابتکار با همکاری وزارت عدالت ازبکستان شامل آموزش ۵۰۰مقام محلی و ایجاد پلتفرمهای دیجیتال برای شفافیت بودجه است. تا سال۲۰۲۴ بیش از ۱۰۰مورد فساد شناسایی و پیگیری شده که به بهبود رتبه ازبکستان در شاخص فساد Transparency International)از ۱۷۹ در سال۲۰۱۶ به ۱۲۱ در سال۲۰۲۴) کمک کرده است. پروژه «انرژی سبز در فِرغانه» که با هدف نصب سیستمهای خورشیدی در مناطق روستایی انجام شده و طبق دادههای رسمی GIZ منجر به کاهش ۱۵درصد در مصرف سوختهای فسیلی و ایجاد بیش از ۰۰۰/۲شغل جدید شده نیز از پروژههای مهم GIZ در ازبکستان است. پروژه «توسعه شهری آماده آینده» از اواخر سال۲۰۲۵ وارد فاز اجرایی میشود و به بازسازی زیرساختهای شهری در تاشکند و سمرقند با تمرکز بر کاهش آلایندهها اختصاص دارد.
در سپتامبر۲۰۲۴ توافقنامههایی برای «اقتصاد مقاوم در برابر اقلیم» امضا شد که بخشی از برنامه منطقهای تطبیق و کاهش تغییرات اقلیمی در آسیای مرکزی است.
GIZ با وزارت اکولوژی ازبکستان تحلیل ریسک اقلیمی برای سیستم دریاچههای سودوچه را انجام داده و بر حفاظت از منابع آب در حوضه آرال تمرکز دارد. این پروژه با بودجه ۱۰میلیونیورو شامل مدلسازی سیستمهای انرژی و آموزش محلی است و تا۲۰۲۵ ظرفیت ۵۰هزارهکتار زمین کشاورزی را افزایش میدهد.
براساس آمار بانک جهانی و وزارت دارایی ازبکستان این پروژهها سهمی حدود ۲درصد در رشد تولید ناخالص داخلی محلی داشته و شاخص شفافیت و حکمرانی نیز بهبود یافته است. رتبه ازبکستان در شاخص ادراک فساد (Transparency International) از ۱۷۹ به ۱۲۱ ارتقا یافته؛ عددی که نشانگر تغییرات مثبت اما شکننده در نظام اداری کشور است.
دلایل اصلی و اهداف پشت پرده
در نگاه نخست فعالیتهای GIZ نمونهای از دیپلماسی توسعهای موفق بهنظر میرسند اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که در پشت این پروژهها اهداف راهبردی پنهانی نیز نهفته است. نخست سیاست انرژی آلمان پس از بحران گاز روسیه بهشدت به تنوع منابع انرژی متکی شده است. ازبکستان و قزاقستان با ذخایر عظیم گاز و اورانیوم برای برلین اهمیتی راهبردی دارند.
گزارش اندیشکده SWP برلین در سال۲۰۲۳ نشان میدهد که آلمان با کمک GIZ درصدد ایجاد شبکهای از پروژههای انرژی پاک است تا وابستگی خود به روسیه را کاهش دهد اما این روند عملا باعث شکلگیری نوعی «وابستگی فناوری» در کشورهای میزبان شده است. دوم اینکه GIZ در چارچوب سیاست مهاجرتی جدید اتحادیه اروپا نقش فعالی دارد. در برنامهای موسوم به( Return and Reintegration )این نهاد با دولت ازبکستان همکاری میکند تا مهاجران بازگشته از اروپا را آموزش دهد و مانع مهاجرت مجدد آنان شود. منتقدان میگویند که این سیاست در واقع بخشی از راهبرد بروکسل برای «برونسپاری کنترل مهاجرت» به کشورهای مبدأ است. در سطح داخلی نیز برخی تحلیلگران ازبک (مانند «مرکز پژوهشهای اجتماعی تاشکند») معتقدند که حضور گسترده مشاوران خارجی در وزارتخانهها باعث شکلگیری «وابستگی نهادی» شده است. در گزارش (۲۰۲۳) PeaceNexus آمده که اگرچه پروژههای GIZ موجب ارتقای ظرفیت نهادی شدند اما اغلب تصمیمهای کلیدی توسط مشاوران آلمانی گرفته میشود نه مدیران محلی؛ مسالهای که به تدریج استقلال تصمیمسازی را محدود میکند. نمیتوان دستاوردهای این پروژهها مانند کاهش ۲۵درصدی آلودگی در مناطق صنعتی را نادیده گرفت اما برخی منتقدان مانند Oxfam در گزارش سال۲۰۲۳ به «وابستگی ساختاری» اشاره میکنند یعنی پروژهها اغلب بر صادرات فناوری آلمانی تمرکز دارند نه انتقال دانش محلی که این مساله منجر به بدهیهای پنهان از طریق وامهای KfW میشود. در حوزه حکمرانی مشارکت جامعه مدنی محدود است. گزارشهای محلی نشان میدهد تنها ۳۰درصد NGOs در پروژهها دخیل هستند و تمرکز بر «اصلاحات از بالا» فساد را کاهش داده اما دموکراسی را تقویت نمیکند. علاوهبراین در زمینه اقلیم اولویت صادرات هیدروژن سبز(به اروپا) بدون توجه کافی به جوامع روستایی منابع آب محلی را (با کمبود ۴۰درصدی) تحت فشار قرار میدهد. این رویکرد «استعمار سبز» را تداعی میکند؛ جایی که توسعه محلی قربانی منافع اروپایی میشود.
نتیجهگیری
فعالیتهای GIZ در ازبکستان از حکمرانی تا صنعتیسازی سبز پتانسیل ایجاد تغییرات و بهبود در شرایط ازبکستان را دارند و با اصلاحات میرضیایف همسو هستند اما اهداف ژئوپلیتیک مانند کنترل مهاجرت و ایجاد بازار برای محصولات آلمانی اغلب بر توسعه محلی سایه انداخته و باعث کاهش استقلال و افزایش قدرت نرم برلین در ازبکستان میشود.
