4 - 08 - 2020
جنگ نفت
نمایش نهایی در جنگ برای کنترل لیبی در شرف وقوع است؛ جنگی که بزرگترین میادین نفتی آفریقا پاداش آن است. ترکیه بدون اینکه توجهی به تلاشها و خواستههای بینالمللی برای متوقف کردن تشدید تنش، انتقال سلاح به لیبی و اعزام جنگجویان خارجی برای حمایت از طرفهای درگیر در بحران لیبی داشته باشد، همچنان به دنبال تحقق اهداف و جاهطلبیهای خود در لیبی است. در همین حال و با وجود هشدارهای مکرر برای جلوگیری از وقوع درگیری میان طرفهای درگیر، منابع متعدد داخلی و خارجی، اصرار ترکیه برای انتقال سلاح و نیرو به غرب لیبی برای حمایت از دولت وفاق ملی را نشانه آشکاری از تصمیم آنکارا برای آغاز عملیات نظامی در میدان نبرد در شهرهای سرت و جفره میدانند. همچنان ارتش ملی لیبی ضمن تاکید تحرکات جانب مقابل، هشدار داده که هرگونه اقدام نظامی میتواند عواقب ناگواری را در پی داشته باشد.
این در حالی است که ارتش ملی لیبی به رهبری خلیفه حفتر در پیامی به واشنگتن مخالفت خود را با مذاکره با ترکیه اعلام کرده و خواهان مداخله بینالمللی برای نظارت بر گذرگاههای این کشور شده است.
خلیفه حفتر پیش از این گفته بود رجب طیباردوغان برای یافتن ارث اجداد استعمارگرش به لیبی آمده و ما با گلوله با ترکیه رودررو خواهیم شد. حفتر گفت: ما به دفاع از وطنمان در برابر متجاوزان ادامه میدهیم و مردم لیبی هرگز مجددا استعمار را قبول نخواهند کرد. ما هرگز اجازه تجاوز ترکیه را نمیدهیم.
از سوی دیگر عبدالهادی دراه، سخنگوی اتاق عملیات آزادی سرت و الجفره وابسته به دولت وفاق ملی لیبی مدعی شد: حمایت روسیه از حفتر شورشی و سربازانش ادامه دارد. شنبه پنج هواپیما حامل تجهیزات نظامی روسیه وارد سرت و الجفره شد. او گفت: همچنین شنبه دو هواپیمای روسی از سوریه وارد فرودگاه بنغازی شد. روز جمعه نیز دو هواپیما از سوریه وارد فرودگاه بینالمللی الابرق شد. دراه گفت: تمام این هواپیماهای روسی تجهیزات را وارد منطقه الشرقیه کردند. نیروهای دولت وفاق ملی لیبی اخیرا تجهیزاتی را به ورودیهای شهر سرت گسیل کردهاند تا آماده جنگ علیه نیروهای حفتر و آزادی این شهر شوند. نیروهای حفتر یکشنبه اعلام کردند که آماده مقابله با هرگونه حمله ترکیه به سرت هستند. این در حالی است که منابع نظامی از وقوع درگیریهای میان شبهنظامیان وابسته به فتحی باشاغا، وزیر کشور دولت وفاق ملی لیبی و شبهنظامیان وابسته به اسامه الجویلی، فرمانده منطقه نظامی غربی خبر دادند.
این اختلافات و درگیریها زمانی رخ داد که عناصر وابسته به باشاغا مزدوران وابسته به الجویلی را در منطقه ورشفانه بازداشت کردند. خالد المحجوب، از رهبران ارتش «ملی» لیبی گفت: شبهنظامیان به دلیل اهداف مختلف فعالیت میکنند که این اهداف ایدئولوژی افراطگرایانه، قاچاق سوخت و تجارت اعضای بدن انسان است. او گفت: ترکیهایها مزدوران سوری در طرابلس را به جای نیروهای لیبی آموزش میدهند. گزارشاتی نیز درباره ادامه ورود افراد مسلح از سوریه از طریق ترکیه وجود دارد.
در این راستا ساکنان طرابلس تظاهراتی علیه ترکیه و ادامه ناامنی در پایتخت برگزار کردند. همچنین به گفته دیدهبان حقوق بشر سوریه تعداد مزدوران سوری که ترکیه آنها را برای جنگ به لیبی فرستاد به ۱۷ هزار تن از جمله ۳۵۰ کودک رسیده است.
پایگاه آبزرور در تحلیلی درباره وضعیت لیبی مینویسد: در آگوست ۲۰۱۱ در حالی که شورشیان لیبیایی با پشتیبانی جنگندههای ناتو حمله به طرابلس را آغاز کردند، سرهنگ معمر قذافی با ایراد یک سخنرانی از حامیانش خواست از این کشور در برابر مهاجمان خارجی دفاع کنند. او در پیامی که از سوی شبکه تلویزیونی حامی حکومت او پخش شد، عنوان کرد: دسیسهای برای کنترل نفت و اراضی لیبی و مستعمره کردن دوباره این کشور وجود دارد. این غیرممکن است غیرممکن! ما تا آخرین مرد و زن برای دفاع از لیبی از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب خواهیم جنگید. دو ماه بعد این دیکتاتور در زادگاهش یعنی شهر سرت از درون یک کانال سردرگم و خونین بیرون کشیده و کشته شد. با گذشت ۹ سال و بروز دومین جنگ داخلی در لیبی درستی سخنان قذافی خودنمایی میکند. در حالی که آمریکا از نقشی که در سقوط او ایفا کرد عقبنشینی کرده، مجموعهای از قدرتهای منطقهای جسارت یافته و روانه لیبی شدهاند. با نزدیک شدن درگیریها به سمت شهر سرت، دروازه هلال نفتی لیبی، درگیری نهایی بالقوه بر سر کنترل ثروت نفتی این کشور در شرف وقوع است.
بخت و اقبال شهر سرت بعد از مرگ قذافی دگرگون شد. این شهر که زمانی یک ویترین درخشان برای دورنمای آفریقا به شمار میرفت میزبان ویلاهای مجلل متعلق به عوامل وابسته به رژیم قذافی بود. بعد از انقلاب اما سرت تخریب و نابودی این ویلاها و ترس و وحشت ناشی از حضور عوامل داعش تا خروج آنها در سال ۲۰۱۶ را شاهد بوده است. در هفتههای اخیر این شهر و بیابانهای اطرافش با نقض تحریم تسلیحاتی بینالمللی پر از تسلیحات و نیروهای جنگجو شده است. نیروهای وفادار به دولت مستقر در طرابلس در حال بسیج در یک طرف خطمقدم درگیری و نیروهای ژنرال خلیفه حفتر در حال صف بستن در طرف دیگر هستند.
بزرگترین ذخایر نفتی
یکی از محورهای جنگ مربوط به بزرگترین گنجینه لیبی یعنی بزرگترین ذخایر نفتی در کل قاره آفریقاست. اکثریت میادین نفتی لیبی در حوزه شهر سرت قرار دارند که به اندازه تولید میلیاردها دلار در سال ارزش دارند. نیروهای خلیفه حفتر که در کنترل شهر سرت هستند، ماه ژانویه صادرات نفتی را بلوکه کردند و به این ترتیب تولید نفت از حدود یک میلیون بشکه به تنها ۱۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافت و درآمدهای نفتی مختل شد.
دولت مستقر در طرابلس در حالی که مجبور به کاستن از حقوق کارمندان دولتی شده، هماکنون در حال هزینه کردن از ذخایر به ارث برده از دوران قذافی است و به شدت چشم به غلبه بر نیروهای تحت کنترل خلیفه حفتر دارد. این دولت تحت عنوان دولت توافق ملی واقع در غرب لیبی سال ۲۰۱۵ اعلام موجودیت کرد و رسما توسط سازمان ملل به عنوان دولت مشروع این کشور به رسمیت شناخته شد.
این دولت مخالف با دولت مستقر در طبرق است؛ دولتی که بعد از کوچ نمایندگان پارلمان به این شهر واقع در شرق لیبی در پی انتخاباتی پرمناقشه تشکیل شد. دولت طبرق، خلیفه حفتر، یک فرمانده سابق ارتش در دوران معمر قذافی و از داراییهای سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا را به منظور رهبری ارتش ملی لیبی در همان سال منصوب کرد.
از نظر اردوی حامیان خلیفه حفتر، دولت توافق ملی لیبی تحت اداره اسلامگرایان و تروریستها است در حالی که مخالفان این فرمانده میگویند او کمی بیش از یک دیکتاتور نظامی در قالب قذافی است؛ دیکتاتوری که روی سلفیها به عنوان همپیمان حساب باز میکند.
این درگیری به طور مداوم پای حامیان خارجی دارای تمایلات و دیدگاههای ایدئولوژیک، سیاسی و اقتصادی متفاوت در قبال آینده لیبی را به خود باز کرده است. حامیان اصلی دولت توافق ملی لیبی ترکیه و قطر هستند که دوست اخوانالمسلمین به حساب میآیند. یک حامی دیگر آن نیز تا حدی ایتالیاست که به روی دولت توافق ملی لیبی برای متوقف کردن موج روانه شدن مهاجران به سمت سواحلش حساب باز کرده است.
خلیفه حفتر تحت حمایت رهبران امارات متحده عربی، مصر، عربستان و اردن قرار دارد؛ طرفهایی که اسلام سیاسی را به عنوان تهدیدی علیه قدرت خودشان قلمداد میکنند. او همچنین تحت حمایت روسیه است که همچنان موفقیتهایش در سوریه تازه هستند و متمایل به گسترش جای پایش در جهان عرب است.
دولت انگلیس تحت رهبری دیوید کامرون و دولت فرانسه تحت رهبری نیکولا سارکوزی نقشی محوری در سرنگون کردن قذافی ایفا کردند، اما حالا لندن در قبال لیبی به شکل دیپلماتیک از حاشیه عمل میکند در حالی که پاریس دست قدرتمندی را در رخدادهای میدانی آن حفظ کرده است. این برای ترکیه خطرناک است که ریسک نزاع تمامعیار با روسها یا مصریها را بپذیرد اما وضعیت موجود پایدار نیست.
فرانسه الزام کمک به مستعمرههای سابقش در حوزه منطقه ساحل آفریقا در زمینه مبارزه با رشد جنبشهای جهادی در منطقه، در پی انقلاب ۲۰۱۱ لیبی را به رسمیت شناخته است و به این ترتیب از خلیفه حفتر و یک لیبی تحت رهبری سکولارها به منظور تضمین امنیت سربازانش در حوزه جنوبی منطقه حمایت میکند.
این درگیری به سبب پویاییهای قبیلهای، اشاعه جنگهای پهپادی و حضور گستردهتر از هر زمان مزدوران خارجی هر چه بیشتر پیچیده میشود. گروه امنیتی خصوصی واگنر مرتبط با دولت روسیه، از سال گذشته حمایتهای تاکتیکی کلیدی از ارتش ملی لیبی به عمل آورده است. حدود ۱۰ هزار سوری که همچنان جنگ نیابتی در کشورشان ادامهدارد نیز همچنین برای هر دو طرف جنگ در لیبی میجنگند. آنها در واقع جذب حقوقهای پیشنهادی بالایی شدهاند که نمیتوانند در خانه کسب کنند.
هم حامیان دولت توافق ملی و هم حامیان ارتش ملی لیبی با اتهام مربوط به جذب نیرو و مزدور از چاد و سومالی و سودان تحت پوشش گارد امنیتی یا نیروهای خط حمایتی که بعدا پی به استقرارشان در خطمقدم جنگ لیبی بردند، شدهاند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد