ضرورت رشد شخصیت در فضای مجازی
شهریار شفیعی،رییس هیاتعلمی آکادمی برند ایران
ظهور فضایمجازی و شکلگیری شبکههای اجتماعی باعث تحول بنیادی در دنیای رسانه شده و نقش محتوا به شکل قابلتوجهی افزایش یافته است. اگر در گذشته مشتری تصمیمگیرنده نهایی بود اکنون محتوا مسیر تصمیمگیری را تعیین میکند و توانایی ترسیم و شکلدهی افکار مخاطب را دارد. این تحول باعث شده تولید محتوا به یکی از دغدغههای اصلی برندها تبدیل شود و از آنجا که حوزه محتواسازی نسبتا جدید بوده لازم است چارچوبهای تحلیلی دقیق و متناسب با این فضا ایجاد شود و عملکردها مورد داوری و بررسی قرار گیرد. بخش مثبت این روند افزایش مشارکت و انگیزه افراد برای تولید محتواست چراکه بسیاری با ورود به این حوزه به فکر و فعالیت میافتند و همین خود ارزش قابلتوجهی دارد. با این حال مشکل اصلی اینجاست که اغلب محتواها سطحی، کمعمق و بیشتر شبیه مهارت یا شبههنر هستند تا هنر واقعی. بسیاری از افراد تنها با استفاده از مهارتها و ابزارهای موجود محتوا تولید و تصور میکنند کارشان هنری است درحالیکه خلاقیت و عمق هنری در آن دیده نمیشود. این مساله باعث میشود مرز بین هنر واقعی و مهارت فنی مخدوش شود و فرد بهاشتباه خود را هنرمند بداند. تغییر سطح توقعات نیز یکی دیگر از پیامدهای این تحول است. رشد سریع برخی صفحات و افراد انتظاری در جوانان ایجاد کرده که بهسرعت صفحهای بسازند و با تولید محتوا به شهرت و محبوبیت دست یابند. این فرآیند غالبا بدون توسعه شخصیت و ایجاد زیرساختهای لازم انجام میشود و تنها بر ظاهر و نمود تمرکز دارد. توسعه برند شخصی مستلزم رشد و توسعه شخصیت است و بیتوجهی به این موضوع باعث میشود ظاهر فرد بزرگتر از واقعیت او جلوه کند. درچنینشرایطی افراد توانمند با ریشههای عمیق ممکن است فرصت نمایش واقعی خود را ازدست بدهند درحالیکه کسانی که تجربه و دانش کافی ندارند صرفا بهدلیل توانایی تولید محتوا در فضای مجازی رشد میکنند. برخی افراد روشهای میانه را انتخاب میکنند. برای مثال فردی با صدای خوب اشعار شاعران مطرح را اجرا میکند و به این شکل شهرت پیدا میکند. این مساله بهخودیخود اشکال ندارد اما وقتی همین فرد بدون دانش و تجربه وارد اظهارنظرهای تخصصی شود خطای شناختی رخ میدهد و او خود را شخصیتی میپندارد که درواقع نیست. ادامه چنینروندی میتواند به خوداشتباهپنداری و توقعات غیرواقعی منجر شود و پیامدهای منفی جدی برای فرد و جامعه داشته باشد. نمونههایی از این پیامدها در رفتارهای ناشایست اخیر در فضای مجازی نسبت به بزرگان کشور مشاهده شده بوده که ناشی از همین فاصله بین ظاهر و واقعیت است. باوجود آسیبها نمیتوان نقش فضای مجازی را در انتقال اخبار و آموزش نادیده گرفت. این فضا روش نوین و تاثیرگذاری برای ارتباط و اطلاعرسانی فراهم کرده است. راه کاهش آسیبها آموزش، افزایش آگاهی، ارتقای خرد و فرهنگ عمومی و توسعه رویکردهای تحلیلی و تفکری در تولید محتواست تا جوانان بتوانند توانمندیهای واقعی خود را نشان دهند و همزمان از خطر خوداشتباهپنداری و تقلید صرف از ظاهر محتوا جلوگیری شود. این مسیر نیازمند توجه همزمان به مهارت، خلاقیت و توسعه شخصیت است تا فضایمجازی بتواند هم فرصتهای رشد و هم ارتقای فرهنگ را بهطور همزمان فراهم آورد.

