ققنوس هوانیروز
فریدون عسکری- پانزدهم آذرماه سالروز شهادت عقاب تیزپرواز جبهه حق علیه باطل و دلاورمرد هوانیروز ارتش جمهوریاسلامیایران، خلبان شهید احمد کشوری و روز هوانیروز است و به همین مناسبت سهداستانک واقعی از این شهید والامقام ذکر میشود.
بازگشت به قرارگاه با ذکر یازهرا(س)
شهید علی صیادشیرازی زمانی تعریف میکرد که در کردستان درگیری شدیدی بین ما و ضدانقلاب شامل کومله و دموکرات به وقوع پیوست و من از هوانیروز درخواست کمک کردم. دو خلبان که همیشه داوطلب دفاع بودند یعنی شهیدان شیرودی و کشوری لبیک گفته و لحظاتی بعد بالای سر ما بودند که به آنها گفتم کجا را زیر آتش خود بگیرند. پس از آنکه مهمات بالگردهای کبرا (Cobra) تمام شد متوجه شدم که شهید احمد کشوری باوجود کمبود سوخت منطقه را ترک نکرده است.
وقتی با او تماس گرفتم گفت باید کارم را به پایان برسانم. لحظاتی بعد طی تماس به او گفتم باتوجه به تاخیری که کردی سوخت بالگرد برای آنکه خود را به قرارگاه برسانی کافی نیست و همینجا فرود بیا. او گفت بالگردم را هدف قرار میدهند و با اینکه چراغ هشداردهنده سوخت بالگرد روشن شده و بههیچوجه خطا نمیکند با ذکر یازهرا(س) خود را به قرارگاه میرسانم.
ساعتی بعد درحالیکه ناامیدانه با قرارگاه تماس گرفتم تا سراغ خلبان احمد کشوری را بگیرم گفتند او به سلامت و با ذکر یازهرا(س) درحالیکه بالگردش هیچ سوختی نداشته به قرارگاه رسیده است.
حیرت دشمن از رشادت خلبان ایرانی
در یکی از روزهای نخست جنگ نیروی زمینی دشمن حدفاصل قصرشیرین تا سرپل ذهاب پیشروی کرده و با ستون بسیار عظیم زرهی و پیاده در جاده بهراحتی درحال حرکت بود. تیم پروازی احمد کشوری با سهفروند بالگرد کبرا (Cobra) و با رشادتی بینظیر به نیروهای دشمن حمله و به آنها ضربات مهلک وارد کردند.
تیراندازهای دشمن وحشتزده و سرگردان مانده بودند که این چه شبیخونی است که از هوانیروز ایران خوردند. ستونی که هیچکس حریفشان نمیشد و میخواست به قلب ایران بزند زمینگیر شده و این ضربه سهمگین را از ایمان و شجاعت وافر شهید احمد کشوری خورده بود. نیروهای دشمن پس از این شکست بزرگ مجبور شدند تا اطراف نفت شهر عقبنشینی کرده و از مرز خارج شوند.
پرهیز از اسراف
حاتم رمضانی از کارکنان مهمانسرای استانداری ایلام نیز تعریف میکند که صبحانهای که به خلبانان هوانیروز میدادم کره، مربا و پنیر بود.
یک روز شهید احمد کشوری مرا صدا زد و گفت: برادر عزیز شما در یک منطقه جنگی در مهمانسرا کار می کنید پس باید بدانید مملکت ما درحال جنگ است و در تحریم اقتصادی به سر می برد. شما نباید کره، مربا و پنیر را با هم به ما بدهید.
درست است که ما خلبان ها باید با توپ و تانک های دشمن بجنگیم ولی این دلیل نمیشود ما اینگونه صبحانه بخوریم. باید یک روز به ما کره، روز دیگر پنیر و روز سوم مربا بدهید. درسهروز باید از اینها استفاده کنیم وگرنه این اسراف است. از شما خواهش می کنم که این کار را نکنید. من هم گفتم چشم.
