توجه به نیازهای انسانی شهروندان ایرانی
نادر کریمی جونی
محمدباقر قالیباف صبح دیروز و در نشست خبری خود مهمترین چالش پیشروی نظام جمهوری اسلامی ایران را مشکلات اقتصادی ذکر و تصریح کرد که در مقابل همه فداکاریهایی که ملت ایران در حمایت از دولت و نظام، در جریان جنگ ۱۲روزه انجام داد، این وظیفه مقامات و مسوولان کشور است که مشکلات اقتصادی و معیشتی ایرانیان را حل و برطرف کند. نظیر این حرف بارها و با اشکال گوناگون از زبان مقامات ردههای مختلف کشور شنیده شده است. در تمام این اظهارات مقامات ایرانی موظف میشوند تا بهتر و بیشتر به امور شهروندان ایرانی در رفع مشکلات ایشان بپردازند و زندگی مطلوبتری را برای آنها فراهم کنند.
این اظهارات اما چه در سخنان رییس مجلس شورای اسلامی و چه در گفتههای سایر مقامات کشور بهگونهای گفته میشود که گویی سایر امور شهروندان ایرانی به خوبی و در حد استاندارد جریان دارد و ایرانیان تنها در موارد گوشت، مرغ، برنج و… دچار مشکل هستند. از دید کسانی که مشکلات ایرانیان را در اقلام مصرفی و مایحتاج ضروری زندگی خلاصه میکنند یا مشکلات دیگر اساسا برای شهروندان ایرانی وجود ندارد یا آن مشکلات برطرف شده، چنانکه دیگر محل اعتنا نیستند و ایرانیان هم نیازی نمیبینند در مورد آنها صحبت کنند. آیا واقعا مشکل شهروندان ایرانی در همین اقلام مصرفی و ضروریات زندگی از جمله مسکن، خوراک و پوشاک خلاصه میشود و مشکل مهم دیگری برای هموطنانمان وجود ندارد که در موردش صحبت کنند؟
نمیتوان انکار کرد که ایرانیان بهجز معیشت، مشکلات دیگری هم دارند که حتی اگر از آنها در گفتار غفلت شود، باز هم نمیتوان در واقعیت آنها را نادیده گرفت. مواردی مانند آلودگی هوا، کاهش کیفیت آموزش کودکان و نوجوانان و تنزل نمرات ایشان، خشکسالیهای مکرر که باعث کمبود آب- حتی آب آشامیدنی- در شهرها شده، محدودیت ارتباط ایرانیان با دنیای خارج از کشور که بارزترین مصداق آن مسدودسازی و محدودسازی اینترنت است، تبعیض میان شهروندان و افرادی که به نحوی به مقامات عالیه کشور متصل هستند و همه و همه از جمله مشکلات و معضلاتی بوده که زندگی ایرانیان را دشوار و تلخ کرده است.
در همین نشست خبری، قالیباف البته به برخی مشکلات غیرمعیشتی ایرانیان اشاره و درباره آنها اظهارنظر کرده است اما باز هم دوباره رییس مجلس شورای اسلامی به سراغ معیشت مردم رفته و آن را محور سخنان خود قرار داده است. البته موردی که تقریبا هیچکس از مقامات نظام درباره آن سخن نمیگوید و مشکلات در آن زمینه را به رسمیت نمیشناسد مشکلات و نارضایتیهای سیاسی است. در واقع چنین به نظر میرسد که اگرچه در حین و کمی بعد از وقوع و پایان جنگ ۱۲روز، فضای سیاسی اندکی باز شد و شهروندان توانستند برخی عقاید خویش را آزادانه بیان کنند اما رفتهرفته که از رویداد جنگ مذکور دور میشویم، جمهوری اسلامی ایران و نهادهای قهری آن دوباره شیوههای گذشته را در خصوص شهروندان و بیان دیدگاههای ایشان اجرا میکنند. چنانکه اخیرا گفته شده کسی که فیلم تخریب خانه خود را در صفحه مجازیاش انتشار داده بود به پنج سال حبس محکوم شده است. آیا واقعا انتشار فیلمی که رویت آن برای همه امکانپذیر بوده و بار حفاظتی خاصی هم ندارد باید چنین مورد حمله و تنبیه قرار گیرد. ضمن آنکه حتی اگر در این فیلم انتشار یافته، حملاتی انتقادآمیز هم گفته شود، باز وظیفه حکومت است که از سر بلند نظری به گلایههای شهروند گوش دهد و مشکلات را برطرف کند.
گمان میرود مقامات جمهوری اسلامی از آن رو که نمیخواهند یا نمیتوانند مشکلات غیرمعیشتی شهروندان ایرانی را حل کنند، به این مشکلات بیتوجهی میکنند. در واقع منحصر کردن مشکلات شهروندان ایرانی به معیشت و چشم بستن بر مطالبات و خواستههای متافیزیکی یعنی بیتوجهی به مقام و جایگاه انسانی شهروندان ایرانی. مقامات جمهوری اسلامی باید متوجه این نکته مهم باشند که در وهله اول ایرانیان انسان هستند و حفظ کرامت و آزادیهای انسانی خواسته نخست ایشان است. مقامات جمهوری اسلامی که فقط بر خواستههای فیزیکی تمرکز میکنند باید متوجه این امر باشند که فروکاستن مقام شهروندان ایرانی از انسان به حیواناتی که فقط باید معیشتشان حفظ شود، رفتاری نیست که در میان یا بلندمدت به سود حکومت باشد.

