جاده یکطرفه تجارت با چین
فاطمه عباسپور- یک قاعده کلی در روابط وجود دارد و مهم هم نیست که این روابط شخصی باشند یا تجاری. هنگامی که دلیل شکلگیریشان ناچاری و نیاز یکی از طرفین به دیگری باشد، نمیتوان برایشان آینده روشنی متصور شد. عملا ۲۰سال است که چین تبدیل به بزرگترین شریک تجاری ایران شده؛ سال۲۰۰۶ نخستین سالی بود که چین به رتبه اول از منظر حجم تجارت با ایران صعود کرد. با این وجود چندین و چند مساله موجب شده است که عموم مردم احساس مثبتی نسبت به این شریک استراتژیک نداشته باشند.
هر انسان عاقلی میداند که شراکت یک امر دو طرفه است. در این میان خطر بزرگی نیز در کمین بوده و آن وابستگی افراطی یکی از طرفین به دیگری است. نمونه این امر در تجارت، بحث تراز تجاری است و تمام کارشناسان میدانند هنگامی که تراز تجاری در طولانی مدت و با اختلاف زیاد به نفع یکی از کشورها باشد، باید به مثابه یک زنگ خطر با آن برخورد کرد. بحث ارزشافزوده در مبادلات تجاری اهمیت فوقالعادهای دارد و اینکه یک کشور تنها صادرات منابع و کالای خام داشته باشد، به مثابه ضعف در نظر گرفته میشود.
الگوی تجاری عمدتا به نفع چین است
بررسی منابع رسمی و تحلیلهای اقتصادی نشان میدهد که الگوی کلی تجارت ایران– چین از ۲۰۰۶ به بعد عمدتا به نفع چین بوده است و واردات گسترده کالاهای تولیدی چین به ایران و ماهیت صادرات ایران به چین (به طور عمده نفت و محصولات انرژی/مواد خام) باعث شده در بسیاری از سالها تراز دوجانبه به نفع چین (کسری تجاری از سمت ایران) شکل بگیرد.
نکته مهم در این میان آن است که تقریبا در تمام این سالها تراز تجاری به نفع چین بوده و این در حالی است که صادرات چین شامل کالاهایی با ارزشافزوده است و صادرات ایران عمدتا نفتخام!
در این موضوع شکی نیست که تحریمها مهمترین عاملی بود که بازار ایران را در آغوش چین انداخت. تمامی کشورها به ویژه کشورهای اروپایی و آمریکایی از اجناس چینی استفاده میکنند که با توجه به استانداردهای موجود در این کشورها، اگر اجناس چینی از کیفیت پایینتری برخوردار بود، بدون شک استقبال جدی از آنها نمیشد اما درست در نقطه مقابل سالهاست که مردم ایران در اکثر فروشگاهها و قریب به اتفاق در عمده اجناس مصرفی خود با اجناس چینی روبهرو میشوند. اجناسی ارزانقیمت و با نازلترین کیفیت که خدمات پس از فروش نداشته و عموم مصرفکنندگان را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است.
مهمترین شریک ایران
با وجود تمام این موارد، این موضوع غیرقابل انکار بوده که در شرایط فعلی تحریم، واردات کالا از چین کماکان یک الزام برای ایران است.
مجیدرضا حریری، رییس اتاق ایران و چین در اینباره به «جهانصنعت» گفت: در ترمینولوژی حقوق سیاسی و بینالملل، «شریک استراتژیک» معنای مشخصی دارد و این معنا میان ما و چین تعریف نشده اما باید توجه داشت که در حال حاضر، بزرگترین شریک تجاری ما چین است. هرچند مبادلاتمان در شرایط دلخواه و حداکثری قرار ندارد که دلیل اصلی آن تحریمهاست.
وی ادامه داد: ناگفته نماند در سال گذشته میزان مبادلات نفتی ما با چین حدود ۷۰میلیارد دلار بوده است. با توجه به اینکه مجموع مبادلات خارجی کشور حدود ۱۳۰میلیارد دلار بوده، فروش نفت و مجموع معاملات نفتی ما رقمی حدود ۴۰تا۱۳۰میلیارد دلار را تشکیل میداده است. این یعنی بیش از ۵۰درصد تجارت خارجی ما با چین انجام شده بنابراین اگر روابط در وضعیت نامطلوب قرار داشت، چنین حجم مبادلاتی اتفاق نمیافتاد. البته این روابط ایدهآل نیست اما نمیتوان گفت مطلوب هم نیست. برداشت غلط این است که تصور کنیم طرف چینی مانع جدی ایجاد میکند یا تمایل ندارد همکاری کند. چنین نشانههایی دیده نمیشود. البته نباید از چین انتظار داشته باشیم که مثلا در مواجهه با آمریکا به خاطر ایران اقدامی انجام دهد. اینها توقعات ذهنی است.
حریری افزود: باید توجه کنید که چندین بار مقامات چینی- از سخنگوی وزارت خارجه گرفته تا رییسجمهور- به صورت رسمی اعلام کردهاند که تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران را به رسمیت نمیشناسند اما اینکه بنگاههای چینی تا چه میزان این مواضع رسمی را رعایت کنند، مسالهای «بنگاهی» است یعنی ممکن است یک شرکت چینی به دلیل منافع اقتصادی در آمریکا ترجیح دهد با یک بنگاه ایرانی همکاری نکند. این موضوع ارتباطی به روابط رسمی دولتها ندارد و صرفا یک تصمیم تجاری است.
دور زدن تحریمها
رییس اتاق ایران و چین ادامه داد: بیش از ۵۰درصد مبادلات تجاری خارجی ما با چین است. در بخش صادرات غیرنفتی نیز چین مقصد اول صادرات ماست، با حدود ۳۰درصد از کل صادرات غیرنفتی.
اگر سهم واردات ما از امارات را هم بررسی کنید که حدود ۲۵ تا ۲۶درصد است- بدون شک حداقل ۱۰درصد از آن در واقع همان تجارت با چین است که بهدلیل دور زدن تحریمها از مسیر شرکتهای اماراتی انجام میشود بنابراین چین در حوزه واردات، صادرات و فروش نفت، شریک اول تجاری ماست و بیش از نیمی از تجارت خارجی ما را مدیریت میکند. پس نمیتوان گفت روابط اقتصادی ما با چین مطلوب نیست بلکه تنها میتوان بیان کرد «ایدهآل» نیست.
وی افزود: تجارت خارجی سه پایه اصلی دارد: بانک، بیمه و حملونقل. شما در هیچ جای دنیا نمیتوانید تجارت انجام دهید و بگویید یکی از این سه پایه را ندارم اما ما سالهاست عادت کردهایم بدون بانکهای بینالمللی، بدون بیمههای معتبر بینالمللی و بدون سیستم حملونقل رسمی بینالمللی تجارت کنیم. این یعنی هزینههای سربار بالا و عدم استفاده از ظرفیت کامل کشور. به دلیل محدودیت در دسترسی به بانک، بیمه و حملونقل بینالمللی، کل تجارت خارجی ما با چالش مواجه شده است. تحریمها- اگر بخش نظامی و امنیتی را کنار بگذاریم- به طور مستقیم تجارت خارجی را هدف گرفتهاند. ما بیش از ۱۵ یا ۱۶سال است که با همین شرایط کار میکنیم. قطعا این وضعیت مطلوب یا ایدهآل نیست اما در نهایت همان کسانی که ایران را تحریم کردند، تصور نمیکردند ما بتوانیم با وجود این محدودیتها سالانه حدود ۱۳۰میلیارد دلار مبادلات خارجی داشته باشیم.
حریری ادامه داد: چین رسما اعلام کرده که تحریمهای آمریکا علیه ایران را قبول ندارد اما «سرمایهگذاری» موضوع متفاوتی است که باید بهصورت جداگانه بررسی شود. حالا فرض کنیم وضعیت تحریمها را کنار بگذاریم در شرایطی که اصلا تحریمی وجود نداشته باشد.
سوال این است: در دورهای که تحریم نبودیم، ما سالانه چه میزان سرمایهگذاری خارجی جذب میکردیم؟ از زمانی که سازمان سرمایهگذاری در کشور فعال شده و موضوع سرمایهگذاری خارجی در سه دهه اخیر دنبال شده، متوسط جذب سرمایهگذاری خارجی ما سالانه حدود ۵/۲میلیارد دلار بوده یعنی حتی در شرایط عادی و بدون تحریم هم رقم بالایی نبوده است.
وضعیت اسفناک سرمایهگذاری خارجی
حریری افزود: در سالهایی که تحریمها شدت گرفته-بهویژه از سال ۱۳۹۷ به بعد- این رقم بهشدت کاهش پیدا کرده است. مثلا در سال گذشته، کل سرمایهگذاری خارجی ما حتی به یک میلیارد دلار هم نرسید. با این وجود از همین مقدار حدود ۳۷۸میلیون دلار مربوط به چینیها بوده یعنی باز هم سهم چین حدود ۳۵درصد است؛ درست مشابه سهم بزرگ آنها در تجارت خارجی ایران.
بنابراین در حوزه سرمایهگذاری نیز چینیها بازیگر اصلی ایران هستند منتها کل رقم کوچک است و این مساله ربطی به تحریمها ندارد چون قبل از تحریم هم همینگونه بوده است.
رییس اتاق بازرگانی ایران و چین گفت: این موضوع برمیگردد به اینکه برای سرمایهگذار خارجی، جذابیتهای یک کشور مهم است. فرض کنید حتی تحریمها هم وجود نداشت. سرمایهگذار خارجی برای ورود به ایران اول به شاخصهایی مانند فضای کسبوکار، رقابتپذیری، آزادی اقتصادی، شاخص ادراک فساد و موارد مشابه نگاه میکند. هیچکدام از اینها به پرچم، دین، ظاهر یا مسائل ایدئولوژیک ربطی ندارد. فقط و فقط به استانداردهای بینالمللی و ریسک بازار مربوط است.
شاخصهای ناامیدکننده
حریری افزود: وقتی به این شاخصها نگاه میکنیم، میبینیم که ما سه دهه است جایگاه سهرقمی داریم یعنی بیش از ۱۰۰کشور در دنیا شرایط مناسبتری برای سرمایهگذاری نسبت به ایران دارند. برای اینکه یک سرمایهگذار خارجی به ایران برسد، باید از میان بیش از ۱۰۰کشور جذابتر صرفنظر کند. در شاخص ادراک فساد نیز ما جزو ۱۰کشور آخر دنیا هستیم یعنی حدود ۱۴۰تا۱۵۰کشور وضعیت بهتری از ما دارند. چنین رتبهای چه پیامی به سرمایهگذار خارجی میدهد؟
وی ادامه داد: از طرف دیگر در همین سه دهه که بهطور متوسط سالانه ۵/۲ یا نهایتا ۳میلیارد دلار سرمایهگذاری جذب کردهایم، در مقابل سالانه حدود ۱۲میلیارد دلار خروج سرمایه از کشور داشتهایم. این یعنی محیط سرمایهگذاری در ایران مناسب نیست. این مساله هیچ ارتباطی به آمریکا، اروپا یا کشورهای دیگر ندارد. مهم این است که محیط داخلی کشور برای سرمایهگذاری جذاب نیست.به دلایل متعدد که البته شرح آن دیگر خارج از بحث این مصاحبه است.
سهم ایران از کیک اقتصاد جهان
شکی نیست که تجارت در تمام جهان یک امر دوطرفه است و در روابط ایران و چین نیز باید به همین شکل باشد.
علیرضا مناقبی، رییس مجمع واردات در اینباره به «جهان صنعت» گفت: اگر منطقی نگاه کنیم باید ببینیم سهم اقتصاد ما از کل اقتصاد جهان چقدر است یعنی آن «کیکی» که ما داریم و دیگران میتوانند از آن استفاده کنند، چه اندازه است. بعد باید معقول بررسی کنیم که آیا اصلا برای دیگران صرفه دارد که به اندازه ظرفیت واقعی ما، خودشان را به خطر بیندازند برای اقتصادی بزرگتر؟
وی ادامه داد: چشممان را بستهایم. نیتم این نیست که بگویم از اینها درس بگیریم و بپریم در دامان غرب بلکه میگویم باید منافع کشور خودمان را ببینیم. امروز باید مشخص شود که ما به چین منفعت میرسانیم یا چین به ما، یا اینکه آیا اصلا دوطرفه منفعت میبریم؟ از نظر من بیش از آنکه منفعت بگیریم، داریم منفعت میرسانیم.
مناقبی گفت: نگاه من این است که آنها عملا منافع خودشان را میبینند. از ما کالا را با نازلترین قیمت ممکن میخرند، پول ما را با بدترین وضعیت ممکن پرداخت میکنند. کالایی که به ما میدهند، بخشی از آن مورد نیاز ماست اما مساله اینجاست که چگونه است همین چین که در کشور ما از نظر کیفیت کالا بدنام است، در جهان کالا صادر میکند و همه راضی هستند؟ اینها آثار و تبعات عملکرد ماست و متاسفانه ما هنوز عادت نکردهایم در یک مسیر منطقی و مستقیم فکر کنیم. گاهی از این طرف میافتیم و گاهی از آن طرف و دود آن مستقیما به چشم مردم میرود.
بازگشت دشوار پول نفت
مناقبی افزود: همین امروز میبینیم پولهای نفت ما با چه سختی به کشور بازمیگردد. تازه سوال این است که آیا همه این پولها اصلا برمیگردد؟ ما به چین تخفیف میدهیم تا نفت ما را به این شکل بخرد، خب این برای ما چه عایدیای دارد؟ چون در تنگنا هستیم، آنها هم از وضعیت ما سوءاستفاده میکنند. ما هم داریم در مسیری حرکت میکنیم که آنها میخواهند، تا بیشتر به هم وابسته شویم. اینها بالاخره باید یکجایی پاسخ روشن داشته باشد.
وی افزود: اینکه چین امروز به شریک اصلی تجاری ما تبدیل شده، شکی در آن نیست. ما تقریبا هر چیزی را که نگاه کنیم از چین وارد میکنیم و در مقابل، نفت یا میعانات یا محصولات پتروشیمی ما به آن سمت میرود.
