ضعف رییسجمهور در تحقق وعده رفع فیلترینگ
محمود میرلوحی، عضو ارشد حزب اتحاد ملت ایران
موضوع رفع فیلترینگ از زمان روی کار آمدن دولت آقای پزشکیان همواره یکی از مباحث مهم کشور بوده و در هفتههای اخیر نیز اخباری مبنی رفع فیلترینگ برخی پلتفرمها ازسوی دولت در آینده نزدیک منتشر شد اما باز هم در عمل اتفاقی نیفتاد. حال آنکه مساله فیلترینگ در حال حاضر یک کسبوکار بوده و به منافع اقتصادی بخشی از جامعه گره خورده است. در سالهای اخیر دلایل مختلفی برای توجیه ادامه فیلترینگ مطرح شد؛ از جلوگیری از نفوذ و جمعآوری اطلاعات گرفته تا حفاظت از حریم کودکان و مقابله با انتشار برخی محتواها. جامعه اما این دلایل را نپذیرفت و امروز عملا روشن شده که این استدلالها برای مردم قانعکننده نیست.
هماکنون گفته میشود که ۷۵درصد مردم از فیلترشکن استفاده میکنند و این یعنی تصمیم اولیهای که توسط یک قاضی -آن هم فردی که بعدها خود محکوم و از قوه قضاییه اخراج شد- گرفته شد، تصمیمی نادرست بوده اما در ادامه بهجای لغو آن، با تعصب و مقاومت بر تداوم آن پافشاری شد. حال آنکه به نظر میرسد این مساله در گذر زمان با منافع عدهای پیوند خورده و هماکنون نیز همین گروه خاص است که همچنان از ادامه فیلترینگ دفاع میکند.
واقعیت این است که نمیتوان اینترنت را با اینگونه محدودیتها اداره کرد. اینترنت ماهیتا مرزناپذیر است و در جهان امروز نمیتوان جلوی دسترسی شهروندان را به این حجم از اطلاعات گرفت. رییسجمهور نیز در کارزار تبلیغات خود در انتخابات اخیر صراحتا اعلام کرد که وقتی ۷۵درصد مردم از VPN استفاده میکنند یعنی استارتاپها، دانشگاهیان و اقشار مختلف جامعه با مشکل روبهرو هستند. امروز بدون یوتیوب یا پلتفرمهای مشابه، بسیاری از کارها- از آموزش گرفته تا دسترسی به اخبار جهانی- مختل میشود. تیکتاک و دیگر شبکههای اجتماعی هم همین وضعیت را دارند. نکته عجیب این است که حتی بسیاری از کسانی که از فیلترینگ دفاع میکنند، خودشان روزانه چندین ساعت از همین پلتفرمها استفاده میکنند. ضمن آنکه در شرایط کنونی نمیتوان تلفن همراه داشت اما از این شبکهها استفاده نکرد.
با کمال تاسف باید گفت ساختار قانونگذاری کشور دچار اختلال شده است. قرار بود مجلس تنها نهاد قانونگذاری باشد؛ نهادی که حتی در زمان جنگ هم تعطیل نمیشد. به همین دلیل نیز امکان انحلال آن به شکلی که در قانوناساسی دیگر کشورها وجود دارد، به مقامهای مملکتی ازجمله رییسجمهور داده نشده و همین موضوع نشاندهنده قدرت این نهاد است اما امروز فرآیند قانونگذاری چندپاره شده؛ بخشی از آن در شورایعالی انقلاب فرهنگی، بخشی در شورایعالی فضای مجازی و مجموعهای از شوراهایی انجام میشود که عملا اختیارات مجلس را سلب و این نهاد را تضعیف کردهاند. حال آنکه افرادی که در این شوراهایعالی تصمیمگیری میکنند باوجود آثار گسترده تصمیمهایشان بر زندگی مردم، پاسخگو نیستند. همچنین مدتهاست که آشکار شده کسانی که از فیلترینگ دفاع میکنند، بیش از آنکه به نتایج اجتماعی و ملی آن فکر کنند، به منافع اقتصادی خود توجه دارند.
امروزه در عصر هوشمصنوعی، الگوریتمها تعیینکننده هستند و با تکرار و میزان استفاده تقویت میشوند. بهعنوان مثال اگر شاهنامه فردوسی مرتب توسط کاربران فارسیزبان بارگذاری شود و دیگران آن را مطالعه و جستوجو کنند، موجب خواهد شد تا رتبه این موضوع و نام آن در جهان بالاتر برود بنابراین باید به ظرفیتهای موجود در این زمینهها توجه کنیم. فراموش نکنیم برخلاف تصور رایج این زبان انگلیسی نیست که جایگاه نخست را در فضای اینترنت در اختیار دارد بلکه بیشترین کاربران از زبان اسپانیولی استفاده میکنند و همین موضوع نشان میدهد اگر کاربران فارسیزبان بتوانند بدون محدودیت تولید محتوا کنند، زبان فارسی نیز میتواند در میان زبانهای پرکاربرد جهان قرار گیرد. چنانکه سابقه تاریخی و فرهنگی آن در ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکیه قدیم و بخشهایی از آسیای میانه نشان میدهد اما با محدودیتهای کنونی، نقش و سهم زبان فارسی در فضای اینترنت کاهش پیدا میکند.
در نهایت اینکه رییسجمهور کشور یکسال است مرتب میگوید «پیگیر رفع فیلتر هستیم» اما هیچ تغییری رخ نمیدهد که این خود نشانهای از ضعف اختیارات رییسجمهور در ساختار سیاسی کشور است. این وضعیت نشان میدهد که تصمیمهای اصلی در حوزه فضای مجازی توسط مراکز دیگری گرفته میشود؛ مراکزی که نه تحت نظارت عمومی قرار دارند و نه به افکار عمومی پاسخ میدهند به همین دلیل هم با وجود خواست اکثریت جامعه و حتی تاکید دولت، تغییری در سیاست فیلترینگ ایجاد نشده است.

