تولید در دام تهدیدی به‌نام تورم

احد خوشرو
کدخبر: 576279

احد خوشرو

احد خوشرو، فعال حوزه تولید

در فضای ملتهب اقتصادی امروز، تورم نه‌تنها به سفره مردم که به جان کسب‌وکارها و واحدهای تولیدی نیز افتاده است. این پدیده، به‌عنوان یک تهدید چندبعدی، زنجیره‌ای از چالش‌ها را ایجاد می‌کند که هسته اصلی تولید و صنعت را نشانه رفته است. در کانون این بحران، «عدم ثبات» قرار دارد؛ شرایطی که نفس تولیدکننده را برای برنامه‌ریزی بلندمدت و حتی تامین مواد اولیه به شماره می‌اندازد. وقتی ثبات نباشد، تولیدکننده در دریایی از نااطمینانی شناور می‌شود و نمی‌داند قیمت مواد اولیه در هفته آینده چه میزان افزایش خواهد یافت یا اصلا قادر به تهیه آن خواهد بود یا خیر؟ این ناپایداری، شالوده تولید را سست می‌کند. اثر تورم اما تنها به هزینه‌های ورودی محدود نمی‌شود. از سوی دیگر با تورم قدرت خرید مردم در حال تحلیل رفتن است. با کوچک‌تر شدن سفره معیشت، تقاضا برای کالاهای تولیدی داخلی نیز رو به افول می‌گذارد. در اینجا تولیدکننده بین دو سنگ آسیاب گیر می‌کند: از یک‌سو با هزینه‌های سرسام‌آور تولید مواجه بوده و از سوی دیگر با بازاری روبه‌رو است که توانایی خرید محصولاتش را ندارد. در چنین کارزاری یا باید تولید را کاهش داد یا به‌کل خط تولید را متوقف کرد. نتیجه این بن‌بست چیزی نیست جز رکود در کنار تورم یا همان «رکود تورمی» که درمان آن به مراتب دشوارتر از خود تورم یا رکود به‌تنهایی است.

در این میان بار سنگین هزینه‌های سربار تولیدکنندگان را به ستوه آورده است. افزایش قیمت حامل‌های انرژی، دستمزدها و به‌ویژه هزینه‌های حمل‌ونقل، سهم قابل‌توجهی در قیمت تمام‌شده محصولات دارند. این عوامل مارپیچ تورمی را تشدید  و فضای تولید را هر روز دشوارتر از دیروز می‌کنند. وقتی تولید غیراقتصادی و پرریسک شود، سرمایه‌ها به‌جای جریان یافتن به سوی بخش مولد، به سمت فعالیت‌های سفته‌بازانه و غیرمولد مانند بازار طلا و ارز گسیل می‌شوند. این فرار سرمایه از تولید به سمت دلالی، خود به افزایش بیشتر نرخ ارز دامن می‌زند و حلقه معیوب تورم را تنگ‌تر می‌کند. افزایش نرخ ارز دوباره هزینه‌های واردات مواد اولیه و ماشین‌آلات را افزایش می‌دهد و چرخه باطل دیگری از تورم را کلید می‌زند. پیامد این چرخه معیوب بی‌ثباتی عمیق در واحدهای تولیدی است. تولیدکنندگان برای بقا به‌جای تدبیر برای آینده مجبور به روزمرگی می‌شوند. آنها تمام تلاش خود را بر کاهش هزینه‌های جاری متمرکز می‌کنند، غافل از اینکه این استراتژی در نهایت به فرسودگی بیشتر دستگاه تولیدی منجر می‌شود. در چنین شرایطی دیگر سخنی از نوسازی خطوط تولید، توسعه ظرفیت یا سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید به میان نمی‌آید. انرژی مدیریت به‌جای صرف نوآوری و گسترش، خرج مقابله روزانه با بحران‌های پیش‌پاافتاده می‌شود. این حالت انفعال، صنعت را به ورطه ایستایی و سپس عقب‌افتادگی می‌کشاند.

در حقیقت تورم یک بیماری مزمن برای صنعت است که اگر مهار نشود به‌راحتی می‌تواند به رکود تورمی تبدیل شود. رکود تورمی ترکیب ویرانگری از بیکاری، کاهش تولید و تورم بالاست که درمان آن نیازمند تدابیر هوشمندانه و جامع اقتصادی است. اگر امروز چاره‌ای برای این وضع اندیشیده نشود نه‌تنها تولیدکنندگان در این گرداب گرفتار خواهند ماند بلکه کل اقتصاد ملی می‌تواند برای مدتی طولانی در دام این رکود گرفتار بماند بنابراین درک این ارتباط زنجیره‌ای بین تورم، تولید و رکود، اولین گام برای طراحی یک نقشه راه نجات است. زمان برای نجات تولید در حال اتمام است و غفلت از این هشدارها می‌تواند تاوان سنگینی برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد.

وب گردی