فروپاشی اعتماد!
                            جهان صنعت– موجسواری دلالان بر بازار کاغذ روایت تازهای از آشفتگی در یکی از قدیمیترین و حیاتیترین بازارهای کالایی کشور است؛ بازاری که روزگاری شاخص ثبات و نظم در زنجیره تامین صنایع چاپ، نشر و بستهبندی بود امروز به جولانگاه واسطههایی تبدیل شده که در غیاب نظارت موثر از نوسان قیمت ارز، کمبود عرضه و عطش مصرفکنندگان بیشترین بهره را میبرند. نتیجه بازاری است آکنده از کالاهای بیکیفیت با برچسب «اروپایی» و قیمتهایی که گویی با معیارهای بازار آزاد بینالمللی تنظیم میشوند و نه با واقعیت اقتصاد داخلی. در شرایطی که تولیدکنندگان داخلی با کمبود مواداولیه و افزایش سرسامآور هزینههای واردات مواجه هستند دلالان با استفاده از همین بحران فرصت را غنیمت شمرده تا کالایی با کیفیت پایینتر و حتی بعضا نامرغوب را با عنوان «کاغذ خارجی درجهیک» در بازار عرضه کنند. این بازی روانی با ذهن خریداران نهتنها اعتماد را از بازار ربوده بلکه مرز میان کالای اصل و بدل را به شکلی خطرناک محو کرده است. در چنین وضعیتی چاپخانهدار، ناشر و حتی مصرفکننده نهایی قربانی زنجیرهای از فریب و سودجویی میشوند که حلقههای آن از واردکننده غیرشفاف تا توزیعکننده فرصتطلب امتداد دارد.
افزایش قیمتها در ماههای اخیر نه لزوما ناشی از رشد هزینههای جهانی تولید کاغذ بوده و نه کمبود واقعی عرضه بلکه بیشتر حاصل سیاستهای غیرشفاف ارزی، رانتهای توزیع و دستهای پنهانی است که نبض بازار را در اختیار گرفتهاند. دلالان با انبارکردن محمولهها، ایجاد عطش مصنوعی در بازار و پخش شایعات درباره «محدودیت واردات» قیمتها را در مسیر صعودی نگه داشته و درنهایت کالای بیکیفیت را با ظاهری فریبنده و قیمت گزاف روانه بازار میکنند. از سوی دیگر نبود نهاد ناظر قدرتمند برای کنترل کیفیت و قیمتگذاری واقعی باعث شده حتی کاغذهای درجه دو و سه چینی یا هندی باعنوان«محصول اروپایی» و «گرید صادراتی» فروخته شوند. این پدیده نهتنها اعتماد مصرفکننده را خدشهدار کرده بلکه زنگ خطر را برای کل صنعت چاپ و نشر به صدا درآورده است زیرا در این میان ناشر یا تولیدکنندهای که ناگزیر از استفاده از این مواد بیکیفیت بوده هم در هزینهها متضرر میشود و هم در کیفیت محصول نهایی. موجسواری دلالان بر بازار کاغذ دیگر فقط یک مساله اقتصادی نبوده بلکه نشانهای است از بحرانی عمیقتر در ساختار نظارت، شفافیت و عدالت تجاری. بازاری که روزگاری بر پایه اعتبار برندها و اعتماد مصرفکنندگان میچرخید امروز زیر سایه واسطهگری و سودهای بادآورده هویت خود را از دست داده است. اگر سازوکاری برای مهار این موج سودجویی و بازگرداندن تعادل ایجاد نشود تبعات آن نهتنها صنعت چاپ و نشر بلکه مسیر اطلاعرسانی، آموزش و فرهنگ کشور را نیز تحتتاثیر قرار خواهد داد.
۳مشکل اساسی بازار کاغذ
احمد شریفان، رییس پیشین اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا نقش وزارت ارشاد در ساماندهی بازار کاغذ و نیاز مصرفکننده به ویژه ناشران را «صفر» دانست و گفت: «درحال حاضر بازار کاغذ از سهمشکل اساسی رنج میبرد: قیمت بالا، عدم تخصیص ارز و زمانبر شدن این پروسه و تعدیل مقدار ارزی که برای واردات در نظر گرفته شده است.» او با اشاره به افزایش قیمت مقوای پشت طوسی آن را نتیجه «انحصار» به دو شرکت خاص دانست و ادامه داد: «دو شرکت داخلی به گونهای بازار داخل را قبضه کردند که جنسهای بیکیفیت خود را به قیمت کالای با کیفیت در سطح اروپا میفروشند.»
انحصار دست را برای دلالان کاغذ باز گذاشته است
این فعال بازار کاغذ با طرح این پرسش که مگر قیمت آخالی که این تولیدکنندگان وارد میکنند چقدر بالاست، به تسنیم گفت: «این انحصار بازار سبب شده تا این دو تولیدکننده محصولات خود را با «قیمتهای غیرمنتظره» به بازار عرضه کنند بهطوری که اکنون قیمت ایندربرد چینی از قیمت مقوای پشت طوسی ارزانتر است.» شریفان با بیان اینکه قبضه بازار دست تولیدکنندگان را در فروش نیز باز گذاشته است، اضافه کرد: «بهطوری که به میل خودشان محصول را فروخته، قیمت را خودشان تعریف کرده نه عرفومنطق و گاهی به نوبت میفروشند. عدم توزیع مقوای پشت طوسی چینی یا کرهای و هندی در بازار دست این شرکتها را باز گذاشته است.»
تاثیر موجسواری دلالان بر بازار نشر
بخش دیگر صحبتهای شریفان به تاثیر افزایش قیمتها بر تولید اختصاص داشت. این فعال بازار کاغذ در اینباره گفت: «قیمت هر بند کاغذ تحریر به بالای ۲میلیون تومان رسیده یعنی چاپ هر کتاب برای ناشر بیش از ۵۰۰هزار تومان تمام خواهد شد. از سوی دیگر افزایش قیمت مقوا نیز بر چاپ اقلامی مانند سررسید و کارتهای تبلیغاتی تاثیر منفی خواهد گذاشت.» شریفان با اشاره به تعدیل و کاهش میزان ارز وارادت تصریح کرد: «واردکنندگان حدود هشتماه انتظار کشیدند تا تخصیص ارز صورت گرفته اما واردکنندگان از تعدیل ارز صحبت میکنند.» به گفته این فعال بازار، دولت با بستن راه واردات و از سوی دیگر عدم نظارت و برنامه مشخص برای تامین کاغذ مورد نیاز ناشران و دیگر صنایع وابسته عملا منجر به پریشانی بازار شده است.
بازار کاغذ در التهاب
بازار کاغذ امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازتعریف است آن هم نه فقط در قیمتگذاری و نظارت بلکه در نگاه کلی به نقش آن در اقتصاد فرهنگی کشور. استمرار وضعیت فعلی تنها به سود حلقهای محدود از واسطهها تمام میشود و در عوض هزینهاش را صنعت چاپ، ناشران، تولیدکنندگان محتوا و در نهایت جامعه میپردازد. اگر قرار است این چرخه معیوب متوقف شود باید سیاستگذار از رویکردهای مقطعی فاصله گرفته و با ایجاد شفافیت در زنجیره واردات تا توزیع فضا را برای رقابت سالم فراهم کند. بازار کاغذ نباید میدان آزمون و خطای سودجویان باشد بلکه باید بستری امن برای فعالان واقعی صنعت فراهم آورد تا بتوانند با تکیه بر کیفیت و اعتبار و نه فریب و احتکار فعالیت کنند. تنها در این صورت است که میتوان امید داشت کاغذ دوباره به جایگاه واقعی خود بازگردد درواقع نه بهعنوان کالایی کمیاب و پرحاشیه بلکه به عنوان زیربنای تولید فکر، فرهنگ و آگاهی. امروز شاید کنترل این موج دلالی دشوار باشد اما اگر اقدام نهادهای مسوول با اراده و همصدایی بخشخصوصی همراه شود میتوان به آیندهای امیدوار بود که در آن ارزش واقعی کاغذ نه در قیمت بلکه در نقشی که در توسعه فرهنگی و صنعتی کشور ایفا میکند، سنجیده شود.
  