ایران در حاشیه بازی بزرگ توسعه
نادر نینوایی– ایران با وجود ظرفیتهای تاریخی و فرهنگی غنی و پتانسیل بالا در حوزه گردشگری هنوز درگیر چالشهای ساختاری، مساله ایرانهراسی و سایه سنگین تشهای دیپلماتیک است و مجموع این مشکلات موجب شده که صنعت گردشگری کشور از رقابت منطقهای در این حوزه جا بماند.
همسایگانش با شتابی چشمگیر در مسیر تبدیلشدن به قدرتهای نوظهور گردشگری گام برمیدارند. تاسال۲۰۲۵ کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی، ترکیه، قطر و عراق رشد کمسابقهای را در این حوزه تجربه کردهاند؛ رشدی که در آیندهای نهچندان دور چهره اقتصادی منطقه را متحول خواهد کرد و میتواند موجب کاسته شدن از اتکای این رقبای منطقهای به درآمدهای نفت ودرآمدزایی موثر از محل صنعت گردشگری شود.
در این میان عربستان سعودی با اجرای برنامه «چشمانداز ۲۰۳۰» پیشتاز این تحول شده است. این کشور تنها در تابستان ۲۰۲۵ از ۳۲میلیون گردشگر استقبال کرد؛ رقمی که افزایش ۲۶درصدی نسبت به سال قبل را نشان میدهد. پروژههایی چون نئوم بههمراه برگزاری رویدادهای جهانی نظیر «فصلریاض» عربستان را به مرکز جدید گردشگری منطقه تبدیل کرده است. برآوردها حاکی از آن است که بخش گردشگری عربستان تا پایان سال جاری ۱۱۹میلیارد دلار به اقتصاد این کشور تزریق کند.
امارات متحده عربی نیز با اتکا به زیرساختهای مدرن و فرودگاه بینالمللی دوبی به یکی از قطبهای گردشگری جهان بدل شده است. این کشور در نیمهنخست ۲۰۲۵ میزبان ۸۸/۹میلیون گردشگر بود و با معرفی جاذبههای نوین دامنه گردشگری خود را از لوکسگرایی صرف به گردشگری تجربهمحور گسترش داده است. قطر نیز پس از میزبانی جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ توانسته با حفظ زیرساختهای ایجادشده و توسعه گردشگری دریایی درآمدی معادل ۱۵میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴ ثبت کند؛ رقمی معادل ۸درصد تولید ناخالص داخلی این کشور.
در همین حال ترکیه با وجود تورم و بحرانهای زیستمحیطی همچنان در میان مقاصد پرطرفدار گردشگران اروپایی و آسیایی قرار دارد و عراق نیز با بازسازی شهرهای باستانی بابل و نینوا در تلاش است از سایه جنگ و تخریب خارج شده و چهرهای فرهنگی از خود به نمایش بگذارد.
ایران اما با وجود ظرفیتهای بیبدیل در میراث تاریخی، تنوع اقلیمی و موقعیت ژئوپلیتیکی منحصربهفرد همچنان از قافله عقب مانده است. فقدان برنامهریزی پایدار، نبود سرمایهگذاری خارجی، مشکلات زیرساختی و استمرار فضای «نهجنگ نهصلح» در روابط بینالملل موجب شده سهم ایران از بازار گردشگری جهانی ناچیز بماند. کارشناسان تاکید دارند خروج از این انفعال تنها با تدوین استراتژی ملی گردشگری، جذب سرمایهگذاری خارجی، نوسازی زیرساختها و ارتقای دیپلماسی فرهنگی ممکن است چراکه در رقابت امروز منطقه گردشگری دیگر یکصنعت صرف نبوده بلکه ابزار قدرت و تصویرسازی جهانی ملتهاست.
گامهای نخست عراق برای رقابت با ایران
در منطقه خاورمیانه یکی از کشورهاییهایی که خیز پرشتابی برای توسعه گردشگری خود برداشته عراق است.
آمار گردشگری عراق در یک سال اخیر رشد چشمگیری داشته است. درآمد این کشور از حدود ۶/۴میلیارد دلار به نزدیک ۷/۵میلیارد دلار رسیده و دولت عراق با مشارکت نهادهای بینالمللی بهطور جدی در حال سرمایهگذاری در این بخش است. حتی شهر تاریخی نینوا که در دوران داعش تخریب شده بود اکنون در حال بازسازی است. این اقدامات نشان میدهد که عراق در آینده نهچندان دور میتواند به یکی از رقبای اصلی ایران در حوزه گردشگری تبدیل شود.
اسرافیل شفیعزاده، کارشناس اقتصاد گردشگری در گفتوگو با «جهانصنعت» درباره وضعیت فعلی گردشگری منطقه و احتمال تبدیل شدن عراق به رقیب جدی ایران گفت: «عراق کشوری صاحب تمدن بوده و تمدن بینالنهرین کوچک نیست.»
وی افزود: «از سوی دیگر میان ایران، بینالنهرین و عراق پیوستگی تاریخی و فرهنگی وجود دارد و بخشی از تمدن عراق در امتداد میراث تاریخی ایران شکل گرفته است. این پیوندها در صورت برنامهریزی صحیح میتواند در آینده مبنای همکاریهای گستردهتر میان دوکشور در زمینه گردشگری قرار گیرد.»
خیز کشورهای منطقه برای توسعه گردشگری
شفیعزاده در ادامه با اشاره به سیاستهای کشورهای منطقه در حوزه گردشگری گفت: «امارات متحده عربی، ترکیه، عمان، قطر و عربستان سعودی همگی در سالهای اخیر گردشگری را بهعنوان موتور پیشران اقتصاد خود در اولویت قرار دادهاند. امروز در خیابانهای مادرید، پاریس یا آمستردام و در ویترین بسیاری از آژانسهای گردشگری بزرگ جهان تبلیغات گستردهای برای سفر به عربستان یا سایر کشورهای عربی مشاهده میشود. این نشان میدهد که دولتهای منطقه با برنامهریزی مشخص در حال معرفی چهرهای نو از خود هستند.»
وی خاطرنشان کرد: «این کشورها دوهدف عمده را دنبال میکنند: نخست بهرهگیری از منافع اقتصادی گردشگری و دوم استفاده از آن برای ایجاد تصویری مثبت و مدرن از کشورشان در سطح جهانی. حتی عربستان سعودی که از منابع سرشار نفتی برخوردار بوده از گردشگری بهعنوان ابزاری برای بازتعریف تصویر بینالمللی خود بهره میگیرد.»
این کارشناس اقتصاد گردشگری اضافه کرد: «بسیاری از گردشگران و خبرنگاران آسیایی از کشورهای ژاپن و کره جنوبی به کشورهای خاورمیانه سفر و گزارشهای متعددی تهیه میکنند. این نشان میدهد که کشورهای منطقه خاورمیانه بهخوبی اهمیت تصویرسازی رسانهای در توسعه گردشگری را درک کردند.»
ضرورت تولیدمحتوا برای معرفی ایران
شفیعزاده سپس به وضعیت ایران اشاره کرد و گفت: «یکی از مشکلات اساسی که من آن را در زمره عوامل تهدیدکننده گردشگری ایران میدانم فقدان اطلاعات کافی و درست در فضای مجازی درباره کشور ماست. بسیاری از کسانی که در خارج از کشور با آنها گفتوگو میکنیم، میگویند اطلاعات درباره ایران کم، محتوای موجود عمدتا منفی و دسترسی به اطلاعات مثبت فوقالعاده دشوار است. اگر بخواهیم آینده گردشگری ایران را بسازیم باید ابتدا جریان پمپاژ اطلاعات مثبت درباره ایران را تقویت و داشتههای فرهنگی، تاریخی و طبیعی خود را بهدرستی معرفی کنیم.»
او با تاکید بر نیاز به برنامهریزی کلان افزود: «برای تحقق این هدف باید برنامههای بالادستی مناسب و سیاستهای حمایتی موثر برای سرمایهگذاران در بخشهای زیرساختی تدوین شود. در حوزه آموزش، تحقیق و پژوهش نیز لازم است شرایطی فراهم شود تا نیروهای جوان بتوانند وارد این عرصه شده و در مدیریت گردشگری نقشآفرینی کنند.»
وی در ادامه گفت: «مدیران بخش گردشگری چه در وزارتخانه و چه در سازمانهای مرتبط باید دیدی جهانی داشته، به چند زبان خارجی مسلط باشند و بتوانند روندها و ترندهای بینالمللی گردشگری را تحلیل کنند. اگر مدیران امروز ما فاقد بینش جهانی باشند نمیتوان انتظار داشت آینده گردشگری ایران روشن و شکوفا باشد. اینها مسائلی است که باید جدی گرفته شود.»
شفیعزاده در پایان به نقش ابزارهای نوین ارتباطی اشاره کرد و گفت: «برگزاری نمایشگاههای گردشگری، جشنوارهها، ایجاد کارگاهها و تولیدمحتوا از جمله اقداماتی هستند که میتوانند به رونق گردشگری کمک کنند. امروزه فناوریهای نوین مانند هوشمصنوعی و اینترنت فرصتهای تازهای برای معرفی ایران فراهم کردهاند. همانطور که این ابزارها دنیا را متحول کرده میتوانند در بازنمایی واقعبینانه و مثبت از کشور ما نیز نقشی تعیینکننده داشته باشند.»
گردشگری خاورمیانه؛ میدان جدید قدرت نرم
رقابت گردشگری در خاورمیانه دیگر صرفا رقابتی اقتصادی نبوده بلکه بازتابی از تغییر توازن قدرت نرم در منطقه است. کشورهایی که تا یکدهه پیش اقتصادشان وابسته به نفت بود امروز با درک اهمیت تجربه، فرهنگ و روایت درحال بازآفرینی هویت خود از طریق گردشگری هستند. در این میان مساله اصلی نه صرفا تعداد گردشگران ورودی بلکه چگونگی بازنمایی ملی و جایگاه کشورها در ذهن افکار عمومی جهانی است.
تغییر پارادایم توسعه در منطقه از «اقتصاد نفتی» به «اقتصاد فرهنگی و تجربهمحور» پیامدهای عمیقی در سیاست و جامعه کشورها دارد. بهعبارت دیگر گردشگری به ابزاری برای دیپلماسی عمومی و تصویرسازی جهانی بدل شده است. عربستان با روایت خود از آینده، امارات با نمایش تلفیقی از زندگی مدرن و سنتی و حتی عراق با بازگشت به ریشههای باستانیاش هرکدام در حال ساختن داستانی تازه از خود هستند. نکته مهم آن است که این کشورها آموختهاند پیش از فروش بلیت سفر باید روایت خود را بفروشند.
در چنین رقابتی ضعف ایران بیش از هر چیز در نظام معنایی و ارتباطی گردشگری است نه در ظرفیتهای فیزیکی. ایران باوجود برخورداری از میراث بیبدیل هنوز نتوانسته چارچوبی معاصر برای گفتوگو با جهان پیدا کند. گردشگری در کشور بیشتر بهعنوان «بخشی از اقتصاد داخلی» دیده میشود نه بهعنوان «زبان بینالمللی» برای انتقال فرهنگ و قدرت نرم. این ناتوانی در روایت در فضای دیجیتال جهانی که ادراکها بیش از واقعیتها تعیینکننده هستند، ایران را در موقعیتی حاشیهای قرار داده است.
از سوی دیگر آینده گردشگری منطقه در گرو پیوستگی میان فناوری، روایت و پایداری فرهنگی است. کشورهایی که بتوانند از ابزارهایی مانند هوشمصنوعی، دادههای کلان و شبکههای اجتماعی برای طراحی تجربههای شخصی و روایتهای چندوجهی بهره بگیرند برنده این میدان خواهند بود. در این چشمانداز گردشگری صرفا ابزاری برای کسب درآمد اقتصادی نبوده بلکه بخشی از فرآیند تولید معنا و هویت ملی شمرده میشود.
اگر ایران بخواهد از این رقابت عقب نماند نیازمند تغییر نگرش بنیادین است. بازنمایی تصویری مثبت از ایران در رسانههای بینالمللی، تنشزدایی از روابط دیپلماتیک و استفاده از ظرفیتهای میراث فرهنگی برای جذب گردشگر خارجی و تصویرسازی از ایران مواردی است که باید در نگاه سیاستگذاران و مدیران گردشگری و دولت جدی گرفته شده و برای انجام آنها برنامهریزی شود.
