23 - 04 - 2020
بازیگران اصلی بازار
امیرمهدی حقیقتپور- محسن دهقانپورابیانه- در بخشهای قبلی ما به شما زبانی برای توصیف، بحث و طراحی مدل کسبوکار آموختیم. الگوهای مدل کسبوکار را تشریح کردیم و تکنیکهایی که طراحی و ابداع مدلهای کسبوکار جدید را تسهیل میکنند، توضیح دادیم. بخش پیش رو، به تفسیر مجدد استراتژی از منظر تابلوی طراحی مدل کسبوکار میپردازد. این موضوع به شما کمک خواهد کرد که به گونهای سازنده مدلهای کسبوکار اجرا شده را زیر سوال برده و محیطی را که مدل کسبوکار شما در آن کار میکند، از منظر استراتژیک بررسی کنید.
در این مقاله قصد داریم دو دیدگاه بررسی مدلهای کسبوکار را با هم بررسی کنیم، نگاه محیط مدل کسبوکار و نگاه ارزیابی مدل کسبوکار، پس با ما در این مقاله همراه باشید:
۱٫ محیط مدل کسبوکار :
زمینه، پیش رانهای طراحی و محدودیتها
مدلهای کسبوکار در محیطهای خاصی طراحی و اجرا میشوند. ایجاد درک مناسب از شرایط سازمان، به شما کمک میکند تا به درک عمیقتری دست یافته و مدل کسبوکار رقابتیتری را به تصویر بکشید.
بررسی مداوم محیط، به علت پیچیدگی در حال رشد فضای اقتصادی (مثل: مدلهای کسبوکار شبکهای)، افزایش عدم قطعیت (مثل نوآوریهای فناوری) و جهشهای شدید بازار (مثل: آشفتگی اقتصادی و ارزشهای پیشنهادی جهشی) بیشتر از همیشه اهمیت دارد. فهم تغییرات در محیط کمک میکند تا مدل کسبوکار خود را به شیوهای موثرتر با تحولات نیروهای بیرونی، تطبیق دهید.
تصور محیط بیرونی به عنوان نوعی از « فضای طراحی »، ممکن است به شما کمک کند. منظور ما از این جمله این است که محیط بیرونی را به عنوان فضایی که در آن مدل کسبوکار خود را درک کرده یا تطبیق میدهید، در نظر گرفته و تعدادی از پیشرانهای طراحی (مثل: نیازهای مشتری، فناوریهای جدید و غیره) و محدودیتهای طراحی ( مثل: روندهای قانونی، رقبای برجسته و غیره) را نیز لحاظ نمایید. این محیط به هیچ وجه نباید نوآوریهای شما را محدود نماید یا مدل کسبوکار شما را از پیش طراحی کند. اگر چه میتواند بر انتخابهای طراحی شما تاثیر گذاشته و به شما کمک کند که تصمیم آگاهانهتری را اتخاذ نمایید. با مدل کسبوکار جهشی، ممکن است حتی شکل دهنده و متحولکننده محیط باشید و استانداردهای جدیدی را برای صنعت خود تعریف کنید.
برای فهم بهتر فضای طراحی مدل کسبوکار خود، پیشنهاد ما نگاشت چهار حوزه محیط شما است : ۱) نیروهای بازار، ۲) نیروهای صنعت، ۳) روندهای کلیدی، ۴) نیروهای اقتصاد کلان .
اگر میخواهید تحلیل خود را از آنچه در نگاشت ساده پیشنهادی ما موجود است، عمیق تر کنید، میتوانید به پیکره بزرگی از ادبیات و ابزارهای خاص تحلیلی که این چهار حوزه را پشتیبانی میکنند، مراجعه نمایید. در صفحات پیش رو، ما نیروهای بیرونی کلیدی اثرگذار بر مدل کسبوکار را تشریح کرده و با بهرهگیری از چهار حوزه ذکر شده، آنها را طبقه بندی مینماییم از مثال صنعت داروسازی که در فصل گذشته معرفی شد، برای نشان دادن نیروهای بیرونی استفاده شده است. صنعت داروسازی به احتمال زیاد دچار تحول قابل توجهی در سالهای آینده خواهد شد. از این رو چگونگی بروز تغییرات مشخص نیست. آیا شرکتهای فعال در عرصه زیست فناوری که در حال حاضر به تقلید از مدلهای موثر دارویی در بخش داروسازی میپردازند، با مدلهای کسبوکار جدید و جهشی مواجه میشوند؟ آیا تغییرات در عرصه فناوری منجر به تحول خواهد شد؟ آیا تقاضای بازار و مصرفکنندگان تغییراتی را اعمال خواهد کرد؟
ما قویاً به شما توصیه میکنیم که به نگاشت محیط مدل کسبوکار خود پرداخته و چگونگی تاثیر روندها را بر آینده سازمان خود بررسی کنید. درکی خوب از محیط به شما اجازه خواهد داد تا مسیرهای مختلفی که مدل کسبوکار شما در آنها امکان تامل دارد را ارزیابی کنید. همچنین میتوانید برای محیط مدل کسبوکار آینده خود سناریوهایی خلق کنید. این کار میتواند انرژی ارزشمند برای شروع خوب نوآوری در مدل کسبوکار یا آمادهسازی سازمان شما برای آینده باشد. حال به بررسی هر جز از این نگاشتها میپردازیم:
۱٫۱٫ نیروهای بازار
– مسائل بازار
مسائلی کلیدی را شناسایی میکند که پیشران و متحولکننده بازار شما از نقطه نظر مشتری و پیشنهادهای ارائه شده هستند.
سوالات اصلی
مشکلات اساسی شما که بر دیدگاه مشتری اثر میگذارد چیست؟
کدام گذارها در حال رخ دادن هستند؟
بازارهای پیش رو در کجا قرار دارند؟
– بخشهای بازار
بخشهای مهم بازار را معرفی میکند، جذابیتهای آنها را توضیح میدهد و به دنبال بخشهای جدید نیز است.
سوالات اصلی
مهمترین بخشهای مشتریان کدامند؟
بزرگترین پتانسل رشد کجاست؟
کدام بخشها در حال افول هستند؟
کدام یک از بخشهای جنبی شایسته توجه بیشتری هستند؟
– نیازها و تقاضاها
نیازهای بازار را مشخص نموده و تحلیل میکند آنها با چه کیفیتی پاسخ داده میشوند.
سوالات اصلی
مشتریان به چه چیزهایی نیاز دارند؟
بزرگترین نیازهای برآورده نشده مشتریان شامل چه مواردی است؟
مشتریان میخواهند واقعا چه چیزی انجام شود؟
تقاضاها در کجاها در حال افزایش یا کاهش است؟
– هزینههای تعویض
عواملی را توصیف میکند که موجب میشود مشتریان یک کسبوکار به سمت رقبا بروند.
سوالات اصلی
چه چیز باعث ایجاد ارتباط تنگاتنگ بین مشتریان یک شرکت و محصولات و خدمات آن میشود؟
چه هزینههای تعویضی مانع از روی آوردن مشتریان به رقبا میشوند؟
آیا برای مشتریان آسان است که پیشنهادی مشابه پیدا کرده و خرید کنند؟
برند چقدر مهم است؟
– جذابیت درآمدی
عوامل مربوط به جذابیت درآمدی و قدرت قیمت گذاری را مشخص میکند.
سوالات اصلی
مشتریان برای چه چیزی واقعا حاضر به پرداخت پول هستند؟
بیشترین حاشیه سود را در کجاها میتوان به دست آورد؟
آیا مشتریان میتوانند به آسانی خدمت یا محصول ارزانتری را بیابند و بخرند؟
۱٫۲٫ نیروهای صنعت
– رقبا (حاکمان بازار)
رقبای حاکم بر بازار و نقاط قوت آنها را شناسایی میکند.
سوالات اصلی
رقبای ما چه کسانی هستند؟
بازیگران اصلی و برجسته در بخش ما چه کسانی هستند؟
مزیت رقابتی و گلوگاههای آنها چیست؟
ارزشهای پیشنهادی آنها را تشریح کنید. آنها بر چه بخشی از مشتریان تمرکز کرده اند؟
ساختار هزینهای آنها چیست؟
آنها چه اندازه بر بخشهای مشتریان، جریانهای در آمدی و حاشیه سود ما تاثیر میگذارند؟
– تازهواردها (شورشیان)
بازیگران جدید و شورشی را شناسایی کرده و مشخص میکند که آیا آنها با مدل کسبوکاری متفاوت با شما رقابت میکنند (یا خیر).
سوالات اصلی
تازه واردهای بازار شما چه کسانی هستند؟
چقدر متفاوت هستند؟
مزایا ی رقابتی و گلوگاههای اصلی آنها چیست؟
بر چه موانعی باید غلبه کنند؟
ارزشهای پیشنهادی آنها چیست؟
بر چه بخشهایی از مشتریان تمرکز کرده اند و ساختار هزینهای آنها چیست؟
تا چه حدی بر بخشهای مشتریان، جریانهای درآمدی و حاشیه سود شما اثر میگذارند؟
– محصولات و خدمات جایگزین
جایگزینهای بالقوه محصولات و خدمات ارائه شده شما (شامل سایز بازارها و صنایع) را تشریح میکند.
سوالات اصلی
چه محصولات و خدماتی میتوانند جایگزین محصولات و خدمات ما شوند؟
قیمت آنها در مقایسه با ما چقدر است؟
برای مشتریان تعویض با این جایگزینها چقدر آسان است؟
این جایگزینها از چه مدل کسبوکار متداولی بر آمدهاند؟ (مثلا قطارهای سریع در مقابل هواپیماها، موبایلها در مقابل دوربینها و اسکایپ در مقابل شرکتهای تلفن راه دور).
– تامینکنندگان و سایر بازیگران زنجیره ارزش
بازیگران کلیدی زنجیره ارزش در بازار شما را توصیف و بازیگران جدید و در حال ظهور را شناسایی میکند.
سوالات اصلی
بازیگران اصلی در زنجیره ارزش صنعت شما چه کسانی هستند؟
مدل کسبوکار شما تا چه حدی به سایر بازیگران وابسته است؟
آیا بازیگران تازهای در حال ظهور هستند؟
کدام یک سود آور تر هستند؟
– ذینفعان
مشخص میکند کدام بازیگران ممکن است روی سازمان و مدل کسبوکار شما اثر بگذارند.
سوالات اصلی
کدام یک از ذینفعان ممکن است روی مدل کسبوکار شما تاثیر بگذارند؟
سهامداران، کارگران، دولت و لابیگران چقدر اثر گذار هستند؟
۱٫۳٫ روندهای کلیدی
– روندهای فناوری
روندهای فناوری که میتوانند مدل کسبوکار شما را تهدید کرده یا موجب تکامل یا پیشرفت آن شوند، را شناسایی مینماید.
سوالات اصلی
روندهای اصلی فناوری داخل و خارج بازار شما چیست؟
کدام فناوریها منشأ فرصتهای مهم یا تهدیدات جدی هستند؟
مشتریانی که هماکنون در بازار هدف ما قرار ندارند، خواهان کدام یک از فناوریهای نو ظهور هستند؟
– روندهای تنظیم مقررات
روندهای قانونی و نحوه وضع این قوانین که روی مدل کسبوکار شما اثر میگذارد، توصیف میکند.
سوالات اصلی
کدام یک از روندهای تنظیم مقررات بر بازار شما اثر میگذارد؟
چه قواعدی ممکن است روی مدل کسبوکار شما اثر بگذارد؟
کدام مقررات و مالیاتها روی تقاضای مشتری اثر میگذارد؟
– روندهای اجتماعی و فرهنگی
روندهای اصلی اجتماعی را که ممکن است روی مدل کسبوکار شما اثر بگذارند، شناسایی میکند.
سوالات اصلی
روندهای کلیدی اجتماعی را توصیف کنید. کدام تغییرات در ارزشهای اجتماعی و فرهنگی بر روی مدل کسبوکار شما اثر میگذارد؟
کدام روندها ممکن است روی رفتار خریداران اثر گذار باشد؟
– روندهای اقتصادی سیاسی
روندهای اقتصادی سیاسی مرتبط با مدل کسبوکار شما را نمایان میکند.
سوالات اصلی
روندهای کلیدی جمعیت شناختی چه هستند؟
شما چگونه میتوایند توزیع ثروت و درآمد را در بازار خودتان مشخص کنید؟
درآمدهای قابل پس انداز چقدر هستند؟
الگوهای صرف هزینه را در بازار خود تشریح کنید. (مثال: خانهداری، مراقبت پزشکی، سرگرمی، و غیره…)
چه بخشی از جمعیت در شهرهای بزرگ و چه بخشی در روستاها زندگی میکنند؟
۱٫۴٫ نیروهای اقتصاد کلان
– وضعیت جهانی بازار
شرایط کلی کنونی را از منظر اقتصاد کلان مشخص میکند.
سوالات اصلی
آیا اقتصاد در شرایط رکود یا رونق است؟
تمایل عمومی بازار را توضیح دهید.
نرخ رشد تولید ناخالص داخلی چقدر است؟
نرخ بیکاری چقدر بالا است؟
– بازارهای سرمایه
شرایط کنونی بازارهای سرمایه را با توجه به نیازهای سرمایهای شما تشریح میکند.
سوالات اصلی
وضعیت بازارهای سرمایه چگونه است؟
میزان سهولت تامین منابع نقدی در بازار خاص شما چقدر است؟
آیا سرمایه اولیه، سرمایه مخاطره آمیز، تامین عمومی، سرمایه بازار یا اعتبار، آماده و مهیا است؟
فراهم کردن سرمایهها چقدر هزینه دارد؟
– مواد مصرفی و سایر منابع
قیمتهای کنونی و روندهای قیمت را در مورد منابعی که برای مدل کسبوکار خود نیاز دارید، مشخص میکند.
سوالات اصلی
وضعیت کنونی بازارها برای مواد مصرفی و دیگر منابع ضروری برای کسبوکار (مثل: قیمتهای نفت و هزینههای نیروی کار) راتشریح کنید.
به دست آوردن منابع مورد نیاز برای اجرای مدل کسبوکار شما (مثل: جذب نخبگان تراز اول) چقدر آسان است؟
آنها چقدر هزینه دارند؟
قیمتها در کجاها بالاتر است؟
– زیرساخت اقتصادی
زیرساختهای اقتصادی بازاری را تشریح میکند که کسبوکار شما در آن فعالیت میکند.
سوالات اصلی
زیرساختها (عمومی) در بازار شما چقدر مناسب است؟
شما چگونه حملونقل، تجارت، کیفیت آموزش و دسترسی به تامینکنندگان و مشتریان را تشریح میکنید؟
میزان مالیاتهای فردی و شرکتی چقدر است؟
میزان خدمات عمومی برای شرکتها چقدر خوب است؟
نرخ کیفیت زندگی را چگونه ارزیابی میکنید؟
پرسش اساسی بعدی در نگاه استراتژیک به بیزینس مدل این است که چگونه مدل کسبوکار شما باید همراه با تغییر محیط، تکامل یابد؟
یک مدل کسبوکار رقابتی که در محیط امروز ملموس و منطقی است، ممکن است فردا منقضی یا بلااستفاده باشد. همه ما باید درک خود را از محیط مدل خود و چگونگی تکامل آن افزایش دهیم. البته به دلیل وجود پیچیدگیها و عدم قطعیتها، که جزئی از ماهیت محیط در حال تکامل کسبوکار هستند، نمیتوان نسبت به آینده مطمئن بود ؛ اگر چه میتوان تعدادی فرضیه در مورد آینده ساخت تا به عنوان خطوط راهنمای طراحی مدل کسبوکار آتی مورد استفاده قرار گیرد.
مفروضات مربوط به چگونگی نیروهای بازار، نیروهای صنعت، روندهای اصلی و نیروهای اقتصاد کلان برای ما «فضای طراحی» را فراهم سازد تا به کمک آن بتوان گزینههای بالقوه مدل کسبوکار یا نمونههای اولیه را توسعه داد. احتمالا تا این نقطه از کتاب، نقش سناریوهای مدل کسبوکار در پیشبینی به وضوح مشخص شده است. ترسیم تصاویر آینده، خلق مدلهای کسبوکار بالقوه را بسیار آسانتر میکند.
شما ممکن است بسته به معیارهای خود (از قبیل: میزان ریسک قابل قبول، پتانسیلهای رشد مطلوب و غیره)، یک گزینه را از بین بقیه گزینهها انتخاب کنید. طبیعی است که برای شناخت هرچه بهتر این معیارها نیاز به ارزیابی مستمر مدل کسبوکار خود دارید؛ نگاه دوم استراتژیک به مدل کسبوکار که در این بخش بدان میپردازیم:
۲- ارزیابی مدلهای کسبوکار
ارزیابی منظم مدل کسبوکار، همانند مراجعه به پزشک برای ویزیت سالانه، یک فعالیت مهم مدیریتی است که به سازمان اجازه میدهد سلامت جایگاه بازار خود را ارزیابی کرده و در صورت لزوم، این جایگاه را به تناسب تغییر دهد. این بررسی کلی ممکن است مبنایی برای بهبود مستمر مدل کسبوکار شده یا تبدیل به محرکی برای ایجاد تغییرات جدی و نوآورانه در مدل شود.
همانطور که در صنایع اتومبیل، روزنامه و موسیقی دیده شده است، ناتوانی در انجام بررسیهای منظم ممکن است موجب عدم تشخیص به موقع مشکلات مدل کسبوکار شده و حتی ممکن است منجر به نابودی شرکت شود.
در بخشهای قبل در محیط مدلهای کسبوکار، اثر نیروهای بیرونی را ارزیابی کردیم. در این بخش از دیدگاه یک مدل کسبوکار موجود (با فرض اینکه در جایگاه آن کسبوکار قرار بگیریم)، نیروهای بیرونی را از داخل به خارج تحلیل میکنیم.
در ادامه، دو نوع ارزیابی مورد بررسی قرار میگیرند. در ابتدا، تصویری کلان از بررسی مدل خرده فروشی آنلاین آمازون دات کام در سال ۲۰۰۵ ارائه کرده و توضیح میدهیم که از نظر استراتژیک، شرکت تاکنون چگونه بر مبنای این مدل ساخته شده است. سپس، برای بررسی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها ( سوآت ) مدل کسبوکار شما و کمک به ارزیابی هر جز سازنده، چک لیستی ارائه میدهیم. به خاطر داشته باشید که بررسی مدل کسبوکار از منظر تصویر جامع و بررسی آن از منظر یک جز سازنده، مکمل یکدیگر هستند. برای مثال، ضعف در یک جز سازنده ممکن است برای یک یا چندین جز سازنده دیگر یا برای کلیت مدل کسبوکار تبعاتی داشته باشد. بنابراین ارزیابی مدل کسبوکار میان رفت و برگشت بین عناصر مجزا ی مدل و کلیت آن تعادل ایجاد مینماید.
۲٫۱٫ ارزیابی تصویر جامع :
آمازون دات کام
آمازون دات کام نمونهای قوی از پیادهسازی نوآوری در مدل کسبوکار بر مبنای تحلیل نقاط قوت و ضعف، است. قبلا توضیح دادیم که چرا راهاندازی مجموعهای از خدمات جدید تحت عنوان خدمات تحت وب آمازون، برای آمازون دات کام منطقی است. اکنون به بررسی این مورد میپردازیم که چگونه این خدمات که در سال ۲۰۰۶ ارائه شد، با نقاط قوت و ضعف آمازون دات کام در سال قبل از آن مرتبط بود.
بررسی نقاط قوت و ضعف مدل کسبوکار آمازون دات کام در حدود سال ۲۰۰۵ نشان دهنده یک نقطه قوت بزرگ و همچنین یک نقطه ضعف خطرناک است. نقطه قوت آمازون دات کام، دسترسی فوقالعاده مشتریان و گستره انتخاب وسیع آنها از محصولات بود. هزینههای اصلی شرکت در فعالیتهایی بود که در آن برتری داشت. یعنی تکمیل سفارش (۷۴۵ میلیون دلار یا ۴۶٫۳ درصد از هزینههای عملیاتی ) و فناوری و محتوا (۴۵۱ میلیون دلار یا ۲۸٫۱ درصد از هزینههای عملیاتی). نقطه ضعف اصلی مدل کسبوکار آمازون دات کام این بود که حاشیه سود آن کم و فروش آن بهطور عمده مربوط به محصولات کم ارزش و کم سود مثل کتابها، سی دی و دی وی دی موسیقی بود. آمازون دات کام به عنوان یک خرده فروش آنلاین، در سال ۲۰۰۵ با حاشیه خالص سود ۲/۴ درصد رکورد فروش ۵/۸ میلیارد دلاری را زد. در همان زمان گوگل با فروش ۱/۶ میلیارد دلار از ۹/۲۳ درصد حاشیه سود خالص ۷/۲۳ درصد دست پیدا کرد.
جف بزوس، موسس آمازون دات کام و تیم مدیریتی او، با نگاه به آینده رویکردی دو جانبه را اتخاذ کردند تا مدل کسبوکار این سایت را بسازند. آنها در وهله اول بر این شدند تا از طریق تمرکز بر رضایت مشتری و تکمیل کارآمد سفارش، کسبوکار خرده فروشی آنلاین را رشد دهند. در مرحله بعد، آنها ابتکارات توسعهای را در حوزههای جدید آغاز کردند. مدیریت از نیازمندیهای این ابتکارات آگاه بود. آنها باید ۱) بازارهای فعلی خود را هدف قرار میدادند، ۲) قابلیت بزرگ شدن را برای بهرهگیری از پتانسیل رشد چشمگیر دارا میبودند و ۳) قابلیتهای کنونی آمازون دات کام را برای تمایز در برخورد با مشتری در آن بازارها به طور چشمگیری ارتقا میدادند.
در سال ۲۰۰۶، آمازون داتکام روی دو ابتکار تمرکز کرد که نیازهای فوق را پاسخ میداد و همچنین با قدرت توسعه مدل کسبوکار موجود را نوید میداد. اولی خدمتی بود که توسط آمازون «تکمیل سفارش» نام گرفته بود و دومی مجموعهای از خدمات جدید تحت اسم آمازون بود. هر دو ابتکار بر مبنای نقاط قوت اصلی شرکت بنا شده بودند – تکمیل کارآمد سفارشات و تخصص در فناوری اطلاعات تحت وب – و هر دو به بازار فعلی آن اشاره میکنند. اصل ماجرا این است که هر دو ابتکار، نوید حاشیه سود بیشتری نسبت به کسبوکار اصلی خردهفروشی آنلاین شرکت را میدهند. خدمت تکمیل سفارش آمازون به افراد شرکتها اجازه میدهد تا در ازای پرداخت پول، از بستر تکمیل سفارش آمازون برای کسبوکار خود استفاده کنند. آمازون دات کام، موجودی یک فروشنده را در انبار خود نگهداری میکند. سپس وقتی که سفارشی دریافت شود، کالا را برداشته، بستهبندی کرده و از طرف فروشنده ارسال میکند. فروشندگان میتوانند از طریق آمازون داتکام یا از کالاهای فروش خود یا ترکیبی از هر دو، اقدام به فروش محصولات خود نمایند.
توسعهدهندگان نرمافزار و هرکسی که به سرور با قابلیتهای بالا نیاز داشته باشد، در صف خدمات وب آمازون قرار دارد و بر اساس میزان استفاده آنها، ظرفیت محاسبه و ذخیرهسازی در اختیار آنها قرار میدهد. سیستمهای ذخیرهسازی آسان آمازون (آمازون اس ۳) به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا از بستر مرکز داده عظیم آمازون برای نیازهای ذخیرهسازی اطلاعات خود بهره ببرند. به طور مشابه، رایانش ابری الاستیک آمازون (ای سی ۲) به توسعهدهندگان اجازه میدهد تا سرورهایی را که میخواهند روی آنها نرمافزارهای خود را اجرا کنند، «اجاره» نمایند. به لطف تخصص و تجربیات عمیق و بینظیر خود در سایت خرید آن لاین، شرکت میتواند هر دو خدمت را با قیمتهای استثنایی ارائه دهد و البته حاشیه سود بالاتری نسبت به خرده فروشی آنلاین داشته باشد. سرمایهگذاران و تحلیلگران سرمایهگذاری در ابتدا به این دو استراتژی رشد بلندمدت، با شبهه نگاه میکردند. ایشان همچنین به دلیل اینکه عقیده داشتند تنوع ایجاد شده هیچ تاثیر مثبتی ندارد، سرمایهگذاری آمازون دات کام را حتی در سایر زمینههای زیر ساختی فناوری اطلاعات مورد اعتراض قرار دادند. اما در نهایت، این آمازون دات کام بود که بر شبهه آنها غلبه کرد.
با این حال، حقیقت آن است که این استراتژی بلندمدت ممکن است برای سالها و حتی پس از سرمایهگذاریهای بیشتر در مدل کسبوکار جدید نیز ناشناخته بماند.
۲٫۲٫ارزیابی تفصیلی سوآت برای هر کدام از اجزای سازنده
ارزیابی یکپارچگی کلی مدل کسبوکار بسیار مهم است. ولی نگاه به اجزای آن به صورت جزئی میتواند راههای جذابی را برای نوآوری و احیا آشکار کند. یکی از راههای موثر برای انجام این کار، ترکیب تحلیل کلاسیک سوآت (قوتها، ضعفها، فرصتها و تهدیدات) یا تابلوی طراحی مدل کسبوکار است. تحلیل سوآت به منظور ارزیابی، از چهار منظر به اجزای مدل کسبوکار نگاه میکند و در عین حال تابلوی طراحی مدل کسبوکار متمرکزی را که برای یک بحث ساختار یافته لازم است، فراهم میکند.
تحلیل سوآت که از آن برای تحلیل نقاط قوت و ضعف یک سازمان و شناسایی فرصتها و تهدیدات موجود استفاده میشود، برای خیلی از افراد درگیر کسبوکار آشنا است. سوآت به دلیل سادگی، ابزاری جذاب است اما استفاده از آن ممکن است منجر به بروز بحثهای مبهمی در سازمان شود، زیرا باز بودن زیاد باعث میشود که جهت دهی خاصی برای این مساله که کدام وجه سازمان باید مورد تحلیل قرار گیرد، به وجود نیاید. نبودن نتایج مثمرثمر در سازمانهایی که از سوآت استفاده کردهاند، ممکن است منجر به خستگی مدیران در استفاده از آن شود. با این حال، وقتی سوآت با تابلوی طراحی مدل کسبوکار ترکیب میشود، قادر خواهد بود تا ارزیابی متمرکزی بر روی مدل کسبوکار سازمان و اجزای سازنده آن انجام دهد. سوآت چهار سوال بزرگ و در عین حال ساده میپرسد.
سوال اول و دوم: نقاط قوت و ضعف سازمان شما چیست؟ سازمان خود را از داخل بررسی کنید.
سوال سوم و چهارم: سازمان شما چه فرصتهایی دارد و با چه تهدیداتی مواجه است؟ موقعیت سازمان خود را در محیط پیرامون بررسی کنید.
از این چهار سوال، دو مورد به نواحی مفید (نقاط قوت و فرصتها) و دو مورد به نواحی چالش برانگیز اشاره میکنند. یک راه مفید استفاده از سوآت این است که هم در مورد کل مدل کسبوکار و هم در مورد تک تک اجزای سازنده آن به کار گرفته شود.
این نوع از تحلیل سوآت پایههای خوبی برای بحث، تصمیمگیری و در نهایت نوآوری بیشتر در مدل کسبوکار فراهم میکند.
در قسمت بعدی این مقاله، شرح بیشتری را راجع به تحلیل سوآت و دو نگاه استراتژیک دیگر در بیزینس مدل بررسی میکنیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد