تنش تازه میان واشنگتن و کاراکاس؛ جنگ در راه است؟
جهان صنعت – برای نخستین بار پس از بحران موشکی کوبا در سال ۱۹۶۲، آبهای کارائیب بار دیگر شاهد تجمع بیسابقه نیروهای نظامی ایالات متحده است. در میانه سکوت خبری و بدون اطلاعرسانی رسمی به کنگره، ناوگان دریایی آمریکا مأموریتی را آغاز کرده که ظاهراً هدف آن مبارزه با قاچاق مواد مخدر عنوان شده، اما نشانهها حاکی از چیزی فراتر است: آمادهسازی برای رویارویی مستقیم با دولت نیکلاس مادورو در ونزوئلا.
در قلب این مأموریت، دریاسالار «آلوین هولسی»، فرمانده جدید ستاد جنوبی ایالات متحده قرار دارد؛ فردی با سابقه طولانی در عملیات هوایی و راداری که حالا با یکی از پیچیدهترین تصمیمهای دوران نظامی خود روبهروست. طبق گزارش منابع نزدیک به پنتاگون، او در نخستین روزهای عملیات نسبت به اهداف مبهم و روش اجرای آن ابراز نگرانی کرده است؛ نگرانیای که به جلسهای پرتنش با وزیر دفاع، «پیت هگست»، انجامید. تنها چند روز بعد، هولسی اعلام کرد که کمتر از یکسال پس از انتصاب، قصد دارد از مقام خود کنارهگیری کند.
در ظاهر، این مأموریت مبارزه با مواد مخدر توصیف شده است، اما در عمل، آمریکا در هفتههای گذشته دستکم ۱۰ قایق مظنون به قاچاق را هدف قرار داده و ۴۳ نفر را بدون ارائه هیچ مدرک رسمی از تهدید مستقیم این اهداف برای امنیت ملی آمریکا کشته است. حالا با دستور جدید وزارت دفاع، ناو هواپیمابر «یواساس جرالد فورد» و ناوگان همراهش با پنج هزار تفنگدار و ملوان از مدیترانه به سوی کارائیب در حرکتاند.
حضور چنین قدرت آتشی در منطقهای که عملیاتها تاکنون به قایقهای ماهیگیری محدود بوده، نشان میدهد که ماموریت به سرعت در حال تغییر ماهیت است. کارشناسان هشدار میدهند که این ناو تنها زمانی کارآمد است که هدف حملات از دریا به خاک ونزوئلا منتقل شود.
مسیر پیچیده یک عملیات پنهان
طبق اطلاعات منتشرشده از سوی پنتاگون، حضور نظامی آمریکا در کارائیب اکنون به سطحی رسیده که از جنگهای خاورمیانه هم فراتر میرود: ۶۵۰۰ تفنگدار و ملوان در هشت ناو جنگی مستقر شدهاند و ۳۵۰۰ نیروی دیگر نیز در نزدیکی منطقه آمادهباش هستند. با ورود ناو «فورد» این تجمع به بزرگترین استقرار دریایی آمریکا در نیمکره غربی طی شصت سال گذشته تبدیل میشود.
در واشنگتن، همزمان با افزایش شمار کشتیها، لحن سیاسی کاخ سفید نیز تندتر شده است. مقاماتی نزدیک به دولت گفتهاند که رئیسجمهور قصد ندارد برای عملیات علیه مادورو از کنگره مجوز بگیرد و حتی در اظهاراتی بیسابقه گفته است:«ما برای اعلام جنگ منتظر نمیمانیم. هرکس مواد مخدر به کشور ما میآورد، کشته خواهد شد.»
چنین رویکردی یادآور روزهای آغازین جنگ در دو دهه پیش است، با این تفاوت که این بار هدف، نه خاورمیانه بلکه آمریکای لاتین است. دولت فعلی آمریکا با استناد به اختیارات ماده دوم قانون اساسی مدعی است که میتواند حملات را بدون مصوبه کنگره انجام دهد، زیرا مادورو دیگر رئیسدولت محسوب نمیشود، بلکه رهبر یک شبکه تروریستی قاچاق مواد مخدر است.
در ظاهر، این تعریف حقوقی ساده به نظر میرسد، اما در عمل شرایط مداخله نظامی گسترده را فراهم میکند. بهویژه که حضور ناوهای هواپیمابر و بمبافکنهای آمریکایی در نزدیکی سواحل ونزوئلا، هیچ نسبتی با «شکار قایقهای کوچک» ندارد. یک افسر بازنشسته نیروی دریایی میگوید:«اگر هدف، قایقهای صیادی است، نیازی به ناو هواپیمابر نیست. اما اگر قرار است مواضعی در خاک ونزوئلا هدف قرار گیرد، ناو فورد بهترین ابزار ممکن است.»
در همین حال، نیکلاس مادورو، که سال گذشته انتخاباتی بحثبرانگیز را به سود خود تمام کرد، در نامهای خطاب به ترامپ از او خواسته است که از تنش بکاهد و درهای گفتوگو را باز بگذارد. بااینحال، پیشنهادهای او که شامل امتیازدهی نفتی و اقتصادی بوده، تاکنون بیپاسخ مانده است.
سیاستی میان مبارزه با مواد مخدر و تغییر رژیم
تحلیلگران آمریکای لاتین میگویند مأموریت فعلی بیش از آنکه عملیاتی ضد مواد مخدر باشد، نوعی فشار چندوجهی برای فروپاشی حکومت مادورو است. الیوت آبرامز، نماینده ویژه پیشین در امور ونزوئلا، این عملیات را یک آزمون مقاومت توصیف کرده است: «هدف این است که به ارتش ونزوئلا القا شود مادورو رفتنی است، اما آنها لزوماً نباید با او سقوط کنند.»
در بحرانهای پیشین ونزوئلا (۲۰۱۴ و ۲۰۱۹)، برخی فرماندهان نظامی از دولت جدا شدند، اما این بار ساختار قدرت در کاراکاس تاکنون یکپارچه و مقاوم باقی مانده است. در عین حال، دولت آمریکا با ادامه حملات دریایی در آبهای بینالمللی، عملاً از ورود به خاک ونزوئلا پرهیز کرده تا از نظر حقوق بینالملل در موقعیت «دفاع پیشدستانه» باقی بماند.
اما تنش تنها به ونزوئلا محدود نمانده است. رئیسجمهور کلمبیا، گوستاوو پترو، اخیراً واشنگتن را متهم کرده که در جریان یکی از حملات دریایی، یک ماهیگیر بیگناه کشته شده است. واکنش رئیسجمهور آمریکا تند و بیسابقه بود: او پترو را رهبر مواد مخدر خواند. تنها چند روز بعد، نیروی دریایی آمریکا قایقی در سواحل اقیانوس آرام کلمبیا را هدف قرار داد.
همزمان، سیاستمدارانی چون مارکو روبیو که اکنون جایگاهی کلیدی در دولت آمریکا دارد، نقشی محوری در تشدید فشارها ایفا میکنند. روبیو که از مخالفان سرسخت مادوروست، توانسته ترامپ را قانع کند که این عملیات را نه اقدامی برای دموکراسی بلکه نبردی برای امنیت داخلی آمریکا بداند. او با اتکا به گفتمان مبارزه با تروریسم و مواد مخدر، مسیر را برای مداخله مشروع جلوه داده است.
در رسانههای نزدیک به کاخ سفید، حملات دریایی پیامی هشدارآمیز معرفی میشود؛ پیامی که قرار است مادورو را وادار به ترک قدرت کند، بیآنکه نیاز به حمله زمینی باشد. اما منابع نظامی اذعان دارند که با ورود ناو فورد به منطقه، امکان حملات هوایی مستقیم به خاک ونزوئلا کاملاً فراهم شده است.
خطر تکرار تاریخ
در ظاهر، دولت آمریکا تأکید دارد که برنامهای برای اشغال ونزوئلا ندارد و قصد اعزام نیروهای زمینی را دنبال نمیکند. کارشناسان نظامی نیز میگویند نشانهای از آمادگی برای جنگ کلاسیک دیده نمیشود. با این حال، الگوی عملیات از راه دور، «دکمه را بزن، انفجار را ببین» شباهت زیادی به حملات اخیر به تأسیسات هستهای ایران دارد.
اما هرگونه عملیات هوایی گسترده در خاک ونزوئلا، خطر درگیری مستقیم را افزایش میدهد. ارتش ونزوئلا هرچند فرسوده است، اما همچنان شبکهای از سامانههای ضدهوایی، موشکهای دوربرد و جنگندههای اف–۱۶ دارد که در صورت حمله میتواند تهدیدی جدی برای خلبانان آمریکایی باشد. جف رمزی، کارشناس آمریکای لاتین در شورای آتلانتیک، هشدار داده است: «حتی اگر حملات به فروپاشی حکومت منجر شود، احتمالاً گروههای مسلح طرفدار مادورو در داخل کشور دست به مقاومت خواهند زد و ونزوئلا میتواند سرنوشتی شبیه لیبی پس از قذافی پیدا کند.»
بهگفته او، راهحل پایدار، تنها از مسیر دیپلماسی ممکن است: «باید فشار را به مسیر صلح و گذار دموکراتیک هدایت کرد، نه با شلیک موشکهای تاماهاک.»
تناقض در سیاست خارجی واشنگتن نیز آشکار است. ترامپ که در کارزار انتخاباتی خود وعده پایان دادن به جنگهای بیپایان را داده بود، اکنون در حال طراحی مأموریتی است که میتواند منطقه آمریکای لاتین را وارد فصل تازهای از بیثباتی کند.
در پس این تصمیم، بازگشت چهرههایی چون استفن میلر و مارکو روبیو به محور تصمیمسازی قابلتوجه است. سیاستگذاران جدید کاخ سفید مداخله نظامی را نه صرفاً اقدام ژئوپلیتیکی، بلکه ابزاری برای تحقق سیاستهای سختگیرانه در زمینه مهاجرت، مواد مخدر و امنیت مرزی میدانند. به تعبیر یکی از مقامهای سابق وزارت دفاع، «این همان مداخلهگرایی قدیمی است، اما در لباسی تازه.»
جهان در آستانه آزمون تازه
آبهای فیروزهای کارائیب اکنون بار دیگر به صحنه رقابت قدرتها بدل شدهاند. در حالی که ونزوئلا از نظر اقتصادی در بحران عمیق فرو رفته و میلیونها نفر از مردمش مهاجرت کردهاند، واشنگتن معتقد است فشار نظامی هدفمند میتواند حکومت مادورو را وادار به عقبنشینی کند.
اما تجربههای تاریخی از عراق تا لیبی نشان دادهاند که فروپاشی حکومتها الزاماً به ثبات نمیانجامد. در غیاب نهادهای جایگزین، مداخله نظامی میتواند خلأی ایجاد کند که نیروهای شبهنظامی و مافیایی آن را پر کنند.
با عبور ناو هواپیمابر فورد از اقیانوس، پیام سیاسی روشنی مخابره میشود: آمریکا، بار دیگر، آماده است تا برای اهداف خود در نیمکره غربی از قدرت نظامی استفاده کند. پرسش اصلی اما باقی است؛ آیا این نمایش قدرت میتواند واقعاً مادورو را کنار بزند، یا تنها فصل تازهای از بیثباتی در آمریکای لاتین رقم خواهد زد؟
