گردشگری به افق محسنی؛ رویایصادقه یا خواب پریشان!؟
عبدالرضا مهاجری نژاد- عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
دهم مهرماه سالجاری معاون گردشگری وزارت میراث فرهنگی گردشگری کشور مطالبی را در راستای گردشگری بیان کرد. ای کاش این مقام مسوول قبل از ایراد سخنی در یک حوزه تخصصی نگاهی به مولفههای توسعه گردشگری، رشد اقتصادی و مدلهای توسعه در کشورهای صاحب سبک داشتند. راهبرد یک مدیر ارشد در معاونتهای تخصصی باید براساس برنامه شامل اهداف، استراتژی و راهبرد در یکبازهزمانی باشد. کاش به ناکامیهای سندچشمانداز و ناکامیهای افق ۱۴۰۴ دلایل ناکامی سند ملی گردشگری دهه۷۰ و مدل بازبینی شده داخلی اشارهای میکردید. اگر نیمنگاهی به مدلهای توسعه اقتصادی کشورها از جمله چین از سال ۱۹۷۸ میانداختید متوجه میشدید دلایل ناکامیهای اجرای برنامه افق۱۴۰۴ چه بودهاند. همه مطالبی را که بیان کردید فقط آمال و آرزو است و هیچ پشتوانه علمی ندارد. صرف داشتن امکانات بالقوه هرگز توسعه نمیآورد. توسعه مولفههایخاص خود را دارد: امنیت ساختاری، بازگشت سود سرمایه، سرمایهگذاری خارجی، بستهها و مشوقهای درازمدت، مشارکت، بازار جذاب، تقاضا براساس ذائقه، اقتصاد پویاوشفاف بهدور از دستاندازی الیگارشها و بازارهای رقابتی از جمله مولفههای توسعه است و در نهایت اینکه بدون «پروستاریکا» و «رفورم» هرگز توسعه اتفاق نخواهد افتاد. آقای محسنی، کشور چین از سال ۱۹۷۸ توسعه اقتصادی را آغاز کرد. در سال ۲۰۱۹ از نظر تولید ناخالص داخلی در بین قدرتهای اقتصاد جهانی در رتبهدوم قرار گرفت و در ۳۰سال گذشته به طور میانگین ۱۰درصد رشد اقتصادی را تجربه کرده است. چین برعکس روسیه و ایران با وجود داشتن سیستم حکومتی دگماتیستی درهای اقتصادی پراگماتیسمی را انتخاب کرده است.
چین با ۵۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری داخلی و خارجی اقتصاد جهانی را قبضه کرده است! آیا از خودتان پرسیدید از آغاز برنامهها در ایران(بعد از انقلاب) تا پاپان برنامه هفتم با بیش از ۳هزارمیلیارد دلار به کجا رسیدهایم؟ با این تفاوت که تنها منابع معدنی چین منابعمعدنی زغالسنگ بود و منابع جمهوری اسلامی ایران شامل نفت و گاز منابع زیرزمینی، معدنی، موقعیت ژئوپلیتیک و سایر دادههای اقتصادی بوده که کمتر کشورهایی در دنیا از آن برخوردارند.
جناب آقای محسنی، اشتباه محاسباتی و نگاههای سنتی و ایدئولوژیک با تفکر مدرن و توسعه همهجانبه در تضاد هستند. آیا هرگز از خودتان پرسیدهاید چرا قشر متوسط کشورهای همسایه جهت درمان و گردشگری سلامت ایران را انتخاب میکنند؟ شک نکنید هرگز ایران در عرصه گردشگری سلامت بازار جذابی برای آنها نبوده بلکه کاهش شدید و رقتبار ارزش پول ملی ایران و پایین بودن نرخ خدمات باعث شده است گردشگری سلامت برای همسایهها جذاب باشد.
جهت اطلاع شما بزرگترین عامل رکود گردشگری داخلی در ایران سقوط قشر متوسط در جامعه است. برعکس ایران کشور چین بعد از رشد اقتصادی پایدار بزرگترین قشر متوسط جهانی را ازآنخود کرده و از آن زمان تابهحال بعد از فربهشدن قشر متوسط در چین بیشترین گردشگران خارجی در دنیا چینیها هستند. بزرگترین عامل ناترازی در حوزه اقتصاد گردشگری عدم سرمایهگذاری، سقوط ارزش پول ملی و بهدنبالآن سقوط قشر متوسط است. سقوط قشر متوسط ساختارهای سیاسی جامعه را بهمخاطره میاندازد و بیمسوولیتی، عدم مشارکت و بیتفاوتی ایجاد کرده و در حوزه اقتصاد نیز پایداری را از بین خواهد برد.
خلاصهای از صحبتهای انوشیروان محسنیبندپی عبارتند از:
۱- هدف ما این است که طی پنج سال آینده ایران به یکی از پنج مقصد برتر گردشگری سلامت در غرب آسیا تبدیل شود.
۲- ایران ظرفیت تبدیل شدن بهمحور اصلی گردشگری سلامت در منطقه را دارد و این موضوع میتواند به افزایش ارزآوری و رونق اقتصادی بخش گردشگری منجر شود.
۳- با توجه به برخورداری ایران از ظرفیتهای پزشکی پیشرفته، منابع طبیعی و درمانی، چشمههای آبگرم و اقلیم متنوع ایران میتواند به قطب گردشگری سلامت منطقهای تبدیل شود.
۴- استانداردسازی خدمات، توسعه همکاریهای بینالمللی و هوشمندسازی فرآیندها از محورهای برنامهریزی در معاونت است.
۵- دیجیتالسازی فرآیندها، ایجاد سامانههای یکپارچه، نقش بخش خصوصی در سرمایهگذاری، تسهیل مقررات و ایجاد مشوقها زمینههای لازم برای سرمایهگذاری است.
۶- علاوه بر رونق اقتصادی باید به تقویت دیپلماسی عمومی کشور کمک شود و… مباحثی دیگر.
جناب آقای محسنیبندپی، معاون گردشگری کشور کاش قبل از ایراد سخنی در یک حوزه تخصصی نگاهی به مولفههای توسعه گردشگری، رشد اقتصادی و مدلهای توسعه در کشورهای صاحب سبک داشتید. راهبرد یک مدیر ارشد در معاونتهای تخصصی باید براساس برنامه شامل اهداف، استراتژی و راهبرد در یکبازهزمانی باشد. کاش به ناکامیهای سندچشمانداز و ناکامیهای افق ۱۴۰۴ دلایل ناکامی سند ملی گردشگری دهه۷۰ و مدل بازبینی شده داخلی اشارهای میکردید. اگر نیمنگاهی به مدلهای توسعه اقتصادی کشورها از جمله چین از سال ۱۹۷۸ میانداختید متوجه میشدید دلایل ناکامیهای اجرای برنامه افق۱۴۰۴ چه بودهاند. همه مطالبی را که بیان کردید فقط آمال و آرزو است و هیچ پشتوانه علمی ندارد. صرف داشتن امکانات بالقوه هرگز توسعه نمیآورد. توسعه مولفههایخاص خود را دارد: امنیت ساختاری، بازگشت سود سرمایه، سرمایهگذاری خارجی، بستهها و مشوقهای درازمدت، مشارکت، بازار جذاب، تقاضا براساس ذائقه، اقتصاد پویاوشفاف بهدور از دستاندازی الیگارشها و بازارهای رقابتی از جمله مولفههای توسعه است و در نهایت اینکه بدون «پروستاریکا» و «رفورم» هرگز توسعه اتفاق نخواهد افتاد. آقای محسنی، کشور چین از سال ۱۹۷۸ توسعه اقتصادی را آغاز کرد. در سال ۲۰۱۹ از نظر تولید ناخالص داخلی در بین قدرتهای اقتصاد جهانی در رتبهدوم قرار گرفت و در ۳۰سال گذشته به طور میانگین ۱۰درصد رشد اقتصادی را تجربه کرده است. چین برعکس روسیه و ایران با وجود داشتن سیستم حکومتی دگماتیستی درهای اقتصادی پراگماتیسمی را انتخاب کرده است.
چین با ۵۰۰میلیارد دلار سرمایهگذاری داخلی و خارجی اقتصاد جهانی را قبضه کرده است! آیا از خودتان پرسیدید از آغاز برنامهها در ایران(بعد از انقلاب) تا پاپان برنامه هفتم با بیش از ۳هزارمیلیارد دلار به کجا رسیدهایم؟ با این تفاوت که تنها منابع معدنی چین منابعمعدنی زغالسنگ بود و منابع جمهوری اسلامی ایران شامل نفت و گاز منابع زیرزمینی، معدنی، موقعیت ژئوپلیتیک و سایر دادههای اقتصادی بوده که کمتر کشورهایی در دنیا از آن برخوردارند.
جناب آقای محسنی، اشتباه محاسباتی و نگاههای سنتی و ایدئولوژیک با تفکر مدرن و توسعه همهجانبه در تضاد هستند. آیا هرگز از خودتان پرسیدهاید چرا قشر متوسط کشورهای همسایه جهت درمان و گردشگری سلامت ایران را انتخاب میکنند؟ شک نکنید هرگز ایران در عرصه گردشگری سلامت بازار جذابی برای آنها نبوده بلکه کاهش شدید و رقتبار ارزش پول ملی ایران و پایین بودن نرخ خدمات باعث شده است گردشگری سلامت برای همسایهها جذاب باشد.
جهت اطلاع شما بزرگترین عامل رکود گردشگری داخلی در ایران سقوط قشر متوسط در جامعه است. برعکس ایران کشور چین بعد از رشد اقتصادی پایدار بزرگترین قشر متوسط جهانی را ازآنخود کرده و از آن زمان تابهحال بعد از فربهشدن قشر متوسط در چین بیشترین گردشگران خارجی در دنیا چینیها هستند. بزرگترین عامل ناترازی در حوزه اقتصاد گردشگری عدم سرمایهگذاری، سقوط ارزش پول ملی و بهدنبالآن سقوط قشر متوسط است. سقوط قشر متوسط ساختارهای سیاسی جامعه را بهمخاطره میاندازد و بیمسوولیتی، عدم مشارکت و بیتفاوتی ایجاد کرده و در حوزه اقتصاد نیز پایداری را از بین خواهد برد.
جناب آقای محسنی، با صرف داشتن آمال و آرزو متخصص، منابع طبیعی و چشمهها در اقلیم هرگز توسعهای در صنعت گردشگری اتفاق نخواهد افتاد؛ همانطور که با داشتن حجم عظیم منابع زیرزمینی نفت و گاز و انرژی جزو ناترازترین کشورها در حوزه انرژی در جهان هستیم. عدم سرمایهگذاری، اطمینان از بازار، امنیت و عدم مشارکت در صنعت گردشگری نیز همانند صنایع دیگر خامفروشی بهدنبال دارد.
کشور در حوزه گردشگری سلامت بهمعنی واقعی کلمه خامفروشی میکند و خبر نداشته و فقط به عدد ورود گردشگر بسنده میکنید و زمانی به این اشتباه پیمیبرید که حساب اقماری گردشگری (TSA) راهاندازی شود و جای شرمساری است که تنها کشوری در دنیا هستیم که سند ملی گردشگری داشته ولی حساب اقماری گردشگری نداریم.
آقای محسنی، از کدام سرمایهگذار خارجی و سرمایهگذاریای صحبت میکنید؟ لطفا آدرس بدهید. از یک هلدینگ و برند خارجی نام ببرید که در یک بخش از صنعت گردشگری در ایران سرمایهگذاری کردند. از سیستم هوشمندسازی، دیجیتالسازی و ایجاد سامانهها صحبت کردید و شالوده فرمایشات جنابعالی در این حوزه بر سرعت حداقلی اینترنت در کشور استوار است؛ آیا تضمینی حداقلی در این حوزه وجود دارد؟
از بسترسازی و تسهیل در صدور مجوزها گفتید. صدها سرمایهگذاری داخلی در کشور وجود دارند که حداقل یکسال است به دنبال صدور مجوز و اخذ پروانه هستند این یعنی ناکارآمدی مشهود. هنوز یکطرح آمایش سرزمینی آماده برای ایجاد زیرساختهای گردشگری برای یکسرمایهگذار در کشور وجود ندارد. جناب آقای محسنی، مشکل گردشگری ایران با سیاست زدگی، نگاه ایدئولوژیک، عدم سرمایهگذاری خارجی، ترس از فرهنگپذیری و تاثیر و تاثر فرهنگی و به تبع آن عدم مشارکت و دخالتهای الیگارشهای سیاسی و اقتصادی مواجه است و تا زمانی که دولت تصمیم نگیرد مدیران در این سراب چارهای جز وعدههای ۵تا۱۰ساله ندارند. اینگونه در برهمان پاشنه گردشگری سنتی میچرخد و باید با کلید واژههایی چون «جزو ۱۰کشور برتر دنیا در حوزه جاذبههای گردشگری هستیم» و یا «قم در ۱۰سال آینده به قطب گردشگری مذهبی منطقه تبدیل میشود» و نیز «در پنجسال آینده قطب گردشگری غرب آسیا خواهیم بود» گذر ایام کرد. تا زمانی که تصمیمات اساسی برای گردشگری در سطح کلان گرفته نشود حجم مبادلات اقتصاد گردشگری ایران بیشتر از این نخواهد شد. جناب آقای محسنی ما به وعدههای مهمانانی چون شما در وزارت میراث فرهنگی و گردشگری عادت داریم.