کاهش تنش؛ راه برونرفت از انجماد دیپلماتیک و انزوای سیاسی

جهانصنعت – در پی وقوع جنگ ۱۲روزه موج تازه و گستردهای از بیاعتمادی به آمریکا و دیگر کشورهای حامی آتشافروزی و تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی به خاک ایران در میان چهرههای سیاسی به راه افتاد و باعث شد این سیاسیون فارغ از گرایش جناحی و وابستگیهای حزبی و تشکیلاتیشان در یک نکته با مخالفان داخلی سیاسی خود همصدا شوند و این حملات را محکوم کنند اما وقتی پس از ۱۲روز، شعلههای آتش جنگ کمکم فرو نشست و ناظران باردیگر به حرکات و سکنات دیپلماتها چشم دوختند و در عمل نشانهای رویت نکردند، نگرانی نسبتبه آینده برجام و برنامه هستهای ایران تشدید شد؛ نگرانیهایی که بهویژه پس از فعالسازی مکانیسمماشه توسط اروپاییان رو به فزونی گذاشت و در ادامه وقتی تندروهای مخالف برجام و دلواپسان منتسببه جبهه پایداری بار دیگر ظریف و دستگاه دیپلماسی دولت روحانی را سیبل حملات خود قرار دادند تا آنان را مقصر اقدام سه کشور اروپایی جلوه دهند، دیگر زمزمهای هم از آن یکصدایی روزهای جنگ ۱۲روزه به گوش نمیآمد.
این اما تازه آغاز داستان و پروژهای بود که پایداریها علیه دولت کلید زده بودند؛ پروژهای برای سلب هرچه بیشتر آزادی عمل دولت در مسیر دیپلماسی که با هدف نابودی ایده ازسرگیری مذاکرات هستهای طراحی شده و به اجرا در آمد. آن هم در حالی که آن دسته از دلواپسانی که در مجلس نیز صاحب کرسی بودند، فورا اقدام به تصویب قانونی کردند تا ادامه همکاری و تعامل دولت با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را نیز محدود کنند و به این بهانه باردیگر پرونده هستهای را از وزارت خارجه بستانند و تحویل دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی بدهند. بماند که در ادامه با تحولاتی که هم بهلحاظ حضور افراد و هم بهلحاظ ساختار این نهاد عالی امنیتی رقم خورد، پایداریها دستکم در تحقق بخشی از اهدافشان ناکام ماندند.
بیانیه تروئیکا پس از دور شدن سایه جنگ از آسمان ایران
فارغ از آنچه در هفتهها و ماههای گذشته رقم خورد اما تحولات این یکی، دو روز گذشته نیز بهنحوی دیگر حائز اهمیت بود. چنانکه در همین مدت کوتاه یکی،دو روزه گذشته، محمدرضا عارف از بخشی از گفتوگوهای خود با آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل خبر داد و به نقل از او تاکید کرد که سایه جنگ از آسمان ایران دور شده است. آن هم درست در همان روزی که ولادیمیر پوتین نیز از بخشی از مکالمه و مذاکره مسوولان ارشد دستگاه روابط خارجی روسیه با مقامهای رژیم صهیونیستی خبر داد و به نقل از آنان مدعی شد که تلآویو دیگر تمایلی به حمله نظامی به تهران ندارد و دنبال کاهش سطح تنش است. هنوز ساعتی از انتشار این دو خبر مهم روز جمعه نگذشته بود که رسانههای داخلی از جزئیات بیانیه تازه تروئیکای اروپایی گزارش دادند؛ بیانیهای که در آن سران انگلیس، فرانسه و آلمان با تاکید بر صحیح بودن اقدام خود برای فعالسازی مکانیسمماشه، مدعی شدند که برنامه هستهای ایران با گزارشهای رسمی آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مغایرت است و در عین حال تهدیدی است جدی برای صلح و امنیت جهانی. با وجود این اما سران این سه قدرت اروپایی در ادامه بیانیه خود، بر آمادگی برای ازسرگیری مذاکره با ایران و ایالات متحده برای دستیابی به توافقی جامع، پایدار و قابل راستیآزمایی تاکید کردند.
طرح وزیر انرژی اوباما برای تاسیس یک کنسرسیوم هستهای
به علت اهمیت موضوع هستهای ایران در سطح نظام بینالملل در سالهای اخیر طرحها و ایدههای مختلفی برای رسیدگی به موضوع پیشنهاد شده است. روز گذشته نیز ارنست مونیز، وزیر انرژی آمریکا در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، طرحی برای ایجاد یک کنسرسیوم هستهای با حضور ایران و کشورهای منطقه را پیشنهاد کرده است. مونیز که در برخی از مهمترین بزنگاههای مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ بهعنوان یکی از اعضای ارشد تیم مذاکرهکنندگان ایالات متحده در گفتوگوها حضور داشت، در بخشی از مقاله تازه خود که در نشریه فارن پالسی منتشر شده، بازگشت تحریمهای بینالمللی را نشاندهنده پایان رسمی برجام دانسته و بازگشت به آن را غیرممکن خوانده است. او در عین حال خاطرنشان کرده است: «اکنون لحظهای ایدهآل برای ایالاتمتحده است تا با ایجاد رویکردی همکاریمحور برای انرژی هستهای در خاورمیانه، مسیر جاهطلبیهای هستهای ایران را شکل دهد.» این در حالی است که براساس این طرح، تجهیزات سوخت هستهای باید در کشورهای مختلف پخش شود و زیر نظر بازرسیهای بینالمللی قرار گیرد. راهبردی که مونیز آن را موجب پیشگیری از ساخت بمب هستهای میداند و میگوید: «این طرح در صورت اجرای صحیح، توسعه هستهای را تسریع میکند، موانع علیه اشاعه هستهای را تقویت میکند و امنیت و رشد اقتصادی منطقه را ارتقا میدهد.»
وی در بخش دیگری از مقاله خود به پیشنهادات مطرح شده ازسوی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران در جریان همان مذاکرات دولت نخست حسن روحانی و بهمنظور ایجاد چرخه سوخت منطقهای، در حالی تاکید کرده که این پیشنهاد را در آن زمان غیرعملی میدانسته که در حال حاضر معتقد است: «تغییرات اخیر شرایط را امکانپذیرتر کرده است. امارات متحده عربی با موفقیت چهار رآکتور هستهای بزرگ را ساخته و بهدنبال گسترش مهارتهای خود در این حوزه است. مصر و ترکیه در حال ساخت اولین رآکتورهای برقی خود هستند و عربستان سعودی و اردن نیز علاقه زیادی به انرژی هستهای نشان دادهاند.» مونیز در حالی بر این پیشنهاد تاکید دارد که معتقد است مهمترین مزیت آن ایجاد اطمینان از عدم دستیابی کشورهای منطقه به سلاح هستهای است. نکتهای که البته ایران به کرات تاکید کرده که اساسا تمایلی به آن ندارد و هرگز نیز بنای ساخت تسلیحات هستهای نداشته است.
تحلیل علی بیگدلی از اکنون و آینده برنامه هستهای ایران
علی بیگدلی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل که در این رابطه با «جهانصنعت» به گفتوگو نشسته در واکنش به نخستین پرسش مبنیبر اینکه آیا تحرکات اخیر در فضای بینالملل را میتوان نشانهای از تمایل آمریکا و اروپا برای ازسرگیری گفتوگو و مذاکره دانست، پاسخ مثبت میدهد و میگوید: «بهنظر میرسد غربیها بهویژه اروپاییها در حال ارسال سیگنالهایی برای بازگشت به گفتوگو با ایران هستند.» او در ادامه میگوید: «آقای عراقچی هم اخیرا اشاره کرد که ما بهطور آشکار و پنهان در حال مذاکره با غربیها بهویژه اروپاییها هستیم و در شرایطی که کشور تحتفشار گسترده تحریمها قرار دارد و زندگی مردم بهشدت تحتتاثیر تحریمها قرار گرفته است، بازگشت به مسیر دیپلماسی میتواند اهمیت زیادی داشته باشد.» این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه با انتقاد نسبتبه «بیعملی و سرگردانی دولت» که به باور او «هر روز در تغییر قیمت ارز به چشم میخورد»، گفت: «با واکنشهایی که پس از برقراری صلح در غزه ازسوی ترامپ، مقامهای اروپایی و حتی روسیه دیده میشود، میتوان امیدوار بود که شاید دیپلماسی پنهان ایران تا حدی موثر بوده است.» بیگدلی در عین حال معتقد است: «نکته اساسی این است که ایران باید انتظارات خود را کاهش دهد و متناسب با تغییرات اساسی در موازنه قدرت منطقهای عمل کند.» او میگوید: «امروز رژیم صهیونیستی نسبت به گذشته از هژمونی و نفوذ بیشتری برخوردار است و بازوهای امنیتی ما در منطقه یا تضعیف شدهاند یا از بین رفتهاند بنابراین باید سیاستی عقلانی و عملگرایانه در پیش بگیریم و نگاه سنتی گذشته را تغییر دهیم.» او گفت: «ادامه سیاستهای گذشته نه ممکن است و نه به نفع کشور خواهد بود و باید به دنبال انجام مذاکره باشیم و سیاستهای مبتنی بر ایجاد روابط نزیک با کشورهای منطقه انجام دهیم زیرا ادامه این وضعیت کشور را در شرایط انجماد اقتصادی و انزوای سیاسی نگه خواهد داشت.» بیگدلی بر این اساس ابراز امیدواری کرد که «با توجه به واکنش کشورهای اروپایی دیپلماسی پنهان ایران ادامه یابد زیرا راه دیگری برای کشور باقی نمانده و به شرط اتخاذ سیاستی عقلانی و منعطف با شرایط جدید منطقه میتوان برای رسیدن به راه برونرفت از مشکلات امیدوار بود.»
انتقاد بیگدلی از تعدد مراکز تصمیمگیری در سیاست خارجی
همزمان در حالی که به باور بسیاری از ناظران دستگاه دیپلماسی ایران در حال حاضر ابتکار عمل چندانی از خود نشان نمیدهد و میدان سیاست خارجی عملا در دست کشورهای دیگر بهویژه اروپاییها قرار گرفته، بیگدلی از زاویهای دیگر به این موضوع مینگرد. او میگوید: «یکی از مشکلات ما تعدد مراکز تصمیمگیری در سیاست خارجی است. نهادهای مختلف، از مجلس تا شوراهای دیگر، در این حوزه اظهارنظر میکنند و این موضوع باعث آشفتگی در سیاستگذاری و بیعملی میشود بهویژه وقتی نمایندگان مجلس یا اعضای شورای شهر بدون تخصص لازم درباره موضوعات حساس سیاست خارجی اظهارنظر میکنند، فضای تصمیمگیری کشور دچار تشویش میشود و هم در حوزه داخلی و هم در سطح بینالمللی وجهه کشور را تحتتاثیر قرار میدهد در نتیجه دولت باید جلوی این اظهارنظرهای غیرکارشناسی را بگیرد زیرا این نوع رفتارها در نهایت به تضعیف انسجام داخلی منجر میشود.» این کارشناس سیاست خارجی و روابط بینالملل اضافه کرد: «این اظهارنظرها نباید تحت عنوان آزادی بیان در نظر گرفته شود زیرا موجب ایجاد آشوب در عرصههای تصمیمگیری میشود. در کشور نیازمند یک سیاست یکپارچه، منسجم و حسابشده در عرصه سیاست خارجی هستیم، نمیتوان آینده ۹۰میلیون جمعیت کشور را در بند این موضعگیریهای غیرعقلانی قرار داد.» او میگوید: «در حال حاضر شاهدیم که کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس تشکیل جلسه میدهند و درمورد جزایر سهگانه کشور ما اظهارنظر میکنند و این اقدامات نشاندهنده نبود سیاستهای یکپارچه در کشور است بنابراین نباید ابتکار عمل را به دشمن واگذار کرد و تنها به اقدامات آنها واکنش نشان داد.»
کاهش تنش؛ تنها راه برونرفت از انجماد دیپلماتیک
بیگدلی با تاکید بر اینکه «تندروها در شرایط کنونی در کشور قدرت بسیاری دارند»، میگوید: «با این حساب شاید بهتر باشد که تصمیمگیریها در شورایعالی امنیت ملی انجام شود زیرا همانطور که عراقچی بر این موضوع تاکید کرد، این مساله نشان میدهد که حتی مقامهای وزارت خارجه نیز توانمندی را برای تصمیمگیری ندارند؛ وقتی تصمیمات در این شورا گرفته شود، شخصی مثل جلیلی امکان اعتراض و مخالف را از دست میدهد و در نتیجه یکپارچگی بیشتری در تصمیمگیری تقویت میشود بنابراین در وضعیت موجود شاید بهتر باشد همان سازوکار شعام حفظ شود اما با این شرط که سیاستهایش واقعبینانهتر و منطبق با منافع ملی باشد.» بیگدلی در پایان تصریح کرد: «در نهایت کشور باید از این بنبست سیاسی و دیپلماتیک خارج شود چون ادامه این روند میتواند پیامدهای سنگینی برای آینده ایران داشته باشد.» بیگدلی با تاکید بر اینکه «ایران باید با درک واقعیتهای جدید منطقه و کاهش تنش با کشورهای همسایه و غرب، سیاست آشتیجویانه و عقلانی در پیش بگیرد»، گفت: «واقعیت این است که در حال حاضر، راهی جز این برای خروج از انجماد سیاسی و اقتصادی وجود ندارد.»