ترسناکتر از این هم ممکن است
رسانههای حکومتی منتقد دولتهای غیراصولگرا در وضعیتی خاص بهسر میبرند. این رسانهها از یکسو در برابر این پرسش که جمهوری اسلامی برای مردم ایران چه دستاورد اقتصادی داشته و دارد ناگزیرند کلیاتی را آماده کرده و در دورههای ویژه مثل جشنهای دهه فجر یا هفته دولت و… منتشر کنند اما همین رسانهها هنگامی که پای نقد رفتارهای دولتهای غیراصولگرا مثل دوره ریاستجمهوری روحانی و حالا پزشکیان پیش کشیده میشود در بیان حقیقت تندتر از همه میروند.
آنها باورشان شده یا خود را با این افسانه که اگر اصولگرایان بیایند ایران بهشت میشود سرگرم کرده و همه بدبختیهایی که نصیب مردم شده را به ناکارآمدی دولتهای غیراصولگرا نسبت میدهند.
به طور مثال به این نوشته خبرگزاری حکومتی تسنیم توجه کنید: «کارشناسان اقتصادی میگویند شکاف میان دستمزدها و نرخ واقعی تورم بهویژه در دهکهای پایین درآمدی به سطح نگرانکنندهای رسیده است.
بسیاری از خانوارها دیگر توان تامین هزینههای درمان، آموزش، مسکن و حتی تغذیه مناسب را ندارند و بخش زیادی از درآمد ماهانهشان صرف هزینههای ناگهانی یا ضروری میشود… مساله معیشت همچنان در صدر دغدغههای مردم قرار دارد. با وجود افزایش رسمی دستمزدها در سالجاری، سرعت رشد قیمتها در بازار چنان بالاست که نهتنها قدرت خرید مردم بهبود نیافته بلکه شرایط زندگی برای بخش بزرگی از جامعه سختتر هم شده است.»
آیا این رسانه غیر از حقیقت میگوید؟ واقعیت جامعه ایران همین است. کارگران، بازنشستهها، پیشهوران خردهپا و معلمان و دیگر کارمندان حقوقبگیر در بدترین وضعیت از نظر دخل و خرج قرار دارند. این بسیار ترسناک است که در کشوری با ثروتهای خدادادی قابلاعتنا شهروندانش این همه نگران و هرروز و هردوره فقیرتر از پیش باشند. آیا در سه سال فعالیت دولت اصولگرای سیزدهم و نیز هشت سال فعالیت دولت اصولگرای احمدینژاد وضعیت بهتر شد؟ شاخصهای کلان چنین چیزی را نشان نمیدهند.
آیا داستان ترسناک زندگی ایرانیان از نظر عقب ماندن دخلشان از خرجشان که حداقلها را شامل میشود درهمین نقطه تمام میشود؟ شوربختانه و با کمال تاسف باید گفت خیر. تجربه سالهای۱۳۹۱ تا امروز نشان میدهد تا روزی که اقتصاد این کشور از بیرون قفل شده است نهتنها زندگی مردم ترسناکتر میشود بلکه دولتها نیز ورشکسته شده و باقیمانده زیرساختهای انرژی، راه، فرودگاه و… نیز تمام میشوند. هنوز با ترسناکترین نقطه فاصله وجود دارد.