چندصدایی، آری؛ آشفتگی، نه

جهانصنعت – در شرایطی که طی روزهای گذشته طیفی از نمایندگان مجلس بیتوجه به تاکید رییسجمهور، دستگاه دیپلماسی و مجموعه نظام بر پرهیز از حرکت بهسوی ساخت سلاح هستهای و لزوم پایبندی بر پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای، از لزوم ساخت بمب اتمی و خروج از NPT سخن میگویند، آذر منصوری، دبیرکل جبهه اصلاحات میگوید: «تضاد علنی در موضعگیری نهادهای حاکمیتی کشور بهویژه زمانی که این تضادها در سطح رسانهای و بینالمللی مطرح میشوند، قابل تفسیر به نوعی ناتوانی یا ضعف در نظام حکمرانی کلان کشور است.»
او که فقدان همبستگی را نشانه «آشفتگی در ساختار تصمیمسازی» و «نبود سازوکار حل اختلاف موثر درون نظام سیاسی» میداند، در این رابطه میگوید: «ناتوانی در یکصداسازی در مسائل کلیدی کشور باعث خدشه به مشروعیت کشور در آژانس بینالمللی انرژی و تضعیف سرمایه اجتماعی میشود.»
منصوری با آسیبشناسی انتقال این پیام به جامعه گفت: «وقتی نهادهای رسمی، برخلاف دولت، بدون هماهنگی مواضع متضاد را به رسانهها میکشانند، این تلقی در جامعه تقویت میشود که حاکمیت فاقد توان یا اراده کافی برای حل مسائل اساسی کشور است.»
دبیرکل جبهه اصلاحات ایران این چندصدایی یا به تعبیری بازی «پلیس خوب، پلیس بد» را غیرکنترلشده تلقی کرده و ادامه میدهد: «طرفهای مذاکره وقتی میبینند دولت و مجلس یا دیگر نهادها مواضع متضادی دارند، اعتماد خود را به انسجام تصمیمگیری در ایران از دست میدهند و حاضر به توافق با تیم دیپلماسی نمیشوند چون تردید دارند که آیا توافق اجرا میشود یا نه.»
منصوری گفت: «این مخالفتها ریشه در تفاوت رویکردهای ایدئولوژیک، رقابتهای سیاسی، ساختار پراکنده قدرت و تعارض منافع نهادی دارد. بخشی از جریانهای سیاسی، بهویژه درمیان نمایندگان مجلس یا گروههای تندرو، معتقدند سازش با غرب نشانه ضعف است و با هرگونه نرمش مخالفت میکنند.»
او به تعدد نهادهای تصمیمگیر و نبود هماهنگی میان این نهادها اشاره کرد و گفت: «تعارض منافع نیز نقش مهمی دارد؛ برخی نهادها و جریانها که در صنایع دفاعی و هستهای فعالند، بهدنبال افزایش بودجه و قدرت خود هستند، در حالی که دولت برای کاهش تحریمها و بهبود روابط خارجی تلاش میکند. برخی گروهها ممکن است از تحریمها یا شرایط خاص اقتصادی منتفع شده و تمایلی به کاهش فشارهای بینالمللی نداشته باشند.»
آذر منصوری با تقسیمبندی گروههای مختلف مخالفان، علت رفتار گروهی را ناشی از دیدگاه ایدئولوژیک آنان، انگیزه گروهی دیگر را محاسبات سیاسی و حسابشده برای اهداف داخلی و رقابتهای جناحی و انگیزه طیفی دیگر را نبود هماهنگی و ضعف در ساختارهای تصمیمگیری دانست.
رییس جبهه اصلاحات در پاسخ به این پرسش که آیا پس از دولت سیزدهم، دولتی همسو با دولت رییسی روی کار میآمد، امکان توفیق در احیای برجام وجود داشت، میگوید: «تصور برخی این بود که یکدستی میتواند به پیشبرد موثرتر سیاستها منجر شود، بهویژه در موضوعات حساسی مانند پرونده هستهای و احیای برجام اما تجربه دولت سیزدهم نشان داد که حاکمیت یکدست لزوما به کارآمدی منجر نمیشود.»
او گفت: «دولت سیزدهم با تاخیرهای مکرر، مطالبات حداکثری و نداشتن ابتکار عمل موثر، عملا فرصتهای مهم دیپلماتیک را از دست داد، همچنین نشان داد که حاکمیت یکدست، اگر فاقد برنامه دقیق، رویکرد واقعگرایانه و توان اجرایی باشد نهتنها مشکلی را حل نمیکند بلکه ناکارآمدی را پنهان و مسوولیتگریزی را تشدید میکند.»