ماشه روی شقیقه صنعت

حسامالدین شیخی– از شنبه شب گذشته، مکانیسمماشه بهطور رسمی فعال شد؛ همان سازوکاری که معنای سادهاش بازگشت همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران است. این یعنی تحریمهایی که برجام در سال۱۳۹۴ آنها را به حاشیه راند، دوباره بازگشتهاند و این بار نه بهعنوان فشار مقطعی بلکه بهعنوان یک ساختار بینالمللی الزامآور. برای صنعت ایران، این رخداد درست شبیه گذاشتن ماشه یک سلاح روی شقیقه است: تهدیدی فوری، ملموس و در آستانه شلیک. صنعت ایران در طول دهههای گذشته با تحریم غریبه نبوده است. از دهه۸۰ به بعد، تحریمهای آمریکا بهتدریج بر حلقههای حیاتی اقتصاد ایران فشار وارد کرد؛ از دسترسی به فناوری و قطعات صنعتی گرفته تا نقلوانتقال مالی و صادرات. اما تفاوت «ماشه» در همین است که اینبار تحریمها نه یکجانبه آمریکاست، نه صرفا تهدید اروپایی بلکه بازگشت رسمی قطعنامههای شورای امنیت است، با همه تبعات سیاسی، حقوقی و اقتصادی آن. یعنی هر کشوری که بخواهد با ایران مراوده صنعتی و تجاری داشته باشد، باید هزینه نقض مصوبات شورای امنیت را بدهد؛ هزینهای که اغلب دولتها و شرکتهای بزرگ حاضر به پرداخت آن نیستند.
اثر مستقیم بر صنایع مادر
اولین قربانی این بازگشت، صنایع مادر ایران هستند؛ فولاد، پتروشیمی و خودروسازی. فولاد ایران طی سالهای اخیر به یکی از پایههای اصلی صادرات غیرنفتی تبدیل شده بود. مشتریان عمدهای در آسیا، خاورمیانه و حتی اروپا برای محصولات فولادی ایران وجود داشتند اما با بازگشت تحریمهای سازمان ملل، بخش بزرگی از این بازارها عملا قفل شده است. همانطورکه در گزارشهای اخیر اتاق بازرگانی آمده، نزدیک به ۶۰درصد صادرات فولاد و فرآوردههای معدنی ایران وابسته به کشورهایی است که بهشدت به تصمیمات شورای امنیت پایبندند. پتروشیمی نیز وضعیتی مشابه دارد. طی یک دهه اخیر ایران توانست بخش بزرگی از نیاز بازار منطقه را در حوزه پلیمر و فرآوردههای پایه تامین کند اما بازار جهانی پتروشیمی بسیار رقابتی است؛ بهمحض محدود شدن ایران، رقبایی چون عربستان، قطر و حتی امارات آماده پر کردن این خلأ شدند. در واقع بازگشت تحریمها تنها به معنای «کاهش فروش» نیست بلکه به معنای «واگذاری بازار» به رقباست؛ بازاری که بازپسگیری آن در آینده بهشدت دشوار خواهد بود. خودروسازی هم که سالهاست در بحران کیفیت و هزینه دستوپا میزند، حالا با بازگشت تحریمها عملا امید خود را به همکاریهای فناورانه با شرکای خارجی از دست داده است. شرکتهای فرانسوی و آسیایی که در برجام دوباره به ایران برگشتند، اینبار با ریسک سازمان ملل مواجه هستند بنابراین هرگونه قرارداد یا همکاری آینده ناممکن خواهد بود.
صنایع کوچک و متوسط؛ قربانی خاموش
شاید در نگاه اول تحریمها بیشتر صنایع بزرگ را نشانه گرفته باشند اما واقعیت این است که صنایع کوچک و متوسط (SMEs)بیشترین فشار را متحمل میشوند. این بخشها وابسته به تامین قطعات، مواد اولیه و فناوری از خارج هستند. حالا که تحریمهای بانکی و لجستیکی دوباره فعال شده، حتی واردات سادهترین تجهیزات و مواد اولیه هم به چالش تبدیل شده است. نتیجه آن، تعطیلی تدریجی واحدهای تولیدی کوچک، بیکاری گسترده و فشار مضاعف بر بازار کار است. گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که بیش از ۷۰درصد اشتغال صنعتی کشور در همین بخشهای کوچک و متوسط متمرکز است یعنی اگر فشار تحریمها این لایه را از کار بیندازد، بحران بیکاری بهمراتب گستردهتر از چیزی خواهد بود که در دوره تحریمهای پیشین شاهد بودیم.
سرمایهگذاری و فناوری؛ بنبست دوباره
یکی از مهمترین پیامدهای فعال شدن مکانیسمماشه، توقف کامل سرمایهگذاری خارجی در بخش صنعت است. در سالهای اخیر با وجود فشارهای آمریکا، هنوز برخی شرکتهای آسیایی و اروپایی بهشکل محدود در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، تجهیزات صنعتی و فناوریهای نوین علاقهمند به حضور در ایران بودند اما بازگشت تحریمهای سازمان ملل، همان روزنههای کوچک را هم بسته است. این یعنی ایران دوباره در یک بنبست فناورانه گرفتار شده. صنعت امروز بدون دسترسی به فناوریهای نوین عملا امکان رقابت ندارد. از ماشینآلات دقیق گرفته تا نرمافزارهای صنعتی و تجهیزات هوشمند، همه وابسته به زنجیره جهانی تکنولوژی هستند. وقتی این زنجیره قطع شود، نتیجه آن فرسودگی ماشینآلات، عقبماندگی تکنولوژیک و افزایش هزینه تولید خواهد بود.
واکنش بازار داخلی
با فعالشدن مکانیسم ماشه، بازار داخلی ایران هم واکنش فوری نشان داد. افزایش قیمت ارز، التهاب در بورس کالا و رشد قیمت مواد اولیه، نخستین نشانهها بودند. تجربه نشان داده است که حتی پیش از اعمال عملی تحریمها، صرفا خبر بازگشت آنها کافی است تا فعالان اقتصادی در موضع احتیاط و انفعال قرار گیرند.