بازآفرینی صنعت دارو؛ امروز، نه فردا
مریمالسادات خرمگاه، بیوتکنولوژیست و کارشناس دارویی
ایران سرزمینی است که جابربن حیان، رازی و ابنسینا را در خود پرورش داده است؛ اندیشمندانی که قرنها الهامبخش علومپزشکی و داروسازی جهان بودهاند. میراث علمی و عملی این بزرگان نهتنها سرمایه ملی بلکه مسوولیتی سنگین بر دوش نسلهای کنونی میگذارد تا توان علمی و عملی صنعت دارو را حفظ و ارتقا دهند. پرسش اساسی امروز این است که چگونه کشوری با چنین پشتوانه تاریخی، در مدیریت صنعت دارو با مجموعهای از چالشهای ساختاری، فرهنگی و سیاستی مواجه است.
صنعت داروی ایران در دهههای اخیر پیشرفتهای قابلتوجهی داشته اما واقعیتهای موجود نشان میدهد که اگر اقدامی منسجم، بلندمدت و هماهنگ صورت نگیرد، پایههای این صنعت دچار تزلزل و ظرفیت رقابت با شرکتهای بینالمللی محدود خواهد شد. یکی از چالشهای مهم، فشارها برای تصمیمات مقطعی و تسکینی است. بحثهایی مانند توزیع آنلاین دارو هنوز زیرساختهای ایمن و نظارتی کافی ندارند اما فشار برای تحقق آن وجود دارد. اجرای شتابزده این طرحها بدون برنامهریزی و پایش دقیق میتواند بیش از آنکه راهحل باشد، تهدیدی جدی برای ایمنی دارو، ثبات بازار و اعتماد عمومی ایجاد کند.
فرهنگ موجود در فضای صنعت دارو، ترکیبی از نگاه اقتصادی فعالان، برداشتهای محدود، بهرهبرداریهای مقطعی و استفاده از روابط دوستانه و تعارفات است. این فرهنگ گاهی باعث میشود نقدهای لازم به حوزههای حیاتی و سیاستهای صنعتی مطرح نشود و مسائل به تاخیر بیفتد. باید توجه داشت نقدها، دوستیها و حمایتها باید از هم جدا باشند: دوستی جدا، نقد جدا و حمایت جدا. تنها در چنین فضایی است که میتوان منافع بلندمدت صنعت و جامعه را تامین کرد.
سکوت برخی افراد کلیدی و با تجربه در صنعت، راه را برای ورود افراد خام و بیتجربه باز میکند. این افراد شعار وفاق، همدلی و پیشرفت میدهند اما در عمل زمینهساز تفرقه و پراکندگی منابع میشوند. در نتیجه اهمیت حضور فعال و بیواهمه کارشناسان و مدیران باتجربه در رسانهها و فضای عمومی به منظور هدایت سالم گفتوگوها و جلوگیری از تصمیمات کوتاهمدت یا شتابزده، بیش از پیش آشکار میشود.
چالشهای ساختاری و فنی صنعت نیز جدی هستند. بخش قابلتوجهی از تولیدات صنعتی هنوز با تجهیزات فرسوده و فناوریهای قدیمی انجام میشود که توان رقابت با شرکتهای پیشرفته بینالمللی را محدود میکند. سیاستهای ارزی و قیمتگذاری دستوری و ناپایدار، سرمایهگذاری در تحقیق، توسعه و تولید باکیفیت را دچار ریسک کرده و انگیزه نوآوری را کاهش داده است. همچنین برخی محصولات که میتوانستند به بازارهای بینالمللی وارد شوند، به دلیل ناکافی بودن مدارک و استانداردهای فنی، امکان رقابت واقعی پیدا نمیکنند. روندی که گاه به بازگشت محصولات صادراتی به بازار داخلی منجر میشود و به جای ارتقای توان صادراتی، تنها منابع را مصرف میکند.
یکی دیگر از نقاط ضعف مهم، نبود سامانه کارآمد و هوشمند برای پایش و رصد بازار داروهای فوریتی و حیاتی است. داروهایی که در شرایط بحران یا نیازهای اضطراری کاربرد دارند، بدون کنترل مستمر و پیشبینی مناسب ممکن است کمبود یا توزیع نامناسب پیدا کنند. این کمبودها باعث تصمیمات اضطراری و پرهزینه میشوند که اثر مستقیم بر سلامت جامعه و اعتماد عمومی دارند. ایجاد سامانهای برای پایش بازار، تحلیل نیاز و کنترل موجودی داروهای فوریتی از الزامات اساسی امنیت دارویی کشور است.
پیامدهای ادامه روند فعلی روشن هستند: کاهش اعتماد عمومی به توان ملی، خروج نخبگان و کاهش انگیزه سرمایهگذاری، افزایش وابستگی به واردات و آسیبپذیری صنعت در برابر رقابت خارجی. این روند همچنین ظرفیت تولید محصولات نوآورانه و صادرات واقعی را محدود میکند و امکان توسعه پایدار صنعت را تضعیف میکند.
برای عبور از این وضعیت، تنها اقدامات مقطعی کافی نیست. بازآفرینی صنعت دارو نیازمند برنامهای ملی است که برپایه شفافیت، عدالت و نوآوری طراحی شود. شفافیت در تصمیمگیریها، حذف فشارهای ناسالم از فرآیندهای سیاستگذاری، ارتقای استانداردهای مطالعات بالینی، نوسازی تجهیزات و زیرساختها، طراحی سیاستهای ارزی و قیمتگذاری پایدار و ایجاد سامانه هوشمند پایش داروهای فوریتی بخشهای کلیدی این برنامه هستند.
در پایان، موضوع مطالعات بالینی و پذیرش بینالمللی محصولات نوآور داخلی، مرحله حیاتی رقابت با شرکتهای خارجی است. طراحی و اجرای صحیح مطالعات بالینی، همراه با مدارک معتبر تنها راهی است که صنعت داروی ایران بتواند در عرصه بینالمللی مطرح شود و از ظرفیت صادرات واقعی بهره ببرد. این مرحله نهایی تضمین میکند که سرمایهگذاری، نوآوری و تولید داخلی به جای محدودیت و مانع تبدیل به قدرت رقابتی و فرصت توسعه شود.
صنعت دارو ستون سلامت ملی و رفاه عمومی است. هرگونه غفلت، تصمیم کوتاهمدت یا محدودیت در نقد و گفتوگو میتواند اعتماد عمومی، سرمایه انسانی و منابع ملی را تهدید کند. اگر امروز اقدام نکنیم فردا برای بازسازی دیر خواهد بود. بازآفرینی این صنعت نیازمند وفاق واقعی میان سیاستگذار، صنعت و جامعه علمی است و نه صرفا شعار یا اقدامات جزئی.
ما وارثان میراث هزارساله علمی ایران هستیم و مسوولیت داریم با شجاعت، شفافیت، عدالت و نوآوری بنیان صنعت دارو را برای نسلهای آینده مستحکم کنیم. سکوت، محافظهکاری یا ترس از فضاهای رسانهای راه را برای بیتجربهها باز میکند و ممکن است شعار وفاق و همدلی را به ابزار پراکندگی منابع و تفرقه تبدیل کند. صنعت دارو باید بازآفرینی شود و این بازآفرینی باید امروز آغاز شود. نقدها، حمایتها و روابط انسانی هرکدام جایگاه خود را دارند و تنها در صورت تفکیک درست میتوان مسیر توسعه پایدار و رقابت واقعی را تضمین کرد.