بورس؛ غرق در زیان!

هادی بهرامی- بررسی روند بازار سرمایه در سایه ریسکهای سیاسی و اقتصادی نشان میدهد در بازه کوتاهمدت و به خصوص میانمدت، شاخصهای بورس در اثر اخبار و ریسکهای سیاسی، نظامی و اقتصادی یک روند ریزشی و رو به افت را طی کردهاند که منجر به کاهش چشمگیر ارزش بازار، ارزش معاملات و قیمت سهام شرکتها شده است.
شاخصهای بورس از اردیبهشتماه۱۴۰۲ تا اردیبهشتماه۱۴۰۴ در یک روند فرسایشی و درون کانال تریدینگ رنج به سر میبردند اما از اردیبهشتماه۱۴۰۴ تا به امروز ریزش عمیقتری را تجربه کردهاند. در نتیجه این روند نسبتهای ارزشی بازار به سطوح ارزندهای رسیده اما سطح قیمت اوراق بهادار شرکتها افت قابلتوجهی را به ثبت رسانده است.
تحمیل زیان به پرتفوی سهامداران
برای نگاهی عمیقتر به وضعیت بازار سرمایه باید عملکرد شاخصها را در کنار قیمت سهام شرکتهای متوسط و کوچک مقایسه کرد تا ریسکها و آثار مخرب سیاستهای اقتصادی بر بازار سهام بهطور کامل آشکار شوند. شاخصهای بورس با وجود اینکه ریزش پی در پی و عمیقتری را تجربه کردهاند اما قیمت سهام بسیاری از شرکتهای بورسی در روندی پرشتاب به سطوحی رسیدهاند که سوختگیری و رشد مجدد آنها کار دشواری به نظر میرسد.
بررسی واقعبینانه تابلوی بورس و اوضاع سهامداران حاکی است پرتفوی بسیاری از سهامداران به جای اینکه با سود سایر بازارها رقابت کند در حال تحمل هرچه بیشتر زیان است!
عوامل سقوط شاخصهای بورس
اینکه بازار سرمایه از مردادماه۱۳۹۹ تا به امروز با هر بهانه و خبری به ریزش عمیق و رکود خود ادامه داده، بر کسی پوشیده نیست اما برخی موضوعات آتش به دامان بورس یا همان قلب تپنده اقتصاد کشور زدند! از یک طرف ناتوانی مسوولان و دولت در حل مسائلی مانند دلار چندنرخی، نرخ بهره، تورم و از طرف دیگر حوادث بزرگی مانند مکانیسم ماشه، ناترازی انرژی و به خصوص جنگ ۱۲روزه ایران و رژیم صهیونیستی را میتوان عوامل تشدیدکننده ریزش شاخصهای بورس در نظر گرفت.
هر تصمیم غلط ناترازی و هر قطعی مستقیما به جیب سهامداران راه پیدا میکند و هر ضربهای که دولت به پیکر نحیف بازار سرمایه وارد میسازد، از قلب سهامداران میگذرد. هر قدمی که سهامدار برمیدارد با تصمیمات غلط و بیتدبیریهای دولت منجر به انفجار و زیان میشود.
قطعی برق، کاهش تولید و ناترازی انرژی بهانههایی شدهاند تا بازده قیمت سهام و تقسیم سود را به صفر برسانند و سهامداران دوباره متضرر شوند! دلار چند نرخی معضلی است که شرکتهای بورسی گرفتار آن شدهاند؛ شرکتهایی که هزینههایشان به دلار آزاد و درآمدشان به دلار نیما با نرخ پایینتر محاسبه میشود. نرخ بازده بدون ریسک بین بازاری به بیش از ۳۵درصد رسیده است البته برخی صندوقهای درآمد ثابت مانند اوراق مشارکت و تامین مالی جمعی تا ۴۵ تا ۵۰درصد سود بدون ریسک پرداخت میکنند که با توجه به بازده منفی شاخصهای بورس به نظر میرسد سهامداران خرد تنها بازندگان اصلی جریان سرمایهگذاری در کشور هستند.
نرخ تورم کل خانوارهای کشور
از مرداد ماه۱۴۰۳ تا مرداد ماه۱۴۰۴ به سطح ۴/۴۲درصد افزایش یافته است که در مقایسه با عملکرد بازار سرمایه، نکات تاریک و غمناکی به چشم میآیند. در واقع همین نرخها (تورم و بهره) معیاری برای سرمایهگذاران و مردم شده تا از بازارها و شرکتهایی که بازده سالانهشان کمتر از ۴۰درصد است، دوری کنند!
مقدار تولید و در نهایت سودآوری شرکتها به دلیل ناترازی انرژی با چالشهای فراوانی مواجه شده و به شاخصسازی منفی ادامه داده است. از طرف دیگر جنگ ۱۲روزه ایران و رژیم صهیونیستی کل بازار سرمایه را لرزانده است. مسالهای که باعث شده است سرمایهگذاران به آینده بازار سهام بدبین شوند فعال شدن مکانیسم ماشه و شدت گرفتن تحریمهای بینالمللی خواهد بود که در نتیجه اعمال آن، از مشکلات بانکداری و فروش نفت گرفته تا صادرات شرکتها و ناتوانی در تامین مواد اولیه، طبیعتا روی بازار سرمایه اثر منفی خواهد گذاشت.
دلایل عقب ماندگی بورس از سایر بازارها
شاخص کل بورس طی شش ماه اخیر به میزان ۳/۸درصد کاهش یافته و از محدوده ۲میلیون و ۷۷۰هزار واحد به ۲میلیون و ۵۴۰هزار واحد رسیده است. شاخص کل همچنین در یک ماه اخیر ۸/۲درصد رشد کرده است.
در این شش ماه تقریبا نرخ اسمی تورم ۲/۲۱درصد بوده و اوراق درآمد ثابت نیز تقریبا ۵/۲۲درصد سود بدون ریسک پرداخت کردهاند که بر اساس آن عملکرد شاخص کل بورس در مقایسه با نرخ سایر بازارها و شاخصهای اقتصادی نامطلوب به نظر میرسد. در این مدت طلای ۱۸عیار ۱۷درصد، تمام سکه ۵/۰درصد، بیتکوین ۳/۲۸درصد رشد قیمت را به ثبت رساندند. باید خاطرنشان کرد که بازده طلا و سکه و حتی بیتکوین قابل قیاس با شاخصهای بورس نیست زیرا اگر بخواهیم بازده بازارهای موازی با بورس را برآورد کنیم بیشترین سود را از کف تا سقف داشتهاند. شاخص هموزن نیز که وضعیت نمادهای کوچک و متوسط بازار را نشان میدهد، طی یک ماه اخیر به میزان ۱+ درصد و شش ماهه ۴/۳- درصد بازده را به ثبت رسانده است. شاخص هم وزن اغلب نسبت به شاخص کل ریزش بیشتری را تجربه میکرد اما عملکرد فعلی آنها نشان میدهد که ناترازی انرژی، آسیب به روند صادرات، دلار چند نرخی و مالیات چقدر روی فروش، سودسازی و قیمت سهام شرکتهای بزرگ و شاخص ساز تاثیر منفی گذاشته است!
شاخص هموزن بورس در محدوده ۷۷۶هزار و ۶۵۶واحد قرار دارد که اگر حمایت ۷۵۰هزار واحدی را از دست بدهد، ریزش عمیقتری را تجربه خواهد کرد و قیمت سهام شرکتهای متوسط و کوچک وضعیت بدتری پیدا خواهند کرد.
پالایشیها در صدر، لاستیک و بیمهایها در قعر
طی ۳۰روز اخیر شاخص صنعت پتروشیمی ۵/۲+درصد، فرآوردههای نفتی ۱/۱۱+درصد، بانکداری ۶/۰+درصد، خودرو ۲+درصد، فلزات اساسی ۷/۴+درصد، کانههای فلزی صفر درصد، سیمان ۶/۰+درصد، دارو ۱/۱+درصد، بیمه ۲/۳-درصد و لاستیک ۱/۳- درصد بازده ماهانه را به ثبت رساندند.
به طور کلی سهام شرکتهای پالایشی بیشترین بازده مثبت و در مقابل سهام شرکتهای بیمه و لاستیک بیشترین بازده منفی را در میان صنایع بزرگ بورس داشتند. صنعت سیمان، بانک و بهخصوص کانههای فلزی رشد یا افت چشمگیری را تجربه نکردند و با یک روند خنثی پرونده یک ماه خود را بستند.