بنبست غربستیزی

هانصنعت – شامگاه جمعه هفتهای که گذشت قطعنامه پیشنهادی کرهجنوبی درباره «تداوم لغو تحریمها علیه ایران» موفق به کسب آرای اعضای شورای امنیت نشد و این یعنی یکی از آخرین امیدها برای جلوگیری از روند فعالسازی مکانیسم ماشه که قرار است در آغاز هفته دوم مهرماه فعال شود از دست رفت و میتوان گفت که کشور بار دیگر به شرایط سالهای پایانی دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد باز میگردد. هرچند بازگشت شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت تنها بهلحاظ تئوری و روی کاغذ مصداق عقبگرد به بیش از یکدهه پیش است چراکه حالا کشور در شرایطی باید خود را برای بازگشت آن قطعنامه تحریمی شورای امنیت آماده کند که بیش از یکدهه از امضای برجام گذشته و در این سالها بهدلیل استفاده نکردن از تمامی فرصتهایی که از رهگذر توافق هستهای سال ۲۰۱۵ میلادی در اختیارمان بود، اوضاع اقتصادی مملکت بسیار ناگوار است و ایران کشوری است با خزانه خالی و کسری بودجه و کماکان در بازارهای جهانی منزوی است. یکدهه پیش که ایران و گروه ۱+۵ پای برجام را امضا کردند، هر یک دلار آمریکا در بازار تهران چیزی در حدود ۳هزارو ۶۰۰ تومان معامله میشد و پس از امضای برجام، نرخ دلار با کاهش ۱۵ تا ۲۰درصدی به حدود ۳هزار و ۲۰۰ تومان رسید اما اکنون در حالی باید برای بازگشت تمامی آن شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت آماده شویم که هر دلار آمریکا در بازار تهران به قیمت حدودا یکصدهزار تومان معامله میشود و در نتیجه نمیتوان انتظار تابآوری سالهای گذشته را از مردم و اقتصاد کشور داشت.
سفر پزشکیان به نیویورک؛ آخرین بارقه امید
مهدی سنایی، مشاور سیاسی دفتر ریاستجمهوری دیروز با اشاره به زمان سفر رییسجمهوری و هیات همراه به مقر سازمان ملل متحد اعلام کرده که مسعود پزشکیان روز سهشنبه هفته جاری پس از بهصدا درآوردن زنگ اول مهر عازم نیویورک خواهد شد و صبح چهارشنبه بهوقت محلی (حوالی غروب یکم مهرماه بهوقت تهران) در صحن سازمان ملل سخنرانی خواهد کرد. بهگفته سنایی، رییسجمهور همچنین دیدار و رایزنیهایی را نیز با روسای کشورهای مختلف و دبیرکل سازمان ملل خواهد داشت و علاوهبر شرکت در نشستهایی در اندیشکدههای مختلف با برخی مجامع و ایرانیان مقیم ایالات متحده نیز دیدار میکند. با این همه در حالی که به باور بسیاری از کارشناسان و ناظران فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگشت آن شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت تقریبا قطعی است، بیراه نیست اگر بگوییم آنچه میلیونها ایرانی در آستانه این سفر برایش انتظار میکشند، این است که آیا بالاخره پزشکیان میتواند ترامپ را از خر شیطان پیاده کند و بهنحوی مانع از بازگشت آن شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه ایران شود یا نه! چه آنکه کماکان هستند ناظرانی که معتقدند تنها امید برای خارج کردن کشور از وضعیت کنونی و جلوگیری از بازگشت تحریمها، «معجزه پزشکیان در سفر به نیویورک» است.
گرداب «غربستیزی»؛ مشکل اصلی جمهوری اسلامی از دید زیباکلام
همزمان در حالی که طیفی خاص از تندروهای منتسب به جبهه پایداری و دلواپسان برجام و هرگونه مذاکره و دیپلماسی در این چند روز تا توانستهاند علیه دولت و جریان معتقد به مذاکره و روندهای دیپلماتیک تاخته و آنان را به اتهامهای ریز و درشت محکوم کردهاند، صادق زیباکلام، استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل دانشگاه معتقد است: «مشکل و گرداب اصلی که جمهوری اسلامی ایران در آن فرورفته «غربستیزی» است و همه این اتفاقاتی که با آن دست به گریبان هستیم نیز تبعات و نتیجه همین «غربستیزی» است.»
زیباکلام که در آستانه سفر رییسجمهور و هیات همراه به نیویورک با «جهانصنعت» به گفتوگو نشسته، میگوید: «به نظر من مطبوعات، روشنفکران، فرهیختگان، دانشگاهیان و حوزویان باید این سوال را مطرح کنند که این غربستیزی چیست که همچون عقاب دورتادور جمهوری اسلامی ایران میگردد؟! و ما چقدر و تا کی باید بابت این غربستیزی هزینه بدهیم؟!» او گفت: «اگر کسی از من سوال کند که چرا در حالی که تمامی کشورهای دیگری که در دنیا هستند و تاسیسات هستهای و غنیسازی هم دارند، جامعه جهانی صرفا بر ما متمرکز شده و نیز چرا وقتی در همین همسایه ما، پاکستان بمب اتم دارد چرا کسی با آنها کاری ندارد، من پاسخ خواهم داد که علت آن غربستیزی است.» این استاد علوم سیاسی دانشگاه همچنین خاطرنشان کرد: «در عین حال اگر کسی بپرسد چرا ما تحریم هستیم و دیگران نیستند، باز من میگویم به خاطر غربستیزی است.»
زیباکلام در توضیحات تکمیلی خود در این رابطه گفت: «پاسخ تندروها و انقلابیون به این پرسشها در تمام این ۴۶ سال گذشته این بوده که «ما میخواهیم مستقل باشیم و نمیخواهیم نوکر کسی باشیم!» اما مشکل اصلی و اساسی، ایدئولوژی غربستیزی است که از فردای انقلاب بر جمهوری اسلامی ایران حاکم شده است. بنابراین باید واقعا از خودمان بپرسیم که چقدر باید هزینه بدهیم و نیز بپرسیم که این ایده تاکنون چه سود و نفعی برای کشور داشته است؟!»
تندروها پیش از محاکمه روحانی و ظریف باید پاسخگوی عواقب آمریکاستیزی باشند
اما پزشکیان در حالی راهی نیویورک میشود که حسن روحانی، رییسجمهور پیشین و جواد ظریف وزیر امور خارجه دولت یازدهم و دوازدهم هنوز از زیر تیغ تیز انتقادهای گاهوبیگاه تندروها خلاص نشده و ازقضا در همین چند روز گذشته نیز بسیاری از همین تندروها با جار و جنجال رسانهای سعی کردهاند که آنان را بهعنوان متهمان اصلی بازگشت احتمالی تحریمهای شورای امنیت معرفی و فراتر از آن محاکمه کنند! زیباکلام اما در واکنش به این هجمههای دلواپسان میگوید: «پیش از اینکه کسی بخواهد ظریف را محاکمه کند یا روحانی را به دار بیاویزند، تندروها باید در یک جمله پاسخ بدهند که اساسا «مرگ بر آمریکا» و دشمنی با آمریکا در این ۴۶، ۴۷ سال گذشته چه منفعتی برای منافع ملی ایران داشته است؟! هر وقت بتوانند این سوال را پاسخ بدهند، بعد میتوانند بروند سراغ محاکمه ظریف و روحانی و هر کس دیگر را هم که خواستند محاکمه کنند یا مجازات کنند اما تا وقتی که نتوانند ثابت کنند که دشمنی مستمر با آمریکا چه سودی به کشور رسانده، این حرفها پوچ و بیمعنی است!»
بازگشت تحریمها یعنی وخامت بیش از پیش اوضاع!
زیباکلام همچنین در واکنش به پرسش دیگر «جهانصنعت» مبنیبر اینکه با فعالسازی مکانیسم ماشه دقیقا باید منتظر چه باشیم و در صورت بازگشت تمامی آن شش قطعنامه تحریمی شورای امنیت، دقیقا چه اتفاقی در اقتصاد خواهد افتاد، گفت: «من فکر میکنم با فعالسازی مکانیسم ماشه البته اگر ظرف روزهای آینده فعالسازی مکانیسم ماشه آن قطعی شود، در یک جمله وضعیت بدتر خواهد شد.» او همچنین در توضیح آنچه «وضعیتی بدتر از وضع کنونی» میخواند، گفت: «بیکاری نسبت به وضع کنونی افزایش پیدا خواهد کرد، سرخوردگی و یأس جوانان از وضعیت کنونی بیشتر خواهد شد، تورم افزایش مییابد، قیمت دلار بالاتر خواهد رفت و بهطور کلی تمام مشکلات، دشواریها و بیچارگیهایی که داریم با بازگشت تحریمها تشدید خواهد شد.»
کاش ایدئولوژی غربستیزی دستکم تَرَک بردارد!
با این همه این استاد علوم سیاسی دانشگاه نیز پیش از اذعان به اینکه با بازگشت تحریمها، اوضاع بیش از پیش روبه وخامت خواهد گذاشت، تاکید کرده که این آینده ناگوار در صورتی آینده محتوم ایران و ایرانیان خواهد بود که «ظرف روزهای آینده، فعالسازی مکانیسم ماشه قطعی شود» و به تعبیری، دولت نتواند از طریق رایزنیهای دیپلماتیک مانع از آن شود. آن هم در شرایطی که به هر حال تا موعد مقرر برای فعالسازی مکانیسم ماشه چند روزی فرصت وجود دارد که با سفر رییسجمهور به نیویورک و شرکت در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز همزمان شده است. شرایطی که باعث شده این سوال مطرح شود که آیا امیدی برای رسیدن به یک راهکار دیپلماتیک هرچند موقت و ناپایدار برای جلوگیری از فعالسازی مکانیسم ماشه وجود دارد و شاید مهمتر از آن، اینکه آیا مسعود پزشکیان چراغ سبز را برای گفتوگوهای احتمالی با سران کشورهای اروپایی و حتی آمریکا در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد دریافت کرده یا نه؟! پرسشی که پاسخ زیباکلام به آن از این قرار بود: «من زندهام و با امید زندگی میکنم؛ هنوز هم امید دارم که شاید در همین سفر روز سهشنبه آقای پزشکیان به نیویورک تحولی رخ دهد، ملاقاتی انجام شود و در نتیجه آن کمی از شدت و حجم غربستیزی و دشمنی با آمریکا کاسته شود یا دستکم این ایدئولوژی اندکی خدشهدار شده و به اصطلاح تَرَک بردارد!» او همچنین تصریح کرد: «من هنوز مقداری امید دارم مگر اینکه آقای پزشکیان از ترس تندروها و انقلابیون دست خالی برگردد.»
کاش هراسفکنی انقلابیون بر رییسجمهور غالب نشود!
زیباکلام در ادامه سخنانش میگوید: «متاسفانه ترسِ تندروها و انقلابیون باعث شده که افرادی مثل آقای خاتمی هم از مواجهه با روسای جمهور آمریکا بترسند. ما به یاد داریم که بیش از ۲۰ سال پیش، رییسجمهوری که بیشتر از ۲۰میلیون رأی آورده بود، از ترس اینکه در داخل کشور با او چه برخوردی خواهد شد حاضر نشد با کلینتون ملاقات کند و ظاهرا در سرویس بهداشتی پنهان شد. این مثالهای تاریخی نشان میدهد وضعیت ما چقدر فلاکتبار است، من امیدوارم پزشکیان در این سفر به نیویورک، شجاعت لازم را برای براشتن این گام داشته باشد.» این استاد علوم سیاسی همچنین در واکنش به بخش دوم سوال «جهانصنعت» مبنیبر اینکه آیا رییسجمهور از حمایت و مجوزهای لازم برای انجام چنین مذاکراتی برخوردار است یا نه، گفت: «اجازه دادن برای انجام مذاکره چیزی نیست که از سوی شخصی به او داده شود؛ بلکه باید این حق را گرفت.» او تصریح کرد: «بسیاری چیزها در زندگی هست که به آدم نمیدهند؛ بلکه باید آن را گرفت.
آقای پزشکیان وقتی سوار هواپیما میشود باید در ذهن خود یک نگاه جدی به وضعیت فلاکتبار مملکت بیندازد و از خود بپرسد که ما برای آمریکاستیزی چقدر باید هزینه بدهیم؟! او باید بهعنوان رییسجمهوری که بهپشتوانه رای ملت راهی سازمان ملل میشود از خود بپرسد که این دشمنی چه بلایی بر سر منافع ملی ما آورده است؟!»