مسیریابی آیندهای پایدار

جهان صنعت– صنعت چاپ ایران در سالهای اخیر بیش از هر زمان دیگری در معرض تغییر و تحولات گسترده قرار گرفته است. روند کاهش واردات محصولات چاپی که پیشتر بخش بزرگی از نیاز بازار را تامین میکرد، نشانهای از چرخش جدی بهسمت استفاده از ظرفیتهای داخلی است. این تحول نهتنها بازتابدهنده سیاستهای کلان اقتصادی کشور برای مدیریت منابع ارزی است بلکه نشان میدهد صنعت چاپ بهتدریج در حال بازتعریف نقش خود در زنجیره تولید، نشر و بستهبندی است. کاهش محسوس واردات، بهویژه در محصولاتی چون پاکتهای چندلایه و قوطیهای فلزی، در شرایطی رخ داده که چین و ترکیه همچنان دو قطب اصلی تامینکننده برای ایران محسوب میشوند اما اتکا به این کشورها همواره نگرانیهایی درباره خروج ارز، وابستگی بلندمدت و محدود شدن فرصت رشد برای تولیدکنندگان داخلی به همراه داشته است. از این منظر حرکت بهسوی خودکفایی نسبی در این صنعت را میتوان گامی استراتژیک دانست؛ گامی که میتواند ضمن کاهش فشارهای خارجی، به شکوفایی کارگاهها و کارخانههای چاپ در داخل کشور منجر شود. البته این مسیر با چالشهای جدی نیز همراه است. ناوگان فرسوده ماشینآلات چاپ، کمبود سرمایه در گردش برای تهیه مواد اولیه و مشکلاتی همچون قطعی برق، موانعی هستند که فعالان این حوزه به صورت روزمره با آن دستوپنجه نرم میکنند. واقعیت این است که صنعت چاپ بدون نوسازی و بهرهمندی از حمایتهای مالی نمیتواند پاسخگوی نیازهای روزافزون بازار داخلی و همگام با استانداردهای جهانی حرکت کند. از همین رو، طرحهایی همچون اعطای تسهیلات بانکی به فعالان این حوزه بهمثابه نفس تازهای برای چرخه تولید و اشتغال عمل خواهد کرد. با وجود این موانع، اهمیت راهبردی صنعت چاپ تنها در بُعد اقتصادی خلاصه نمیشود. این حوزه بهعنوان یکی از پایههای اصلی دیپلماسی فرهنگی شناخته میشود چراکه تولید و انتشار کتاب، نشریات و بستهبندیهای فرهنگی یا صادراتی، نقشی فراتر از تجارت صرف دارد. چاپ میتواند ابزار انتقال پیامها، ارزشها و هویت فرهنگی یک ملت به جهان باشد و از همین رو تقویت آن به معنای گسترش قدرت نرم کشور خواهد بود.
نگاهی به تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که سرمایهگذاری در چاپ و بستهبندی نهتنها به رونق صادرات کمک کرده بلکه زمینهساز تعاملات فرهنگی و اقتصادی گستردهتر نیز شده است. در شرایطی که ایران بهدنبال تثبیت جایگاه خود در منطقه و فراتر از آن است، توجه به صنعت چاپ میتواند بسترساز پیوندی میان اقتصاد و فرهنگ باشد. اگرچه مسیر پیشرو پر از فراز و نشیب است اما واقعیت این است که صنعت چاپ ایران با پشتوانه تاریخ، تجربه و ظرفیتهای داخلی توانایی آن را دارد که از یک صنعت وابسته به واردات به صنعتی مستقل، پویا و تاثیرگذار در عرصههای مختلف تبدیل شود. آینده این حوزه به میزان همگرایی سیاستگذاران، تولیدکنندگان و سرمایهگذاران گره خورده است؛ همگراییای که میتواند چاپ را از چالشهای فعلی عبور داده و آن را به یکی از موتورهای محرک اقتصاد و فرهنگ کشور بدل کند.
چین و ترکیه؛ قطبهای واردات محصولات چاپی
بر همین اساس عباس زارع، مدیرکل دفتر چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از کاهش واردات محصولات چاپی به کشور خبر داد و گفت: «بنابر آمار احصاشده، از اول اسفند۱۴۰۳ تا یازدهم مرداد سالجاری، میزان واردات محصولات چاپی برابر با ۵/۵ تُن بود درحالیکه این میزان در دوره مشابه سال پیش از آن(از اول اسفند۱۴۰۲ تا۱۱مرداد۱۴۰۳) ۹ تن ثبت شده است بنابراین ما با کاهش ۴۵درصدی واردات محصولات در سال جاری مواجه بودیم.» او در ادامه با اشاره به تقاضا برای واردات انواع محصولات چاپی به کشور ادامه داد: «با وجود این تقاضا تلاش کردیم با مدیریت و برنامهریزی و همچنین با تمرکز بر ظرفیتهای داخلی و توان تولید، تا حد ممکن از خروج ارز از کشور جلوگیری کنیم.» مدیرکل دفتر چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: «امسال بیشترین تقاضا برای واردات در «پاکتهای چندلایه» و «قوطیهای فلزی» بود. همچنین مطابق آمار، بیشترین واردات همانند سالهای گذشته، از کشورهای چین و ترکیه انجام شده است.»
اعطای تسهیلات به فعالان حوزه چاپ
زارع به اصلیترین چالشهای صنعت چاپ ایران در سالهای اخیر اشاره و به تسنیم گفت: «ناوگان فرسوده، نبود سرمایه در گردش برای تهیه مواد اولیه و همچنین قطعی برق از جمله مهمترین موانعی است که صنعت چاپ کشور در سالهای اخیر با آن مواجه است. تلاش داریم با طراحی تدابیری، بخشی از این مشکلات را برطرف کنیم. به عنوان نمونه برای اعطای تسهیلات بانکی وارد مذاکره شدیم تا از این طریق بتوانیم بخشی از مشکلات دستاندرکاران این صنعت را برطرف کنیم.»
صنعت چاپ، پلی برای دیپلماسی فرهنگی
به گفته مدیرکل دفتر چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی «صنعت چاپ، چه در حوزه چاپ و بستهبندی و چه در حوزه نشر و چاپ کتاب، به عنوان پلی برای ارتقا و تقویت دیپلماسی فرهنگی است؛ از این جهت تقویت آن نهتنها منجربه تقویت بدنه اقتصادی کشور میشود بلکه در زمینه فرهنگی نیز به رشد و بالندگی فرهنگ یاری میرساند.»
چاپ ایران در مسیر خودکفایی؟
صنعت چاپ در ایران امروز دیگر صرفا به عنوان یک فعالیت تولیدی یا یک بخش خدماتی محدود شناخته نمیشود بلکه بهتدریج به جایگاهی راهبردی در اقتصاد و فرهنگ کشور دست یافته است. کاهش واردات محصولات چاپی که طی سالجاری بهطور چشمگیری محقق شده، نشانهای روشن از تغییر رویکرد سیاستگذاران و فعالان این حوزه به سمت بهرهگیری از ظرفیتهای داخلی است. این تحول را میتوان گامی مهم در جهت کاهش وابستگی به کشورهای تامینکننده و در عین حال فرصتی برای رشد، نوآوری و بازآفرینی توانمندیهای بومی دانست اما اهمیت این صنعت تنها به جنبههای اقتصادی محدود نمیشود.
چاپ و بستهبندی نقشی کلیدی در معرفی و تقویت برندهای ملی، صادرات محصولات و حتی گسترش فرهنگ ایفا میکند. هر کتاب، نشریه یا بستهبندی تولیدی، در واقع حامل هویت و پیام فرهنگی ایران است که میتواند مرزها را پشت سر گذاشته و به ابزاری موثر در دیپلماسی فرهنگی بدل شود. به همین دلیل تقویت صنعت چاپ را باید بخشی از استراتژی کلان کشور برای افزایش قدرت نرم در عرصه بینالمللی دانست. البته مسیر پیشرو بدون چالش نیست. نوسازی تجهیزات فرسوده، تامین
مواد اولیه، ایجاد زیرساختهای پایدار انرژی و دسترسی به سرمایه در گردش از مهمترین پیششرطهایی هستند که برای توسعه این صنعت باید فراهم شوند.
ورود جدی نظام بانکی به حمایت از فعالان این حوزه و برنامهریزی دقیق برای کاهش موانع میتواند موتور محرک بزرگی برای عبور صنعت چاپ از مشکلات موجود باشد. در نهایت آینده صنعت چاپ ایران در گرو همکاری و همافزایی میان دولت، بخشخصوصی و نهادهای فرهنگی است. اگر این همگرایی محقق شود، چاپ نهتنها یک صنعت پویا و درآمدزا خواهد بود بلکه پلی استوار میان اقتصاد و فرهنگ کشور ساخته و ایران را به یکی از بازیگران تاثیرگذار این عرصه در منطقه و جهان تبدیل خواهد کرد.