کابوس خاموشی

هادی بهرامی- صنعت فولاد ایران یکی از ارکان کلیدی اقتصاد کشور در گرداب ناترازی انرژی و سوءمدیریت گرفتار شده است؛ جایی که قطعی گسترده برق و گاز نهتنها مانع تولید و صادرات میشود بلکه سودآوری شرکتهای بزرگ را به شدت کاهش داده و شاخص کلی صنعت را در رکود فرو برده است. از افت ۵/۴۲درصدی سود خالص تا سقوط چشمگیر نسبتهای سودآوری شواهد حاکی از آن است که ناترازیها و ریخت و پاشهای مدیریتی، مسیر رشد و توسعه این صنعت حیاتی را با چالش مواجه کرده و بهای سنگینی بر دوش اقتصاد کشور گذاشته است.
ناترازی انرژی و تهدید صنایع مادر
در ایران به خودی خود مشکلات اقتصادی فراوانی وجود دارد؛ از تحریمهای گسترده بینالمللی و نرخ بالای تورم و بیکاری گرفته تا افزایش بدهیها، نقدینگی و توزیع ناعادلانه درآمدها اما یکی از چالشهای اساسی که صنعت فولاد ایران طی سالهای اخیر با آن دستوپنجه نرم میکند، ناترازی انرژی و قطعی گسترده برق است.
مشکل ناترازی انرژی و قطعی برق، رشد و توسعه شرکتهای پتروشیمی، سیمانی و بهخصوص فولادی را عملا متوقف کرده و مسیر سودآوری آنها را با چالشهای عظیمی مواجه کرده است. محدودیتهای مصرف برق و گاز در صنایع به کاهش تولید و مقادیر فروش و نهایتا افت سودآوری بنگاههای اقتصادی منجر خواهد شد به طوری که ارزش فروش، صادرات و حتی سهام شرکتها رو به افول خواهد بود و فرصتهای طلایی را از دست خواهد داد.
باید خاطرنشان کرد تمام صنایع از قطعی برق و گاز زیان متحمل میشوند اما برخی صنایع بورسی مانند فولاد، خودرو، پتروشیمی و سیمان که ارزش بازار و فروش زیادی را در اقتصاد کشور به خود اختصاص دادهاند، آسیبپذیری بیشتری نسبت به سایر گروهها دارند.
صنعت فلزات ۱۳۵۸همت، پتروشیمی ۱۲۶۹همت، خودرو ۲۵۰همت و سیمان ۲۳۸همت ارزش بازار دارند که شاخص سازهای بورس محسوب میشوند و روند سودآوری آنها تاثیر بسزایی بر اقتصاد کشور میگذارد.
از بزرگترین شرکتهای گروه آهن و فولاد بورس میتوان به فولاد مبارکه اصفهان، فولاد خوزستان، جهان فولاد سیرجان، ذوبآهن اصفهان و فولاد خراسان اشاره کرد که نقش مهمی در بورس کالا، جریانات نقد بازار سرمایه، سودآوری و رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) کشور ایفا میکنند.
تیر ناترازی انرژی بر قلب صنعت فولاد
شرکت فولاد مبارکه اصفهان با ۳۷۱همت ارزش بازار بورسی، لیدر صنعت آهن و فولاد به حساب میآید که در پنجماهه نخست۱۴۰۴ به مبلغ ۱۲۷هزار و ۴۴۵میلیارد تومان فروش داشته است. پس از آن فولاد خوزستان ۳۶هزار و ۸۲میلیارد تومان، جهان فولاد سیرجان ۱۶هزار و ۹۶میلیارد تومان، ذوبآهن اصفهان ۲۲هزار و ۴۸۶میلیارد تومان و فولاد خراسان ۹هزار و ۸۵۵میلیارد تومان فروش را در پنجماهه اخیر به ثبت رساندهاند.
طی یکسال اخیر سهام فولاد مبارکه اصفهان ۵/۹درصد، فولاد خوزستان ۳۱درصد، جهان فولاد سیرجان ۳۲درصد، ذوب آهن اصفهان ۲۲درصد و فولاد خراسان ۹درصد افت قیمت را تجربه کردهاند.
صادرات فولاد در گرداب ناترازی
در حالت کلی حدود ۲۶میلیون و ۴۱۳هزار تن محصول فولادی در چهار ماهه نخست۱۴۰۴ تولید شده که نسبت به تولید ۲۵میلیون و ۱۱۲هزار تنی دوره مشابه سال قبل به میزان ۲/۵درصد افزایش یافته است.
شاید در نگاهی ساده یکمیلیون و ۳۰۱هزار تن مابهالتفاوت در این دو دوره مشابه حاکی از رشد کل محصولات فولادی باشد اما با توجه به نرخ متفاوت محصولات و ارزش تولیدی آنها به نظر میرسد مقدار تولید شرکتها روند رو به افولی داشته است.
در چهار ماهه نخست۱۴۰۴، تقریبا ۱۱هزار و ۳۴۸میلیارد تومان از درآمدهای عملیاتی ناشی از تولید فولاد سوخت شده است که نشان میدهد ناترازی انرژی، آثار مخربی روی چرخه تولید، فروش و سودسازی صنعت فولاد گذاشته است. بیشترین سهم تولید سوخت شده، از آن گندله سنگآهن و سپس تیرآهن و ورق گرم است که قربانی اصلی محدودیتها شدهاند.
صادرات کل محصولات فولادی در چهار ماهه نخست۱۴۰۴ به ارزش ۲میلیارد و ۳۱۶میلیون دلار برآورد میشود که نسبت به دوره مشابه سال قبل تنها ۵/۶درصد افزایش یافته است. طی یکسال اخیر ارزش صادرات تیرآهن ۲۶درصد و میلگرد ۴۱درصد کاهش را تجربه کردهاند که نسبتا تاثیر بیشتری بر روند ضعیف کل صادرات گذاشتهاند.
در مقابل ورق سرد، ورق گرم و کنسانتره سنگآهن منجر به رشد اندک ارزش کل صادرات شدند. البته باید توجه داشت که رشد افسارگسیخته بهای تمامشده تولید و هزینههای اداری، ناترازی انرژی، دلار چند نرخی و مالیات سبب افت تولید و رشد اندک صادرات شده است و کارکنان شرکتها با وجود تورم و کاهش سطح رفاه، بهرهوری مطلوبی دارند.
کاهش سودسازی به لطف سوءمدیریت!
این ضربه برای اقتصاد ایران بسیار دردناک است که حاشیه سود خالص صنعت فولاد با آن همه فروش و ارزآوری، هر سال کاهش پیدا کند و شرکتها به جای فکر کردن به رشد و توسعه و همچنین افزایش بهرهوری و تولید، درگیر ناترازی انرژی و قطعی برق و گاز در اثر ناتوانی مسوولان در زمینه مدیریت انرژی و برنامهریزی استراتژیک باشند.
حاشیه سود خالص شرکتهای فولادی به صورت میانگین از ۲۴درصد در سال۱۴۰۲ به ۱۹درصد در سال۱۴۰۳ کاهش یافته است که نشان میدهد هزینهها بیرحمانه درآمدها را میبلعند. البته حاشیه سود صنعت در سالهای۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ که به هیچوجه با حاشیه سود فعلی قابل مقایسه نیست زیرا سقوط آن از ۳۴ به ۱۹درصد یک روند ترسناک و پر از یأس و ناامیدی را نشان میدهد.
نسبتهای سودآوری صنعت فولاد طی یکسال اخیر تقریبا نصف شده است به طوری که نسبت بازده دارایی (ROA) از ۲۴درصد در سال۱۴۰۲ به ۱۴درصد در سال ۱۴۰۳ سقوط کرده و از طرف دیگر، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE) نیز از سطح قابلتوجه ۴۵درصد در سال۱۴۰۲ به ۲۷درصد رسیده است. روند یک ساله این دو نسبت مالی هر آنچه هست، مطلوب و رضایتبخش نیست!
مجموعهای از سوءمدیریتها و مشکلات اقتصادی باعث شده است تا نسبتهای سودآوری به این اندازه افت داشته باشند و جذابیت سهام شرکتها را کاهش دهند. سود خالص صنعت آهن و فولاد بازار سرمایه از ۴۰همت با افت ۵/۴۲درصدی به ۲۳همت رسیده که نشان میدهد اوضاع مالی شرکتهای فولادی حتی بدتر از تصورات است و با این روند کار به جایی نخواهد رسید.
مدیریت بحران یا بحران مدیریت؟
شاخص صنعت فلزات اساسی بورس ایران طی یکسال اخیر به میزان ۸/۸درصد افزایش و طی پنجماه اخیر ۵/۲۲درصد کاهش یافته است. این شاخص که نشاندهنده وضعیت کلی قیمت سهام شرکتهای فعال در این صنعت است، از سقف مردادماه ۱۳۹۹ تا به امروز تنها ۲۵درصد رشد کرده و از ۴/۱میلیون واحد به ۷۵/۱میلیون واحد رسیده است. اینکه چه عواملی باعث شده صنعت فلزات کشور با آن همه شرکت و موقعیت به این حال و روز بیفتد را دولت میداند و برخی مدیرانی که از ناترازیها و ریختوپاشها نهایت استفاده را برده و بدون هیچ برنامهای به تنهایی مانع رشد و توسعه شدهاند.