اولویتهای روشن با چالشهای مداوم

سمانهساداتخرمگاه– از سال ۲۰۱۶ ایالاتمتحده تلاش کرده است تا آسیبپذیریهای اقتصادی و امنیت ملی خود را در ارتباط با مواد معدنی حیاتی کاهش دهد. این دستهبندی گسترده شامل موادی است که برای صنعت و دفاع ملی اهمیت دارند و ایالاتمتحده بهشدت به واردات آنها وابسته است یا زنجیرههای تامین داخلی شکنندهای دارد اما این وابستگی وارداتی، اقتصاد آمریکا را در برابر اختلالات عرضه، اجبار از سوی تامینکنندگان و حتی بلایای طبیعی در داخل کشور آسیبپذیر میکند.
سازمان زمینشناسی آمریکا (USGS) فهرستی از مواد معدنی حیاتی که برای اقتصاد و امنیت ملی آمریکا را ضروری میداند منتشر کرده تا تصمیمات سیاستی مربوط مانند سرمایهگذاریهای معدنی، مشوقهای مالیاتی و مجوزهای استخراج را ارزیابی کند. در سال ۲۰۲۲ این سازمان تعداد ۵۰ ماده معدنی را فهرستبندی کرد.
در پیشنویس سال۲۰۲۵، ۵۴ماده از جمله مس، سیلیکون، لیتیوم و زیرکونیوم آمده است. مساله مهم این است که استراتژی مواد معدنی حیاتی آمریکا به اولویتهای روشنتری نیاز دارد. با روششناسی بازنگریشدهای که مبنای پیشنویس سازمان زمینشناسی آمریکا در سال ۲۰۲۵ است، اکنون پایه محکمی برای اولویتبندی وجود دارد. البته باید به شروط مهم توجه کرد؛ اینکه معیار پولی برای درج بر مبنای دلایل اقتصادی بسیار پایین است و فهرست بهطور صریح نیازهای زیستمحیطی یا امنیت ملی را که اهداف نهایی سیاست مواد معدنی حیاتی آمریکا هستند، در نظر نمیگیرد.
مواد معدنی حیاتی چه موادی هستند؟
علاقه به مواد معدنی حیاتی اصطلاحی که در سال۲۰۱۷ وارد واژگان مدرن شد و بهتدریج در دهه۲۰۲۰ افزایش و در سال۲۰۲۵ مورد توجه خاص قرار گرفت. این اصطلاح در ذهن عموم با موادی مانند لیتیوم، کبالت و نیکل که برای گذار انرژی ضروری هستند گره خورده است اما شامل عناصر خاکی کمیاب هم میشود که در نیمههادیها و جهت بهبود امنیت ملی استفاده میشوند.
بهطور کلی این اصطلاح به موادی اشاره دارد که آمریکا بهشدت به واردات آنها وابسته است یا در زنجیره تامین داخلی خود در معرض «نقطه شکست منفرد» (SPOF) قرار دارد، بدین معنی که اگر یک واحد تعطیل شود، کل زنجیره متوقف خواهد شد. در ادامه باید گفت مواد معدنی حیاتی نقش بزرگی در سیاست خارجی دولت ترامپ داشتهاند. این مهم در مذاکرات تجاری با چین محوری بودهاند، موضوع کنترل صادراتی چین مطرح بوده، در تلاشهای آمریکا برای میانجیگری در جمهوری دموکراتیک کنگو، در مذاکرات برای حمایت از اوکراین و حتی در نگاه طمعآلود ترامپ به گرینلند نیز مطرح بودهاند. در بهروزرسانی توسط کنگره، این فهرست شامل موادی بوده که کاربردهای عمومی مانند آلومینیوم دارد و نیز موادی مانند رنیوم که حتی متخصصان ممکن است کمتر از آن شنیده باشند. در این بین وضعیت «حیاتی» اهمیت دارد زیرا مجموعهای از مداخلات دولت آمریکا را فعال میکند. از جمله میتوان به مزایای مرتبط با قانون تولید دفاعی، اعتبارات مالیاتی برای تولید و پالایش داخلی و ذخیرهسازی ملی اشاره کرد.
روششناسی جدید
فهرست۲۰۲۲ عمدتا بر تمرکز عرضه، وابستگی تجاری و وابستگی وارداتی متکی بوده و مواد را زمانی حیاتی میدانسته که آمریکا بهشدت به تعداد محدودی از تامینکنندگان متکی بوده است. در مقابل روششناسی۲۰۲۵ زیانهای احتمالی تولید ناخالص داخلی را از ۱۲۰۰سناریوی شبیهسازیشده مدلسازی و ریسک اقتصادی را به صورت کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP) آمریکا بیان میکند بنابراین از شاخصهای ایستا به یک چارچوب مبتنیبر سناریو و اثرگذاری واقعی حرکت شده است
اما در تعریف عملیاتی جدید ماده معدنی حیاتی باید گفت مادهای است که اختلال یکساله در واردات آن یا نقطه شکست در زنجیره داخلی آن، زیانGDP حداقل ۲میلیون دلار ایجاد کند. این روش جدید نسبت به نسخههای قبلی پیشرفت بزرگی را شامل میشود. این مهم تمرکز را از مواجهه نظری به اثرات واقعی منتقل و همچنین رویکرد احتمالاتی آن به اختلالات عرضه به بدترین سناریوها متکی نیست و تحلیل هزینه-فایده را تسهیل میکند اما فهرست حاصل همچنان بیشازحد فراگیر بوده و با چالش همیشگی محاسبه برونریزها مواجه است.
کمک به تعیین اولویتها
آستانه ۲میلیون دلار برای زیان GDP مبلغ زیادی در بسیاری از زمینههاست اما نسبت به اقتصاد آمریکا ناچیز است. تولید ناخالص داخلی آمریکا در حال حاضر ۳۵/۳۰تریلیون دلار است؛ زیان ۲میلیون دلاری تنها ۷میلیونم یکدرصد از GDP سالانه بوده اما این زیان معادل آتشسوزی در یک رستوران متوسط است. البته باید گفت هزاران آتشسوزی اینچنینی سالانه در آمریکا رخ میدهد و هیچگاه حتی در مجموع به عنوان رویدادی کلان اقتصادی در نظر گرفته نمیشوند.
هرچند روششناسی جدید سازمان زمینشناسی آمریکا مواد را بر اساس ریسک اقتصادی رتبهبندی میکند اما بیشتر مزایا و امتیازات قانونی و اجرایی مرتبط با برچسب حیاتی مانند مشوقهای مالیاتی، تسریع صدور مجوز و مزایای قانون تولید دفاعی-دوحالت هستند: ماده یا در فهرست قرارد دارد یا نیست بنابراین ساماریوم (با زیان متوسط مدلسازیشده ۵/۴میلیارد دلار) و ترکیبات کروم (۲میلیون دلار) از نظر سیاستی برابرند.
حساب کردن برونریزها
روش جدید هزینه اختلال را تعیین میکند اما ارزشهای غیرپولی را در نظر نمیگیرد. این چالش بهویژه در انرژیهای تجدیدپذیر و دفاع ملی نمایان است. مثلا زیان ناشی از اختلال در عرضه لیتیوم از چین ۳۴میلیون دلار برآورد شده است اما منافع غیراقتصادی فناوریهای وابسته مانند باتریهای لیتیوم-یونی در نظر گرفته نشده است. به همین شکل موادی مانند گالیوم که برای رادارهای پیشرفته ضروری هستند و ارزش واقعی خود را در توان دفاعی نه در سهم تولید ناخالص داخلی نشان میدهند اما تمرکز صرف بر زیانهای GDP خطر سوءبرداشت اهمیت واقعی موادی را دارد که ارزش اصلی آنها در تامین امنیت ملی یا کاهش تغییرات اقلیمی است بنابراین پیشنهاد میشود روششناسی بهگونهای بازنگری شود که برونریزهای مثبت یا اجتناب از برونریزهای منفی را نیز در نظر بگیرد.
بهروزرسانی۲۰۲۵ فهرست مواد معدنی حیاتی سازمان زمینشناسی آمریکا و روششناسی جدید آن، مبنای شفاف و قابلاندازهگیری برای اولویتبندی فراهم میکند اما این شفافیت به قیمت کمارزش نشان دادن نقش غیراقتصادی این مواد در رفاه، امنیت و سلامت مشترک ما تمام میشود. مگر آنکه سیاستگذاران ارزشهای غیراقتصادی را نیز وارد کنند، در غیر این صورت خطر آن وجود دارد که استراتژی مواد معدنی حیاتی آمریکا به اصطلاح «درختان را ببیند اما جنگل را از دست بدهد.»