ضرورت حضور زنان در صنعت

مینا جعفری
کدخبر: 555402
مطالعات جهانی نشان می‌دهد که حضور زنان در حداقل ۳۰ درصد اعضای هیات مدیره شرکت‌ها باعث بهبود عملکرد مالی، افزایش سودآوری و بهره‌وری در صنایع حیاتی مانند نفت، معدن و پتروشیمی می‌شود.
ضرورت حضور زنان در صنعت

مینا جعفری– در دهه‌های اخیر، مطالعات متعددی در سطح جهانی بر اهمیت تنوع جنسیتی در محیط‌های کاری و به‌خصوص در سطوح مدیریتی و هیات‌مدیره تاکید داشته‌اند. این تحقیقات به صورت مستمر نشان می‌دهند که شرکت‌هایی که دارای حضور قابل توجه زنان در رده‌های تصمیم‌گیری و مدیریت هستند، عملکرد مالی بهتری نسبت به شرکت‌های تک‌جنسیتی یا مردسالار دارند. این عملکرد بهتر در قالب افزایش سودآوری، بازده سرمایه‌گذاری، بهره‌وری و ارزش بازار خود را نشان می‌دهد. این یادداشت به بررسی دلایل اهمیت حضور زنان در مدیریت، به خصوص در صنایع حیاتی همچون نفت، معدن، فولاد و پتروشیمی می‌پردازد و ضرورت بازنگری در ساختارهای مدیریتی این صنایع را مطرح می‌کند.

اولین و مهم‌ترین نکته‌ای که باید به آن توجه کرد، تاثیر مثبت تنوع جنسیتی در هیات مدیره بر عملکرد مالی شرکت‌هاست. تحقیقات بین‌المللی نشان داده‌اند شرکت‌هایی که حداقل ۳۰‌درصد از اعضای هیات‌مدیره آنها را زنان تشکیل می‌دهند، به طور متوسط سودآوری بالاتر و بازده سرمایه‌گذاری بهتری دارند. دلیل این امر، وجود دیدگاه‌ها و سبک‌های متفاوت تصمیم‌گیری است که باعث می‌شود چالش‌ها و فرصت‌ها از زوایای مختلف دیده شوند و در نهایت تصمیمات هوشمندانه‌تری اتخاذ شود.

وجود زنان در تیم‌های مدیریتی به معنای تنوع در تفکر، تحلیل ریسک و برنامه‌ریزی است. زن‌ها معمولا رویکردی دقیق‌تر و تحلیلی‌تر نسبت به مسائل دارند و توانایی بالایی در پیش‌بینی مشکلات و مدیریت ریسک‌ها از خود نشان می‌دهند. این ویژگی در صنایعی مانند نفت، معدن و پتروشیمی که با ریسک‌های ایمنی، زیست‌محیطی و بازارهای ناپایدار روبه‌رو هستند، اهمیت زیادی دارد.

حضور زنان در سطوح مدیریتی تنها به افزایش سودآوری محدود نمی‌شود؛ بلکه تاثیر عمیقی بر بهره‌وری و نوآوری کلی سازمان‌ها نیز دارد. تیم‌های متنوع معمولا خلاق‌تر و نوآورتر عمل می‌کنند. آنها می‌توانند راه‌حل‌های نوینی برای مشکلات پیچیده ارائه دهند که ممکن است توسط تیم‌های هم‌جنسیتی نادیده گرفته شود. صنایع معدنی و فولاد به دلیل ماهیت پیچیده و نیاز به بهبود مستمر فرآیندها، بیش از هر زمان دیگری نیازمند دیدگاه‌های نوآورانه و راهکارهای مدیریتی خلاقانه هستند. زنان با ورود به این حوزه‌ها می‌توانند فرآیندها را بهینه‌سازی کرده و بهره‌وری را به میزان قابل توجهی ارتقا دهند. مثلا در مدیریت پروژه‌های بزرگ معدنی، زنان می‌توانند با دقت و حساسیت به جزئیات از هدررفت منابع جلوگیری کنند و کیفیت پروژه را تضمین کنند. یکی از ویژگی‌های بارز زنان مدیر، رویکرد محتاطانه و دقیق آنها در مدیریت ریسک است. در صنایعی مانند معدن، پتروشیمی و نفت که ریسک‌های بالقوه زیادی وجود دارد، این ویژگی بسیار حیاتی است. خطرات ایمنی، مسائل زیست‌محیطی و نوسانات بازار می‌توانند به سرعت باعث ایجاد بحران در پروژه‌ها و شرکت‌ها شوند.

زنان با توانایی بالایی که در پیش‌بینی و مدیریت ریسک‌ها دارند، می‌توانند به کاهش هزینه‌های ناشی از حوادث و اشتباهات مدیریتی کمک کنند. این موضوع نه‌تنها باعث صرفه‌جویی مالی می‌شود، بلکه ایمنی و سلامت کارکنان و محیط زیست را نیز تضمین می‌کند. به طور مثال در پروژه‌های نفتی که خطرات انفجار و آلودگی زیست‌محیطی بسیار بالا است، مدیریت دقیق ریسک توسط زنان می‌تواند از بروز فجایع جلوگیری کند.

متاسفانه در برخی فرهنگ‌ها و سازمان‌ها هنوز تصوری غلط وجود دارد که زنان توانایی تصدی پست‌های مدیریتی ارشد مانند مدیرعاملی را ندارند اما تجربیات موفق جهانی و داخلی این باور را کاملا رد کرده‌اند. مدیران زن با رویکردهای نوین مدیریتی، خلاقیت و مدیریت استراتژیک، موفق به هدایت سازمان‌ها به سمت رشد و شکوفایی شده‌اند.

به عنوان مثال بسیاری از شرکت‌های بزرگ جهانی که زنان مدیرعامل یا مدیر اجرایی دارند، عملکرد بسیار خوبی در بازارهای بین‌المللی نشان داده‌اند. این مدیران زن معمولا نگاه بلندمدت، انعطاف‌پذیری و تمرکز بیشتری بر مدیریت منابع انسانی و توسعه پایدار دارند. این ویژگی‌ها در صنایع استراتژیکی مانند نفت و معدن، که با تغییرات سریع و پیچیده بازار مواجه هستند، بسیار ارزشمند است.

با توجه به مطالب فوق، نیاز به بازنگری اساسی در ساختارهای مدیریتی شرکت‌های بزرگ نفتی، صنعتی و معدنی بیش از پیش احساس می‌شود. ایجاد فرصت‌های برابر برای زنان و بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌های موجود، به‌ویژه توانمندی‌های زنان متخصص کلید اصلی دستیابی به تعالی سازمانی و پیشرفت پایدار در صنعت است.

این بازنگری نه‌تنها یک الزام اخلاقی و اجتماعی است بلکه به عنوان یک ضرورت اقتصادی و مدیریتی مطرح می‌شود. شرکت‌ها باید باور کنند که تنوع جنسیتی سرمایه‌ای ارزشمند است که می‌تواند منجر به افزایش بهره‌وری، کاهش ریسک و رشد پایدار شود. در غیر این صورت آنها بخش بزرگی از توانمندی‌های بالقوه را از دست می‌دهند که ممکن است در رقابت جهانی به ضرر آنها تمام شود. شرکت‌هایی که از تنوع جنسیتی برخوردارند، به طور معمول سودآوری بالاتری دارند که ناشی از تصمیمات بهتر و مدیریت دقیق‌تر است. علاوه بر این تنوع جنسیتی باعث افزایش خلاقیت و نوآوری در تیم‌ها می‌شود که برای صنایع پیچیده و در حال تحول حیاتی است. مضاف بر این نکات رویکرد دقیق و محتاطانه زنان در مدیریت ریسک به کاهش هزینه‌ها و جلوگیری از بحران‌ها کمک می‌کند. زنان با مدیریت بهینه منابع و بهبود فرآیندها، بهره‌وری سازمان را ارتقا می‌دهند.

با وجود همه مزایای فوق، هنوز موانع فرهنگی، اجتماعی و ساختاری متعددی وجود دارد که حضور زنان را در سطوح بالای مدیریتی محدود می‌کند.  نگرش‌های سنتی و تبعیض‌های جنسیتی، کمبود فرصت‌های آموزشی و توسعه حرفه‌ای، تعادل میان زندگی کاری و خانوادگی مهم‌ترین این چالش‌ها محسوب می‌شوند. برای رفع این موانع باید سیاست‌ها و برنامه‌های حمایتی تدوین شود. آموزش، منتورینگ و حمایت تخصصی برای ارتقای مهارت‌های مدیریتی زنان، ایجاد محیط کاری منعطف، ترویج فرهنگ سازمانی برابر، تعیین اهداف کمی برای تنوع جنسیتی از جمله سیاست‌های لازم برای تحقق این امر است.

در نهایت باید به این نکته مهم توجه کنیم که تنوع جنسیتی در سطوح مدیریتی تنها یک مساله عدالت اجتماعی نیست بلکه یک ضرورت راهبردی و اقتصادی است که می‌تواند موجب بهبود عملکرد مالی، بهره‌وری، نوآوری و مدیریت ریسک شود. صنایع استراتژیکی مانند نفت، معدن، فولاد و پتروشیمی که نقش حیاتی در اقتصاد کشور دارند، نیازمند بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌های انسانی، به‌ویژه توانمندی‌های زنان هستند.

زمان آن رسیده که ساختارهای مدیریتی این صنایع مورد بازنگری جدی قرار گیرد و با فراهم آوردن فرصت‌های برابر برای زنان، از مزایای بی‌شمار حضور آنها بهره‌مند شویم. این سرمایه‌گذاری در واقع سرمایه‌گذاری در توسعه پایدار، امنیت اقتصادی و آینده بهتر کشور است.

* کارشناس اقتصادی

وب گردی