متهمی که به‌جای تسویه بدهی بیت‌المال را گرو گرفت

علی صوفی
کدخبر: 554320

علی-صوفی

علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات

متاسفانه در اقتصاد این مملکت آنقدر اتفاق‌های عجیب وغریب افتاده که به نظر می‌رسد حساسیت‌های معقولی که باید بر نظام اقتصادی و فعالیت‌ها در این حوزه حاکم باشد، کاملا از بین رفته است. همین شرایط باعث شده که دیگر برای افکار عمومی هم چندان عجیب نیست که می‌بینند با برخی فعالان سیاسی و اقتصادی این مملکت که هم‌اکنون به اتهام‌های سیاسی در زندان به‌سر می‌برند، برخوردهای شدید صورت می‌گیرد اما فردی که زمانی از او به‌عنوان بزرگ‌ترین متهم نفتی تاریخ این مملکت یاد می‌شد، امروز به راحتی از حکم اعدام گریخته و فراتر از آن برای مقام‌ها و مسوولان ارشد تیم اقتصادی دولت خط و نشان می‌کشد و طوری رفتار می‌کند که انگار همگان باید بیایند و از او علم اقتصاد را بیاموزند!

ما امروز در این کشور با فرار نخبگان مواجهیم حال آنکه نیروی انسانی و نخبگان جوان ما، بخشی به‌خاطر همین برخوردهای نادرستی که با آنان می‌شود به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند و در حالی که چمدان بر دوش آواره کشورهای خارجی شده‌اند، می‌بینند فردی همچون بابک زنجانی با سوءاستفاده از رانتی که در اختیارش قرار داده‌اند، امروز ژست کارآفرین می‌گیرد. در واقع در حالی که جوانان نخبه این مملکت به‌دنبال رویای برحق داشتن زندگی خوب ناگزیر به کشورهای خارجی مهاجرت کرده‌اند، شاهدیم که فردی همچون بابک زنجانی زندگی شاهانه دارد و واقعیت این است که این شرایط باتوجه به جمیع جهات به‌ هیچ عنوان عجیب نیست. فراموش نکنیم که همین برخورد با بابک زنجانی و امثال او در عمل باعث می‌شود جوانان از افرادی همچون او الگو بگیرند. متاسفانه این تنها پیامی است که از این نوع برخورد با بابک زنجانی و دیگر رانت‌خواران برداشت می‌شود. بابک زنجانی فردی است که به گواه مدیر کارآمدی همچون بیژن نامدار زنگنه از پنج وزیر دولت احمدی‌نژاد امضا داشت تا بتواند بدون کوچک‌ترین نظارت و دشواری، محموله‌های نفتی این مملکت را از کشور خارج کند و هر طور خواست این محموله‌ها را با هر قیمتی که تمایل داشت در آنسوی مرزها به فروش برساند و درنهایت نیز هر گونه که دلش خواست پول و عواید فروش این سرمایه ملی را به خزانه بازگرداند یا حتی اگر میلش نکشید، از بازگرداندن بیت‌المال به خزانه خودداری کند.

ما سال‌ها و دهه‌های متمادی این دست روش‌های مدیریتی را در کشور آزموده‌ایم و امروز به چشم می‌بینیم که نتیجه این سیاست‌ها چیزی نبوده مگر نابودی یک کشور غنی. دیر زمانی است که کشور ما به‌خاطر همین سیاست‌ها و همین تصمیم‌هایی که اتخاذ می‌شود، از دست رفته و نابود شده اما ظاهرا حتی نابودی این سرزمین نیز برخی را بر سر عقل نیاورده و کماکان بر روش‌های گذشته خود اصرار دارند.

ما از یاد نبرده‌ایم که در همین مملکت و تحت نظارت همین نظام قضایی، بسیاری از کسانی که ازقضا همچون بابک زنجانی به رانت‌های گوناگون دسترسی داشتند، به اتهام فروش سکه و ارز و … به اعدام محکوم شدند. حکمی که ازقضا برای بابک زنجانی نیز صادر شد اما او برخلاف آن دیگران، از اعدام گریخت. آن هم صرفا به این دلیل که به جای تسویه بدهی‌هایش، بیت‌المال را نزد خود گرو نگه داشت تا اعدام نشود؛ نکته‌ای که رییس‌کل بانک مرکزی این مملکت نیز به‌صراحت از آن پرده برداشته است اما این افشاگری‌ها به جایی نرسیده و در نهایت بابک زنجانی توانست با همان اندوخته‌ها و سود‌میلیارد دلاری از جیب ملت ایران، هم از دار مجازات بگریزد و هم خود را در قامت کارآفرین نخبه اقتصادی جا بزند!

وب گردی