20 - 04 - 2020
نگاهی به گالریهای تهران
رز سفید
نمایشگاه نقاشی «رز سفید» از تاریخ جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ تا جمعه ۱۷ اسفند ۱۳۹۷ در گالری محس دایر است. در بیانیه این نمایشگاه آمده است:
از کودکان در بسیاری از جنگها، چه آنهایی که پیشروی قبیلهای بودهاند و چه آنها که مقاصد سیاسی و اجتماعی داشتهاند، به طور گستردهای سوءاستفادههای نظامی و تبلیغاتی شده است. سارا عباسیان با مجموعه «رز سفید» همان رویکرد و طریق را نسبت به رفتار انسان در جنگ برگزیده که پیشتر در مجموعههای نمادین، تیره و سنگیناش به نامهای «شبکورها به هم رحم نمیکنند»، «گرانش تباهیناپذیر» و «اپیدمی» داشته است: هجوم، تجاوز، زیادهخواهی، کینهجویی و قتلعام. در یکی شبکوران را همجنسخوارانی رو به تباهی میبیند، در دیگری لاکپشت نماد تحجر و هول میشود و دستآخر تاختگاهی را به تصویر میکشد که در آن پوسیدهخواران با آدمها درمیآمیزند. در ادامه، «رز سفید» اما برخلاف صراحت عناوین مجموعههای پیشین و سوای نام لطیف و مطبوعش، نمایشی است از تنیدن غنچهگلهایی با خارهای زمخت و فربه به دور تن کودکانی که فیالفور در نگاه بیننده معنای تردی و تازگی ذات شاداب و نورس را هم از گل و هم از کودک میرباید. «رز سفید» نمایشی علنی، بسیط، تندخو و محزون است علیه جنگ و بهرهوری آگاهانه و عامدانهای که این واقعه سیاسی و اجتماعی از کودکان میکند.
آنچه که عباسیان بدان پرداخته معنایی بدل دارد. سنت فرستادن یک رز سفید همواره کنشی بوده که در آن نماد جای سخن نشسته و از سوی عشاق یا دیگرانی که در پی انتقال پیام عشق، امید و حتی مرگ بودهاند مورد استفاده قرار گرفته است. در این مجموعه اما سر و تن کودکانی تازه به دنیا آمده با چشمان بسته را از میان ساقههای غولآسای رزهایی سفید میبینیم که در تنگنای کارزاری برّنده محبوس و مسجون شدهاند. این موجودات همان بیشمار کودکسربازان جهاناند که لزوما نه اسلحه بهدست گرفتهاند و نه آموزش نظامی دیدهاند و نه حتی از آن بدتر به سن قانونی رسیدهاند، بلکه تنها به باربری، پیامرسانی، جاسوسی، سوءبرانگیختن احساس عموم، تبلیغات سیاسی و ابزاری برای ارضای تمایلات جنسی گماشته شدهاند.از نشانههای مورد ملاحظه طراحیهای متاخر سارا عباسیان صفحات سفید عریان و بیقابی است که بستری برای تاختن کالبدهای شبهانسانی و جانوران نمادین شدهاند. عباسیان هنرمند جنگاوری است که در طراحیهایش با ستیزی شورمندانه به بافت کاغذ میتازد و با سیاهی قلمش سفیدی کاغذ را چنان میساید تا سیاهی را فاتح نشان دهد؛ این لحظه جذب تمام نور و حبس آن است.
گلادیاتورها هرگز نمیمیرند
نمایشگاه «گلادیاتورها هرگز نمیمیرند» از جمعه ۲۶ بهمنماه تا جمعه ۱۰ اسفند برقرار است. در بیانیه این نمایشگاه آمده است:
جورج اورول: «در سالهای جنگ، فوتبال بیش از هر چیز دیگری زندگی را برای بیکاران قابل تحمل کرده بود.»
تاریخ، تکرار میشود و انسان با همه تحولات و تکامل در ساختار اجتماعی و فیزیولوژیکاش هنوز… انگشتهای شست وارونه همراه با جیغ و هورا در «کولوسئوم» نشان از امپراطوری بزرگ و تمدنی عظیم دارد که نژاد خویش را برتر و باقی نژادهای انسانی را وحشی میداند. اسیران جنگی را برای نمایش خون به کار میگیرد تا در مقابل چشمان شهروندانش یکدیگر را نابود کنند. تماشاچیان هم فارغ از همه تصمیمگیریهای کلان، اتفاقات اجتماعی و اقتصادی شهر، بدون توجه به دستهبندی طبقاتی که توسط اشراف صورت گرفته و حتی خود آنها را برای دیدن این مسابقه خونین در طبقهای خاص قرار داده، سرگرم تماشای پیروزی و شکست بین دو قطب، با برنده همذاتپنداری کرده و از نابودی بازنده متاثر نمیشوند. تاریخ تکرار، یک تکل بلند بازیکن حریف را نقش بر زمین میکند. صدای هورای تماشاچیان بلند میشود و تشویق میکنند انهدام بازیکن تیم رقیب را و…
روایتهای کف خیابان
نمایشگاه چیدمان از جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷ تا چهارشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۷ برقرار است. در توضیح این نمایشگاه آمده است:
روایتهای کف خیابان چهار مجموعه را شامل میشود: به تهران، انقلاب آزادی-آزادی انقلاب، پاشنه بلند و روایتهای کف خیابان. آنچه فراهم آمده است کلان روایتهای نادقیق درباره شهر نیست بلکه تجربه شخصی هنرمند در خلال پرسهزنیهایش در شهر است. این بار جنبههای دیگری از پرسهزنی در آثار هنرمند نمایان میشود. او رهگذری ناظر و ساکت نیست که ساده از کنار حوادث میگذرد یا شرم و دیگر موانع ساختاری اجتماعی فرهنگی مانعش میشود بلکه ناظر هوشیاری است که وقایع را ثبت میکند و تجربههای آنی و شخصیاش را با به اشتراک گذاشتن با دیگران به تجربههایی جمعی و تبادلپذیر مبدل میکند. هر کدام از چهار مجموعه ذیل (حق به شهر) فهمیده میشوند. به اشتراک گذاشتن تجربههای آزار خیابانی، مطالبه داشتن از شهر، بزرگنمایی اشیای دفرمهشده کف خیابان و جز آن، عادیزدایی از معضلات شهری و تعلق یافتن و مشارکت در امر شهری است.
تعلق یافتن به شهر با حرکت در شهر، حضور در آن، احساس آرامش و داشتن فضاهای مناسب برای خود ممکن میشود. حق به شهر از طریق فضاهای مناسب شهری محقق میشود و بین فضا و حق رابطه مستقیم برقرار است. شهر، هم در ساحت فیزیکی و هم اجتماعی تعلق کمتری به شهروندان یافته است و کمتر متناسب با مشارکتشان در آن است و این به معنای کاهش حضور شهروندان، خاصه زنان در شهر و نادیده گرفته شدن آنها در طراحی شهری و بیتوجهی به حق به شهر است.روایتهای کف خیابان شکل فعالانهای است از حضور در شهر، پیوندی است بین زندگی روزمره در حوزه خصوصی با حوزه عمومی، دعوتی است برای مداخله شهروندان، در حوزه شهری که از منظر یک هنرمند به مساله حق به شهر میپردازد.
رویا
آثار نقاشی «کتایون گیتی» در نگارخانه بهنام دهشپور به نمایش درمیآید.
نمایشگاه نقاشی کتایون گیتی از روز جمعه ۲۶ بهمنماه ۱۳۹۷ در نگارخانه موسسه خیریه بهنام دهشپور گشایش مییابد. «رویا» نام نمایشگاه این هنرمند است که مجموعهای از آثار نقاشی با تلفیقی از نگارگری ایرانی و نقاشی اروپایی است.
کتایون گیتی در مجموعه رویا با ترکیب پرتره و خطوط اسلیمی و ختایی و پرنده سعی در به تصویر کشیدن حالات و رویاهای عرفانی انسان دارد. او با استفاده از نقوش اسلیمی به دلیل پیچیدگی و درهمتنیدگی، حکایتی پررمز و راز و مافوق مادی را پدید آورده و در به تصویر کشیدن رویاهای یک انسان از این عنصر نمادین در نگارگری ایرانی بهره برده است. به گفته این هنرمند، نقوش اسلیمی و ختایی و پرنده، نمادی از عشق الهی است. این نقوش روحنواز و حرکت سیال نه فقط به لحاظ ظاهری زیباست بلکه عروج روحانی انسان را به سوی کمال به تصویر میکشد. وجود حیوانات درندهخو در کنار فرشته روی اسلیمیها را میتوان به کلنجار هر لحظه غرایز انسانی و حالات عرفانی تعبیر کرد که همچون کناف در همپیچیدهای هستند .
کتایون گیتی متولد سال ۱۳۶۲ و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد در رشته نقاشی از دانشگاه سوره و دارای گواهینامه درجه دو هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. او تاکنون در نمایشگاههای متعدد داخلی و خارجی شرکت کرده است. لازم به ذکر است بخشی از عواید حاصل از این نمایشگاه صرف تامین هزینه دارو و درمان بیماران مبتلا به سرطان خواهد شد.
ریشههای گم
نمایشگاه نقاشی ریشههای گم از تاریخ ۲۶ تا ۳۰ بهمن در گالری کاما برقرار است. در بیانیه این نمایشگاه آمده است:
سیمرغ کلمات و موسیقی رنگها…، زیبایی و غمزه حروف و پرواز رنگها به سوی زندگی، ما را به اندیشههای ژرف، نقش و خطهای ایرانی زیستن درست و درخشش آن میبرد. در پی تقلای هنرمند، دیرندگی و ژرفانگری، مسیرش را متمایز و خوشهنجار و بینندگان آثارش را بیشتر و امیدوارتر میگرداند. پیکاسو گفته است: کاش در چین یا ایران زاده میشدم که هرچه تصویر میکردم و یا مینوشتم شعر بود. شارون فرانسوی نیز گفته است: در سراسر جهان هیچ الفبایی زیباتر از الفبای فارسی یافت نمیشود. هنرمندان ایرانی از روزگاران کهن تا حال، در پی تکمیل و تعالی و تغزل بخشیدن حروف و کالبد زیبایی آن بودهاند و الحق چه آثار گران ارجی از خود به یادگار گذاشتهاند. پوسته ابرهای دوست هنرمند آنیتا اشرفی با جد و جهد و درک درست مبانی هنرهای تجسمی، بسان خورشید رقص و ریتم گلیمهای با ارزش ایرانی رفته و بافتههای وزین، تکراری پیرامون خویش را شکافته و به سوی رنگ آن را با خط و فرمهای رها و همگام با موسیقی گلیم هارمونی داده و یک کار زنانه به تمام معنا را خلق کرده است.
شیفته منحنی خطنوشتههایی شدهاند که از گاهی حروف مستغرق تاروپود گلیم گشته و گاهی بافتههای زیبا معنا رها شده و گاهی هم با معنای آن بافتهها همراهی تمام دارند. طی طریق میکند و هرگز با این، ادب و مشاوره با استادان نامی هنر، اخلاق نیکو، خانم اشرفی با چراغ دانایی داشتهها در راه پرچم و خم هنر گم نخواهد شد و استوار است که با عشق و معنویت آفرینش کند و چشمان کیمیا نظرِ مشتاقان هنرش را نوازش دهد. او در آفرینشهای خویش از مکاشفه خسته نخواهد شد. این نمایشگاه اولین گام و محکمترین و همراهترین قدم اوست.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد