«جهان‌صنعت» به بررسی الگوی مصرف انرژی در بازار سرمایه می‌پردازد؛

رد پای انرژی در بورس

گروه بورس
کدخبر: 551923
صنایع بزرگ بازار سرمایه به ویژه فلزات اساسی و محصولات شیمیایی به مصرف بالای برق و گاز وابسته‌اند که افزایش هزینه‌های این حامل‌ها فشار مالی سنگینی بر سودآوری آنها وارد می‌کند.
رد پای انرژی در بورس

جهان‌صنعت- بررسی داده‌های خرداد و تیر نشان می‌دهد که مصرف انرژی در صنایع بورسی برای بیشتریـن حامل‌ها تقریبا در یک سطح باقی مانده است. برق و گاز از نظر حجم مصرف در صدر قرار دارند و هرکدام حدود سه میلیارد کیلووات ‌ساعت برق و بیش از سه‌میلیارد مترمکعب گاز مصرف کرده‌اند. این اعداد بیانگر وابستگی سنگین صنایع بزرگ بازار سرمایه به این دو حامل انرژی کلیدی است. مصرف آب، گازوئیل و مازوت در مقایسه با برق و گاز بسیار محدودتر بوده و تفاوت چندانی میان دو ماه ثبت نشده است. بخار و تن‌متریک نیز سهمی بسیار جزئی از مصرف مقداری انرژی صنایع دارند.  از نظر ارزش ریالی، گاز بیشترین بار مالی انرژی را برای صنایع ایجاد کرده و در هر دو ماه بیش از دوهزار میلیارد ریال هزینه به خود اختصاص داده است. برق در جایگاه بعدی قرار دارد و ارزش ریالی مصرف آن نیز قابل‌توجه است. آب در رتبه سوم بوده و حامل‌های مازوت، گازوئیل سهم کوچکی در مجموع هزینه ریالی دارند.  در ترکیب سهم ریالی مصرف انرژی، گاز با ۵۷‌درصد بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است. پس از آن برق با سهم ۳۸‌درصدی، آب با ۳‌درصد و مازوت، بخار و گازوئیل هرکدام با سهم‌های ناچیز قرار دارند. این ساختار نشان می‌دهد که هرچند مصرف مقداری برق و گاز نزدیک به هم است اما از نظر هزینه، گاز بار مالی بیشتری بر دوش صنایع می‌گذارد.  نتایج این بررسی بیانگر آن است که الگوی مصرف انرژی صنایع بزرگی چون فلزات، سیمان و پتروشیمی به شدت تحت‌تاثیر قیمت‌گذاری حامل‌های مختلف و میزان بهره‌برداری از ظرفیت‌های تولید است. تداوم این وضعیت به ویژه در حوزه گاز، می‌تواند تاثیر مستقیمی بر بهای تمام ‌شده محصولات و در نتیجه رقابت‌پذیری بنگاه‌ها در بازار سرمایه داشته باشد.

بار مالی سنگین انرژی

بررسی داده‌ها نشان می‌دهد صنایع فلزات اساسی، محصولات شیمیایی و عرضه برق، گاز، بخار و آب‌گرم بیشترین سهم را از نظر هزینه ریالی انرژی در میان صنایع بازار سرمایه به خود اختصاص داده‌اند. فلزات اساسی با سهم ۴۹‌درصدی در صدر فهرست قرار دارد؛ صنعتی که به دلیل مصرف بالای برق و گاز در فرآیندهای ذوب و تولید، بار مالی بسیار سنگینی از نظر انرژی تحمل می‌کند. محصولات شیمیایی با سهم ۲۱‌درصدی جایگاه دوم را دارد و پس از آن عرضه برق و گاز با ۱۶‌درصد قرار گرفته است. سیمان، آهک و گچ نیز با ۹‌درصد و فرآورده‌های نفتی، کک و سوخت هسته‌ای با ۴درصد از کل هزینه ریالی انرژی، جزو صنایع مهم از منظر مصرف انرژی به‌شمار می‌روند. سایر صنایع، شامل استخراج کانه‌های فلزی و فعالیت‌های پراکنده دیگر، سهم اندکی در حدود یک‌درصد دارند. مقایسه جزئی‌تر نشان می‌دهد که در صنعت فلزات اساسی، بیشترین هزینه مربوط به گاز و پس از آن برق است، به نحوی که این دو حامل بخش عمده بهای تمام ‌شده انرژی را تشکیل می‌دهند. محصولات شیمیایی علاوه بر گاز، هزینه بالایی در بخش برق دارند در حالی که عرضه برق، گاز و آب‌گرم به‌طور طبیعی متکی بر ترکیبی از همه حامل‌هاست. این ساختار بیانگر آن است که صنایع انرژی‌بر، به‌ ویژه فلزات اساسی، نسبت به تغییرات قیمت یا عرضه محدود حامل‌های مهمی چون گاز و برق حساسیت بالایی دارند. هر نوسان در این دو بخش می‌تواند به سرعت به افزایش بهای تمام ‌شده و کاهش حاشیه سود این صنایع بینجامد، موضوعی که در تحلیل عملکرد مالی و ارزش‌گذاری سهام آنها باید لحاظ شود.

گاز؛ پرهزینه‌ترین حامل

مقایسه عملکرد تیرماه با خردادماه نشان می‌دهد که مصرف گاز در اکثر صنایع عمده بازار سرمایه کاهش یافته است. بیشترین مصرف مقداری گاز در دو ماه مورد بررسی همچنان متعلق به صنایع عرضه برق، گاز، بخار و آب گرم و نیز فلزات اساسی است.

در بخش مصرف مقداری (مترمکعب) در تیرماه، عرضه برق و گاز همچنان رتبه اول را دارد و پس از آن فلزات اساسی، محصولات شیمیایی و سیمان، آهک و گچ قرار گرفته‌اند. تغییرات نسبت به خردادماه نشان می‌دهد که سهم فلزات اساسی از مصرف مقداری گاز حدود ۳/‏۱۳درصد کاهش داشته و صنایع عرضه برق و گاز نیز افت محسوسی را تجربه کرده‌اند.

از منظر مالی، هزینه ریالی مصرف گاز در تیرماه نیز به ترتیب در صنایع فلزات اساسی، محصولات شیمیایی و عرضه برق و گاز بیشترین سهم را داشته است. هزینه گاز مصرفی فلزات اساسی بالغ بر ۶۲۲/‏۶۷‌میلیارد ریال بوده که نسبت به خرداد کاهش نشان می‌دهد. محصولات شیمیایی نیز با ۴۷۹/‏۴۹میلیارد ریال و عرضه برق با ۸۴۷/‏۴۵‌میلیارد ریال در رتبه‌های بعدی قرار دارند. سایر صنایع ازجمله سیمان، آهک و گچ (۶۸۳/‏۳۳میلیارد ریال) و فرآورده‌های نفتی و کک (۵۷۶/۲۱ میلیارد ریال) سهم‌های کوچک‌تری از هزینه کل گاز دارند.

براساس آمارها نرخ میانگین هر مترمکعب گاز مصرفی بیشترین نرخ معادل ۸۹۲/‏۳ ریال متعلق به صنعت استخراج کانه‌های فلزی است. بعد از آن، فرآورده‌های نفتی و کک و سوخت هسته‌ای با ۲۶۸/‏۳ریال و فلزات اساسی با ۸۷۹/‏۲‌ریال قرار دارند. محصولاتی مانند سیمان، آهک و گچ (۳۱۵/‏۲ریال) و عرضه برق و گاز (۰۶۵/‏۲ریال) کمترین میانگین نرخ را داشته‌اند. این اختلاف نرخ عمدتا به دلیل ساختار تعرفه‌گذاری و سبد مصرف انرژی صنایع مختلف است.

کاهش نسبی مصرف گاز در تیرماه به عوامل متعددی از جمله شرایط آب‌وهوایی، کاهش تولید در برخی صنایع انرژی‌بر و مدیریت مصرف توسط واحدها برای کاهش هزینه‌ها مرتبط دانسته می‌شود. با این حال همچنان سهم بالای فلزات اساسی و محصولات شیمیایی در هزینه گاز، آنها را در برابر هرگونه تغییر نرخ یا سیاست محدودسازی مصرف به‌شدت آسیب‌پذیر می‌کند.

وابستگی گازی بازار سرمایه

داده‌های مقایسه‌ای مصرف انرژی در تیرماه نسبت به خرداد نشان می‌دهد که میزان استفاده از گاز طبیعی در برخی صنایع بزرگ بازار سرمایه با کاهش همراه بوده است. در بخش مصرف مقداری (بر حسب مترمکعب)، همچنان صنعت عرضه برق، گاز، بخار و آب گرم بیشترین حجم گاز را به خود اختصاص داده و پس از آن صنایع فلزات اساسی، محصولات شیمیایی، سیمان، آهک و گچ و در نهایت فرآورده‌های نفتی، کک و سوخت هسته‌ای قرار دارند.

براساس آمار تیرماه، سهم مصرف مقداری گاز در صنعت فلزات اساسی ۳۸/‏۱۳‌درصد و در صنعت محصولات شیمیایی ۸۸/‏۹‌درصد برآورد شده است. در همین حال، بخش عرضه برق و گاز همچنان با فاصله‌ای چشمگیر از دیگر صنایع بزرگ‌ترین مصرف‌کننده گاز باقی مانده است.

از منظر مالی نیز، فلزات اساسی با ثبت هزینه ۶۷هزار و ۶۲۲‌میلیارد ریالی بالاترین رقم هزینه گاز را در بین صنایع به خود اختصاص داده‌اند. پس از آن محصولات شیمیایی با ۴۹‌هزار و ۴۷۹‌میلیارد ریال و عرضه برق و گاز با ۴۵‌هزار و ۸۴۷‌میلیارد ریال قرار دارند. صنایع سیمان، آهک و گچ با ۳۳هزار و ۶۸۳‌میلیارد ریال و فرآورده‌های نفتی و کک با ۲۱‌هزار و ۵۷۶‌میلیارد ریال نیز سهم‌های کوچک‌تری از مجموع هزینه‌های گاز را ثبت کرده‌اند.

بررسی نرخ میانگین هر مترمکعب گاز مصرفی در صنایع مختلف نیز بیانگر تفاوت محسوس فشار هزینه‌ای بر بخش‌های مختلف است. بر این اساس، در تیرماه نرخ گاز برای استخراج کانه‌های فلزی ۳۸۹۲‌ریال برای فرآورده‌های نفتی و کک ۳۲۶۸ریال برای فلزات اساسی ۲۸۷۹‌ریال برای محصولات شیمیایی ۲۴۴۲‌ریال، برای سیمان، آهک و گچ ۲۳۱۵‌ریال و برای بخش عرضه برق و گاز ۲۰۶۵ریال بوده است. این اختلاف نرخ ناشی از ساختار تعرفه‌گذاری و الگوی مصرف صنایع است و نشان می‌دهد صنایعی که گاز را با بهای بالاتری دریافت می‌کنند، در صورت افزایش قیمت یا بروز محدودیت در عرضه با ریسک بیشتری مواجه خواهند شد.

در مجموع کاهش نسبی مصرف گاز در تیرماه به‌ ویژه در بخش فلزات اساسی و محصولات شیمیایی، می‌تواند ناشی از ترکیب چند عامل شامل مدیریت مصرف، شرایط فصلی و کاهش تولید باشد. با این حال، تمرکز بالای مصرف در صنایع انرژی‌بر همچنان به‌عنوان نقطه ضعف جدی باقی مانده و این صنایع را در برابر تغییرات سیاست‌های انرژی و محدودیت‌های احتمالی عرضه در موقعیتی پرریسک قرار می‌دهد.

مصرف بالا، هزینه متفاوت

داده‌های نموداری نشان می‌دهد که از نظر مصرف مقداری گاز، بیشترین سهم مربوط به عرضه برق، گاز، بخار و آب گرم با ۴۶‌درصد است. این صنعت به دلیل ماهیت فعالیت خود و نیاز مداوم به گاز برای تولید و انتقال انرژی، بزرگ‌ترین مصرف‌کننده کشور در بازار سرمایه محسوب می‌شود. پس از آن فلزات اساسی با ۲۹‌درصد سهم در جایگاه دوم و محصولات شیمیایی با ۱۲‌درصد در رده سوم قرار دارند. صنایع سیمان، آهک و گچ با ۷‌درصد، فرآورده‌های نفتی، کک و سوخت هسته‌ای با ۴‌درصد و سایر صنایع با ۲درصد باقی‌مانده، سهم‌های کوچک‌تری از کل مصرف مقداری گاز دارند. در بخش مصرف ریالی گاز، الگو متفاوت است.

بیشترین سهم هزینه ریالی گاز به محصولات شیمیایی با ۴۱‌درصد اختصاص دارد که این موضوع را می‌توان به ترکیب مصرف و نرخ‌های تعرفه‌ای این صنایع نسبت داد. فلزات اساسی با ۳۴‌درصد در جایگاه دوم و استخراج کانه‌های فلزی با ۹‌درصد در رتبه سوم قرار گرفته‌اند. سهم عرضه برق و گاز تنها ۶درصد است، هرچند از نظر مصرف مقداری در صدر بود. فرآورده‌های نفتی، کک و سوخت هسته‌ای نیز با ۶‌درصد و سایر صنایع با ۴‌درصد باقی‌مانده، سهم‌های پایینی از هزینه ریالی گاز دارند.

این مقایسه نشان می‌دهد که حجم مصرف لزوما با سهم مالی یکسان نیست و ساختار تعرفه و ارزش‌افزوده محصول نهایی می‌تواند باعث جابه‌جایی رتبه‌ها شود. در واقع، محصولاتی مانند برق و گاز گرچه مصرف مقداری بالایی دارند اما هزینه ریالی آنها در مقایسه با صنایعی مثل محصولات شیمیایی کمتر است. همین اختلاف بیانگر ضرورت توجه به ترکیب مصرف و نرخ‌گذاری در تحلیل اثرات مالی انرژی‌بر صنایع است.

۳ رکورددار مصرف گاز

بررسی داده‌های تیرماه نشان می‌دهد که سه صنعت محصولات شیمیایی، فلزات اساسی و تولید زغال‌سنگ و کک بیشترین سهم مصرف مقداری گاز را در بین صنایع بازار سرمایه به خود اختصاص داده‌اند.

براساس آمار، صنعت محصولات شیمیایی با مصرف حدود ۷۵۳میلیون مترمکعب گاز، هزینه‌ای معادل ۳۴‌هزار و ۸۳۷‌میلیارد ریال ثبت کرده است. پس از آن، صنعت فلزات اساسی با ۲۱۴‌میلیون مترمکعب مصرف گاز، رقمی نزدیک به ۱۷‌هزار و ۸۷۸‌میلیارد ریال را به خود اختصاص داده است. در جایگاه سوم نیز گروه تولید زغال‌سنگ، کک و سوخت هسته‌ای قرار دارد که با ۳۹میلیون مترمکعب مصرف گاز، هزینه‌ای در حدود ۷هزار و ۸۱۹‌میلیارد ریال ثبت کرده است.

در نمودارهای روند ماهانه، صنعت فولاد – به‌عنوان بخشی از گروه فلزات اساسی – با نوسانات قابل‌توجهی در شاخص مصرف گاز به ازای هر تن تولید مواجه بوده است. این شاخص در ماه‌های اخیر به محدوده بالای ۸۰‌مترمکعب به ازای هر تن تولید رسیده است؛ وضعیتی که نشان‌دهنده افزایش شدت مصرف انرژی و در نتیجه فشار هزینه‌ای بیشتر در زنجیره تولید فولاد است.

مقایسه مصرف گاز و گازوئیل در صنایع فولاد و پتروشیمی نیز حاکی از آن است که در بیشتر ماه‌ها، گاز سهم اصلی و غالب در سبد انرژی این صنایع را داشته است. اگرچه تغییرات فصلی و نوسانات تولید می‌تواند بر سهم گازوئیل اثر بگذارد اما وابستگی اصلی این صنایع به گاز طبیعی همچنان پایدار باقی مانده است.

این سطح بالای وابستگی به گاز، آسیب‌پذیری صنایع انرژی‌بر را در برابر هرگونه محدودیت عرضه یا افزایش نرخ به‌شدت بالا می‌برد. فشار ناشی از افزایش هزینه گاز می‌تواند مستقیما بر بهای تمام‌ شده محصولات و حاشیه سود شرکت‌ها اثر بگذارد و در نهایت به تغییرات با اهمیتی در سودآوری و صورت‌های مالی آنها منجر شود. به همین دلیل، کارشناسان تاکید دارند که مدیریت ریسک انرژی باید به‌عنوان یکی از اولویت‌های اصلی در برنامه‌ریزی مدیران واحدهای تولیدی و تصمیم‌گیران بازار سرمایه قرار گیرد.

نوسان نرخ و مصرف گاز

بررسی روند داده‌ها از ابتدای سال ۱۴۰۱ تا تیر ۱۴۰۴ نشان می‌دهد که در بخش مصرف مقداری گاز، صنعت محصولات شیمیایی با فاصله قابل‌توجهی نسبت به سایر صنایع، بزرگ‌ترین مصرف‌کننده بوده است. مقادیر مصرف این صنعت در بیشتر دوره‌ها بالای ۱۴‌میلیارد مترمکعب در ماه حفظ شده و حتی در برخی مقاطع با کاهش‌های فصلی، دوباره به اوج بازگشته است. پس از آن فلزات اساسی با مصرفی در محدوده ۲ تا ۴میلیارد مترمکعب رتبه دوم را دارد و سایر صنایع از جمله استخراج کانه‌های فلزی، فرآورده‌های نفتی و پتروشیمیایی و عرضه برق و گاز در سطوح به‌مراتب پایین‌تر قرار دارند.

در نمودار روند نرخ گاز (ریال/‏مترمکعب)، تفاوت‌های قابل‌توجهی میان صنایع دیده می‌شود. نرخ گاز در صنایع فلزات اساسی، استخراج کانه‌های فلزی و فرآورده‌های نفتی و پتروشیمیایی از حوالی نیمه‌دوم سال ۱۴۰۲ روند صعودی پرشتابی را تجربه کرده و در انتهای دوره، به محدوده بالای ۸۰۰۰ریال بر مترمکعب رسیده است. این رشد شتابان نرخ، همزمان با اوج‌گیری هزینه‌های انرژی در کل بازار بوده و فشار مضاعفی بر صنایع انرژی‌بر وارد کرده است.

در مقابل، صنایعی مانند سیمان، آهک و گچ و نیز بخشی از گروه عرضه برق و گاز، نوسانات ملایم‌تری در نرخ گاز تجربه کرده‌اند، هرچند در ماه‌های پایانی دوره، آنها نیز متاثر از روند عمومی بازار با افزایش نرخ مواجه شده‌اند.

تحلیل همزمان این دو روند نشان می‌دهد که ترکیب سطح مصرف بالا و افزایش شدید نرخ گاز در دو صنعت اصلی یعنی محصولات شیمیایی و فلزات اساسی بیشترین فشار هزینه‌ای را متوجه این گروه‌ها کرده و می‌تواند در گزارش‌های مالی آتی به صورت کاهش حاشیه سود یا افزایش قیمت محصولات نمایان شود.

گازوئیل و مازوت زیر ذره‌بین

بررسی داده‌های مقایسه‌ای از ابتدای سال ۱۴۰۱ تا تیرماه ۱۴۰۴ نشان می‌دهد که مصرف گازوئیل، مازوت و بخار در صنایع مختلف بازار سرمایه الگوهای متفاوت اما متمرکزی داشته است. سه نمودار ترسیمی این دوره، روند مقداری مصرف هر یک از این حامل‌ها را به تفکیک صنایع آشکار می‌سازد.

در بخش گازوئیل، صنعت عرضه برق، گاز، بخار و آب‌گرم بیشترین فاصله را با سایر گروه‌ها دارد. این صنعت در مقاطعی مانند اواخر ۱۴۰۱ و میانه ۱۴۰۲ جهش مصرفی قابل توجهی را تجربه کرده و مصرف خود را تا محدوده حدود ۴میلیارد مترمکعب معادل رسانده است. پس از آن صنایع فلزات اساسی و فرآورده‌های نفتی، کک و سوخت هسته‌ای در رتبه‌های بعدی قرار گرفته‌اند اما حجم مصرف آنها بسیار کمتر بوده و سهم دیگر صنایع تقریبا ناچیز باقی مانده است.

در بخش مازوت، تمرکز مصرف حتی پررنگ‌تر است. آمار نشان می‌دهد که مصرف عمدتا به صنعت فرآورده‌های نفتی، کک و سوخت هسته‌ای محدود بوده و در دو مقطع مشخص – انتهای ۱۴۰۱ و اوایل‌۱۴۰۳ – جهش‌های مصرفی تا حدود ۲۸۰‌میلیون مترمکعب معادل ثبت شده است. سایر صنایع مانند سیمان، فلزات اساسی و استخراج کانه‌های فلزی مصرفی اندک و تقریبا ثابت داشته‌اند و تغییرات معناداری در روند آنها دیده نمی‌شود.

در بخش بخار نیز الگوی مشابهی دیده می‌شود اما این بار صنعت محصولات شیمیایی صدرنشین است. داده‌ها نشان می‌دهد که این صنعت در اکثر ماه‌ها بیش از ۳هزار تن بخار مصرف کرده و ثبات بالایی در این روند داشته است. وابستگی جدی محصولات شیمیایی به بخار، نشان‌دهنده جایگاه کلیدی این حامل انرژی در فرآیند تولید آنهاست. سایر گروه‌ها، ازجمله فرآورده‌های نفتی، سهم بسیار کمتری داشته و در طول دوره نوسانات قابل توجهی ثبت نکرده‌اند.

جمع‌بندی این سه روند گویای آن است که گازوئیل به‌شدت در صنعت تولید و عرضه انرژی متمرکز است، مازوت تقریبا منحصرا در بخش پالایش و فرآورده‌های نفتی مصرف می‌شود و بخار سهم غالب خود را در صنعت محصولات شیمیایی حفظ کرده است. این تمرکز به معنای آن است که هرگونه محدودیت در تامین یا افزایش نرخ این حامل‌ها، مستقیما بر صنایع خاص اثرگذار خواهد بود و اثر آن به صورت متوازن میان کل صنایع توزیع نمی‌شود. بنابراین ریسک انرژی در بازار سرمایه به‌شدت بخشی است و برای گروه‌های خاصی پیامدهای سنگین‌تری در پی خواهد داشت.

برق؛ فشار هزینه‌ای مضاعف

بررسی داده‌های مقایسه‌ای مصرف برق در تیرماه و خرداد نشان می‌دهد که صنایع انرژی‌بر بازار سرمایه همچنان الگوی ثابتی از مصرف را دنبال کرده‌اند. در بخش مصرف مقداری برق (بر حسب مگاوات ساعت)، دو صنعت فلزات اساسی و فرآورده‌های نفتی، کک و سوخت هسته‌ای با اختلاف قابل توجهی در صدر قرار گرفته‌اند. این دو صنعت در هر دو ماه مصرفی نزدیک به ۲میلیون مگاوات ساعت ثبت کرده‌اند و تغییرات ماهانه آنها بسیار محدود بوده است. پس از این دو، صنایع سیمان، آهک و گچ، سایر صنایع و محصولات شیمیایی با مقادیر کمتر در رتبه‌های بعدی قرار دارند.

از منظر هزینه ریالی، همچنان فلزات اساسی بیشترین سهم را به خود اختصاص داده و در تیرماه هزینه‌ای بیش از ۵هزار میلیارد ریال برای مصرف برق ثبت کرده است. صنعت فرآورده‌های نفتی، کک و سوخت هسته‌ای نیز با حدود ۴‌هزار و ۸۰۰میلیارد ریال در رتبه دوم قرار دارد. سایر صنایع به دلیل حجم مصرف پایین‌تر یا برخورداری از نرخ‌های ارزان‌تر سهم محدودی از هزینه کل برق صنایع بورسی دارند.

بررسی میانگین نرخ مصرف برق (ریال به ازای هر مگاوات ساعت) نشان می‌دهد که سه صنعت اصلی تقریبا در یک سطح قرار دارند: فرآورده‌های نفتی، کک و سوخت هسته‌ای با ۵۵۱/‏۸۷۰/‏۲۹ریال، فلزات اساسی با ۳۲۷/‏۴۸۹/‏۲۹ریال و محصولات شیمیایی با ۸۴۲/‏۷۴۹/‏۲۸ریال. پس از آنها، استخراج کانه‌های فلزی با ۶۲۳/۴۸۴/۲۸‌ریال و در نهایت صنعت سیمان، آهک و گچ با فاصله‌ای قابل توجه و میانگین ۹۵۴/‏۷۸۴/‏۱۳ریال قرار دارند.

این ارقام نشان می‌دهد اگرچه نرخ‌های برق میان صنایع بزرگ تقریبا مشابه است، تفاوت در حجم مصرف اثر هزینه‌ای را تعیین‌کننده می‌سازد. به همین دلیل بار مالی برق در صنایع فلزات اساسی و فرآورده‌های نفتی بسیار سنگین‌تر است و نقش پررنگی در صورت‌های مالی آنها دارد. در مقابل، صنایعی مانند سیمان با وجود شدت مصرف انرژی در فرآیند تولید به دلیل نرخ‌های پایین‌تر برق از منظر فشار هزینه‌ای در موقعیت آسیب‌پذیری کمتری قرار دارند.

به‌طور کلی داده‌های تیرماه و خردادماه نشان می‌دهد برق همچنان یکی از اصلی‌ترین اجزای هزینه‌ای صنایع انرژی‌بر است و تغییرات احتمالی در تعرفه‌ها می‌تواند مستقیما بر سودآوری صنایع بزرگ بورسی اثرگذار باشد.

وب گردی