چرخه معیوب صنعت ارتباطات!

جهان صنعت– اینترنت در ایران در آستانه گران شدن دوباره قرار دارد، آن هم در شرایطی که کیفیت خدمات هیچگاه متناسب با افزایش قیمتها ارتقا نیافته و کاربران بارها بابت همین وضعیت گلایه کردهاند. اپراتورهای تلفن همراه هشدار دادهاند اگر اصلاح تعرفهها انجام نشود، توان سرمایهگذاری برای توسعه شبکه وجود نخواهد داشت و حتی ممکن است اختلالهای گستردهتری در اینترنت رخ دهد. پرسش اصلی اینجاست که چرا در حالی که هزینههای دریافتی از مشترکان طی سالهای گذشته به شکل قابلتوجهی افزایش یافته، همچنان کیفیت سرویسها پایین است و حتی قطعی برق روزانه به راحتی منجر به قطع اینترنت میشود؟ واقعیت این است که کاربران امروز نهتنها با سرعت پایین و قطعیهای مکرر اینترنت مواجه هستند بلکه هزینهای که میپردازند به مراتب بیش از کیفیت دریافتی است. تجربههای گذشته نیز نشان داده هر بار که قیمتها افزایش یافته، وعده ارتقای کیفیت تحقق پیدا نکرده است. نمونه بارز آن زمانی بود که تعرفه بستهها تغییر کرد و قرار شد همگام با این تغییر، کیفیت سرویسها هم بهبود یابد اما چنین اتفاقی رخ نداد و کاربران همچنان همان مشکلات قدیمی را تجربه میکنند. اکنون نیز دوباره بحث گران شدن بستههای اینترنتی مطرح شده و اینبار هم با همان استدلال همیشگی: «نیاز به سرمایهگذاری برای توسعه شبکهها.» در این میان اظهارات اخیر مدیرعامل ایرانسل و واکنش رسانهها به جنجالی تازه دامن زد. یک رسانه با تیتر «تهدید قطع اینترنت» سخنان او را بازتاب داد و این برداشت را ایجاد کرد که اپراتور عملا کاربران را تحت فشار گذاشته است اما ایرانسل در اطلاعیهای اعلام کرد این برداشت نادرست بوده و تاکید کرد که هیچ شرطی برای ادامه سرویسدهی مطرح نشده است. در این اطلاعیه آمده است: تحلیل مدیرعامل درباره آینده صنعت ارتباطات به اشتباه تهدید تعبیر شده و ایرانسل همچنان با تمام توان به ارائه خدمات ادامه خواهد داد. همچنین تصریح شد که قطع عمدی اینترنت اصلا موضوعیت ندارد.
اینترنت قربانی خاموشیهای روزانه
با این حال آنچه مدیرعامل ایرانسل بیان کرد خود نشاندهنده عمق مشکلات است. او تاکید کرد که «بدون اصلاح تعرفه، اپراتور توان سرمایهگذاری ندارد و باید منتظر باشیم که در پی قطعی برق و عدم امکان تامین باتری، اینترنت نیز قطع شود.» این سخن گرچه بهعنوان هشدار فنی و اقتصادی مطرح شد اما بهخوبی نشان میدهد زیرساخت ارتباطی کشور تا چه اندازه ضعیف است؛ جایی که حتی یک یا دو ساعت خاموشی روزانه، بهطور مستقیم بر دسترسی به اینترنت اثر میگذارد. این مساله برای کاربران که هزینههای بالایی برای اینترنت پرداخت میکنند بههیچوجه قابل توجیه نیست. انتظار طبیعی جامعه این است که اگر بحث افزایش قیمت مطرح میشود، همزمان ارتقای محسوس کیفیت و پایداری خدمات هم رخ دهد. وقتی مردم هر روز با خاموشی دستکم دو ساعته برق دستوپنجه نرم میکنند و در همان ساعات اینترنت هم از دسترس خارج میشود، این پرسش پررنگتر میشود که دریافتیهای کلان اپراتورها صرف چه چیزی میشود و چرا سرمایهگذاری کافی در ایجاد زیرساختهای پایدار انجام نشده است؟ کاربران حق دارند بدانند چرا بارها وعده داده شد با افزایش قیمت، کیفیت بهتر خواهد شد اما نتیجه خلاف آن بود.
شفافیت گمشده در صنعت ارتباطات
موضوع دیگر شفافیت مالی است. اپراتورها همواره از هزینههای سنگین توسعه شبکه سخن میگویند اما گزارشی روشن و قابلسنجش درباره اینکه درآمدهای کلان حاصل از فروش بستههای اینترنتی دقیقا چگونه و در چه بخشهایی هزینه میشود، ارائه نمیدهند. در غیاب این شفافیت طبیعی است که جامعه نسبت به هرگونه افزایش قیمت بدبین باشد. افزون بر این تجربه جهانی نشان میدهد توسعه شبکههای ارتباطی و ارتقای کیفیت سرویسها الزاما تنها از مسیر افزایش تعرفهها نمیگذرد بلکه نیازمند مدیریت بهینه منابع، سرمایهگذاری هوشمندانه و حمایتهای واقعی دولت در بخشهای کلیدی است. از زاویهای دیگر، نحوه ارتباط اپراتورها با افکار عمومی نیز محل انتقاد است. وقتی رسانهای سخنان مدیرعامل یک اپراتور را بهعنوان «تهدید به قطع اینترنت» بازتاب میدهد و سپس اطلاعیهای صادر میشود تا این برداشت تصحیح شود نشاندهنده ضعف در نحوه انتقال پیام است. چنین تناقضهایی در نهایت اعتماد عمومی را تضعیف میکند زیرا کاربران احساس میکنند یا با تهدید و فشار روبهرو هستند یا با توجیههای غیرشفاف. این در حالی است که صنعت ارتباطات بهعنوان یکی از حیاتیترین بخشهای زندگی امروز بیش از هر حوزه دیگری نیازمند شفافیت، صداقت و پاسخگویی مستقیم به مردم است.
شکاف عمیق میان اپراتورها و کاربران
در مجموع ماجرای احتمال افزایش قیمت اینترنت در ایران به نمادی از شکاف میان اپراتورها و کاربران تبدیل شده است. اپراتورها میگویند برای توسعه شبکه و حفظ کیفیت، چارهای جز اصلاح تعرفهها ندارند اما کاربران با تکیه بر تجربههای گذشته باور دارند افزایش قیمتها بیشتر به سود شرکتها بوده و سهمی در بهبود خدمات نداشته است. در چنین فضایی هرگونه تصمیم درباره تعرفههای اینترنت بدون همراهی و اقناع افکار عمومی تنها به افزایش نارضایتیها دامن خواهد زد. آنچه امروز بیش از هر چیز ضرورت دارد، شفافسازی است. اپراتورها باید بهطور دقیق توضیح دهند که چه برنامه مشخصی برای ارتقای کیفیت دارند و درآمدهای ناشی از افزایش احتمالی تعرفهها دقیقا چگونه در مسیر توسعه شبکه هزینه خواهد شد. وزارت ارتباطات نیز موظف است نقش ناظر واقعی را ایفا و از منافع مردم در برابر تصمیمهای یکجانبه شرکتها دفاع کند. تنها در این صورت است که میتوان امید داشت افزایش قیمت -اگر ناگزیر باشد- به جای فشار مضاعف بر کاربران به بهبود ملموس کیفیت و پایداری خدمات منجر شود.