آیا طرح ترامپ به پایان مناقشه میان آذربایجان و ارمنستان ختم می‌شود؟

صلح آمریکایی در قفقاز جنوبی

گروه بین الملل
کدخبر: 550014
طرح صلح پیشنهادی دونالد ترامپ برای آذربایجان و ارمنستان که در نشستی سه جانبه در کاخ سفید با حضور الهام علی‌اف و نیکول پاشینیان اعلام خواهد شد، تلاش دارد مناقشه دیرینه این دو کشور را پایان دهد و شامل توافقنامه‌هایی درباره تولید، تجارت، ترانزیت انرژی و ایجاد گذرگاهی ۴۳ کیلومتری در ارمنستان به نام «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی» است.
صلح آمریکایی در قفقاز جنوبی

جهان‌صنعت – در حالی که الهام علی‌اف و نیکول پاشینیان نخست‌وزیر ارمنستان به واشنگتن سفر کرده‌اند، گزارش برخی رسانه‌ها طی روزهای اخیر حاکی از آن است که ترامپ قصد دارد طرح صلح دو کشور را در یک نشست مشترک سه‌جانبه اعلام کند. طبق این طرح که سی‌بی‌اس نیوز آن را منتشر کرده، قرار است دو کشور علاوه بر امضای توافقنامه‌ای مرتبط با تولید، تجارت و ترانزیت انرژی، یک حق امتیاز توسعه با ایجاد گذرگاهی ۴۳کیلومتری را از طریق ارمنستان به ایالات متحده  آمریکا واگذار کرده و حتی نام آن را مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بین‌المللی بگذارند!

اهمیت چنین اقدامی فارغ از اینکه ایالات متحده چقدر از آن نفع می‌برد و اینکه ترامپ به‌شدت به دنبال بردن جایزه صلح نوبل است، از یک‌سو به ایران مرتبط می‌شود و از سوی دیگر ربطی اساسی به روسیه دارد. در خصوص ایران و در حالی جمهوری‌ آذربایجان با همراهی ترکیه به دنبال ساختن دالان زنگزور در مرز ایران و ارمنستان به منظور ایجاد دسترسی به نخجوان است، اهمیت دارد. در واقع هنوز مشخص نیست که این دسترسی قرار است کریدور باشد یا گذرگاه ولی در هر صورت با بستن ۴۸کیلومتر مرز ایران با ارمنستان برای کشورمان از لحاظ ژئوپلیتیکی و ارتباط ترانزیتی به روسیه و اروپا اهمیتی استراتژیک و امنیتی دارد.

برای روسیه نیز ورود آمریکایی‌ها به مناقشه باکو و ایروان و میانجیگری صلح، به منزله نفوذ ایالات‌متحده و غرب به قفقازجنوبی به عنوان حیات خلوت روسیه و اولین لایه امنیتی مسکو در خارج از مرزهاست. در نتیجه ترامپ با چنین اقدامی نه‌تنها در نظر دارد که خود را بازیگری صلح‌ساز معرفی کند، بلکه در سایه آشفتگی و تنش‌ها در منطقه به دنبال تحکیم جای پای ایالات متحده در قفقاز است.

لزوم پاسخگو کردن علی‌اف

در همین رابطه و با توجه به اهمیت موضوع، به‌تازگی مجله نشنال اینترست آمریکا در گزارشی آورده است: بدون پاسخگو کردن رفتارهای تهاجمی آذربایجان، توافق صلح قریب‌الوقوع در قفقاز، ثباتی برای منطقه به همراه نخواهد داشت زیرا در اوج کارزارهای انتخاباتی در سال گذشته بود که دونالد ترامپ به صراحت اعلام کرد، دولت بایدن در متوقف کردن آزار ارامنه توسط باکو ناتوان بوده و معاون او کاملا هریس نیز هیچ اقدامی برای ۱۲۰هزار مسیحی که به زور از منطقه آرتساخ (قره‌باغ کوهستانی) کوچانده شدند، نکرد. بنابراین اگر هریس رییس‌جمهور شود هیچ مسیحی در جهان در امان نخواهد بود اما اگر من پیروز شوم نه‌تنها برای توقف خشونت در قره‌باغ اقدام می‌کنم، بلکه از تمام مسیحیان در سراسر جهان نیز حمایت خواهم کرد!

در چنین شرایطی است که دیدار سه‌جانبه در واشنگتن نشان می‌دهد، ترامپ سعی کرده به وعده انتخاباتی خود عمل کند اما در بطن ماجرا اگر به صورت تحلیلی به قضیه نگاه کنیم، نشان می‌دهد ترامپ می‌خواهد علی‌اف را به عنوان یک شریک قابل‌اعتماد معرفی کند و در نتیجه توافق صورت‌گرفته نیز به گفته برخی کارشناسان آمریکایی به صورت نمادین خواهد بود.

در واقع نظر برخی تحلیلگران آمریکایی این است که بدون پاسخگو کردن باکو، صلح پایدار در قفقاز‌جنوبی امکان‌پذیر نیست زیرا آذربایجان کشوری است که تحت یک حکومت دیکتاتوری اداره می‌شود و به طور طبیعی ملزم به رعایت موازین حقوق‌بشری و پایبندی به قانون نیست. علی‌اف به‌خوبی از منابع طبیعی و موقعیت جغرافیایی کشورش برای انعقاد معاملات ژئوپلیتیکی و جلب حمایت رهبران جهانی استفاده کرده است. به همین دلیل، ایالات متحده و اروپا نتوانستند مانع از اقدامات تهاجمی علی‌اف شوند. حالا نیز همزمان با برنامه‌های وسیع علی‌اف برای دگرگونی فرهنگی منطقه قره‌باغ کوهستانی، رییس‌جمهوری آذربایجان پس از پیروزی بر ایروان، بخش وسیعی از خاک ارمنستان را به عنوان سرزمین‌های تاریخی آذربایجان اعلام و ادعا کرده که ارمنستان از منظر باکو، آذربایجان غربی است!

چشم طمع باکو

همزمان با این صحبت‌ها حتی علی‌اف می‌گوید ایروان، پایتخت ارمنستان نیز متعلق به ماست! در همین رابطه شاید این صحبت‌ها در وهله اول به‌عنوان نوعی شعار یا رجزخوانی برای یک رییس‌جمهور پیروز در جنگ مورد ارزیابی قرار بگیرد اما در عالم سیاست هر چند در برخی موارد میان سیاست‌های اعلامی و اعمالی تفاوت‌هایی وجود دارد، ولی نمی‌توان از اهمیت صحبت‌های علی‌اف به عنوان یک دیدگاه کلان غافل شد. در چنین شرایطی است که مجله نشنال اینترست در بخشی از مقاله خود آورده است: با وجود شواهدی روشن از نیات واقعی آذربایجان، به نظر می‌رسد که ترامپ واقعیت‌های میدانی را نادیده گرفته و حالا نه‌تنها از وعده‌های انتخاباتی خود مبنی بر حمایت از ارامنه و پاسخگو کردن باکو عقب‌نشینی کرده، بلکه نشان می‌دهد بیشتر به منابع طبیعی آذربایجان علاقه‌مند است.

در نتیجه هر چند در نظام بین‌الملل برای یک بازیگر اثرگذار، باید صلح به عنوان هدف نهایی مطرح باشد اما نادیده گرفتن سایر مولفه‌ها و واقعیت‌های میدانی، ایجاد صلح پایدار و همزیستی به خصوص در منطقه حساس و پر آشوب قفقازجنوبی را بسیار دشوار می‌کند.

وب گردی