سقوط زنجیرهای استارتاپها!

علی حسینی_بر همین اساس کیوان نقرهکار، کارشناس فناوری اطلاعات و ارتباطات به «جهانصنعت» گفت: «واژه «ناترازی» که مدتی است در کشور ما زیاد شنیده میشود و بیشتر در حوزه انرژی مورد استفاده قرار میگیرد، میتواند در سایر حوزهها نیز مورد توجه قرار بگیرد. ناترازی در واقع به معنای فاصلهای است که میان نیاز واقعی ما و آنچه پیشتر برایش برنامهریزی و هدفگذاری کردهایم ایجاد شده و حال نهتنها به آن نرسیدهایم بلکه حتی در برخی موارد از سطح مورد انتظار هم عقبتر هستیم بنابراین لازم است با مجموعهای از اقدامات تلاش کنیم این فاصله را جبران کنیم. اگر بخواهیم ناترازی را در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات بررسی کنیم، باید بگوییم که این ناترازی عمدتا در دو بخش قابل مشاهده است؛ یکی زیرساخت که به تجهیزات و ابزارها مربوط میشود و دیگری بخش مدیریتی که به برنامهریزیها، هدفگذاریها، راهبردها و استفاده از نیروی انسانی متخصص مرتبط است. این دو حوزه باید بهصورت موازی با هم رشد کنند اما متاسفانه در بسیاری از مواقع این هماهنگی دیده نمیشود.» او در ادامه افزود: «اگر بخواهیم در حوزه آیتی نگاهی صفر و یکی به وضعیت موجود داشته باشیم باید گفت متاسفانه ناترازی بهوضوح وجود دارد. دلایل متعددی برای این وضعیت میتوان برشمرد. ما به هر حال نتوانستهایم آنگونه که باید در حوزه فناوری با کشورهای منطقه رقابت یا جایگاهی درخور کسب کنیم. اگرچه ممکن است اتفاقاتی افتاده باشد اما این اقدامات آن روند رشد مورد انتظار را نداشتهاند. درست است که فناوری اطلاعات حوزهای است که به سرعت در میان مردم گسترش مییابد اما در عین حال حوزهای کاملا قابل برنامهریزی، هدفگذاری و طراحی استراتژیک بوده و از همین رو نیازمند توجه جدی در سطوح کلان کشور است. وقتی میبینیم مجلس در هنگام تصویب بودجه سالانه کمترین میزان را به آیتی اختصاص میدهد، این پیام را دریافت میکنیم که نگاه کلان به این حوزه بسیار ضعیف است و همین باعث میشود که فناوری اطلاعات کمترین سهم را از بودجه کلان کشور ببرد و به دنبال آن کمترین میزان توسعه را هم تجربه کند.»
حمایتهای ناعادلانه
این کارشناس در ادامه گفت: «در سطح نهادهای دولتی مانند وزارت ارتباطات یا شورایعالی فضای مجازی نیز گاهی شاهد رفتارهای موازی یا حتی متضاد هستیم یعنی نهادهایی که بهجای هماهنگی، در جهت خلاف یکدیگر عمل میکنند. این تضادها باعث سردرگمی و ایجاد وقفه در مسیر توسعه آیتی میشود. علاوه بر این نهادهای نامرتبط نیز بعضا بهصورت غیرکارشناسی در این حوزه ورود میکنند و همین مساله مانع از تدوین و اجرای برنامههای بلندمدت میشود. از سوی دیگر تحریمها، نبود فناوریهای روز و فرسودگی تجهیزات سختافزاری و نرمافزاری باعث شده ما روی زیرساختهایی ناقص حرکت کنیم که خود بهنوعی مانند سرعتگیر عمل میکنند و توسعه را کند میسازند.» او در ادامه افزود: «در برخی مقاطع تلاشهایی برای حمایت از این حوزه صورت گرفته، اما سوال اینجاست که آیا این حمایتها واقعا موثر و مبتنی بر نیاز واقعی بودهاند یا خیر؟ معمولا این حمایتها معطوف به پروژههای ملی بودهاند؛ پروژههایی مثل پیامرسان ملی، ایمیل ملی، موتور جستوجوی بومی یا اینترنت ملی که بودجههای هنگفتی را جذب کردهاند اما نتوانستهاند عملکرد قابل قبولی ارائه دهند. یا اساسا با استقبال عمومی روبهرو نشدهاند و عملا در حافظه تاریخی این حوزه دفن شدهاند. کافی است نگاهی به پروژه جستوجوگر بومی یوز بیندازیم تا ببینیم چه هزینههایی صرف شد و امروز این پروژه در چه وضعیتی است. اینها صرفا پروژههایی بودهاند که منابع مالی دریافت کردهاند اما نتیجه ملموسی از آنها حاصل نشده است.» او ادامه داد: «مساله دیگر به حمایت از شرکتها برمیگردد. گاهی شاخصهای مشخص و دقیقی برای اعطای حمایتها وجود ندارد و در مواردی حتی شاهد روشهایی هستیم که عملا باعث دلسردی فعالان این حوزه میشود. برخی شرکتها آنقدر درگیر بوروکراسی میشوند که عطای حمایت را به لقایش میبخشند و در مقابل برخی شرکتها بهراحتی منابع مالی دریافت میکنند بدون آنکه الزام به نوآوری یا پاسخگویی داشته باشند. این ناترازی در اعطای تسهیلات مالی و غیرمالی، خودش به عاملی برای رکود تبدیل شده است.»
نخبگان در حال مهاجرت
نقرهکار در ادامه خاطرنشان کرد: «بحث نیروی انسانی نیز یکی از ارکان اصلی است. ما ظرفیت بالایی در تربیت نیروی متخصص داریم اما توان نگهداشتن آنها را نداریم. فناوری اطلاعات حوزهای است که در سطح جهانی متقاضی زیاد دارد بنابراین اگر نتوانیم از لحاظ مالی یا جایگاهی به نخبگان رسیدگی کنیم، طبیعی است که اگر امکان داشته باشند مهاجرت میکنند و اگر هم نروند، از طریق دورکاری با شرکتهای خارجی همکاری خواهند کرد. وقتی درآمد آنها دلاری باشد، طبیعتا چندین برابر حقوقی است که در کشور دریافت میکنند. این یعنی ما با ناترازی جدی در مدیریت منابع انسانی و نخبگان مواجه هستیم و توان حفظ سرمایههای انسانی خود را نداریم.» او در پایان گفت: «در مجموع، اگر بخواهیم فناوری اطلاعات و ارتباطات به ثبات و توسعه برسد، باید در لایههای مختلف خود را اصلاح کند. تعاملات فناورانه ما با جهان باید بیشتر شود، دستگاههای مرتبط باید هماهنگتر عمل کنند، بوروکراسیها باید کاهش یابد، عدالت در ارائه تسهیلات باید رعایت و کرامت نیروی انسانی متخصص حفظ شود. در نهایت باید نگاه کلان و راهبردی به این حوزه در سطح کشور شکل بگیرد تا بتوانیم از ظرفیتهای عظیم موجود در فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده کرده و آیندهای روشن برای این حوزه رقم بزنیم.»