تا آشتی باید از آشتی نوشت
همانطورکه شهروندان ایرانی در گفتوگوهای خود با دوستان و همکاران و فامیل میگویند، کارشناسان نیز گواهی میدهند که مردم روزهای تلخ و سختی را سپری میکنند. از طرفی بیشترین نگرانی شهروندان بهویژه میلیونها کارگر و پیشهور خردهپا و نیز آموزگاران و دیگر کارمندان دولت روند فزاینده شتاب نرخ تورم کالاهای اساسی است. ایرانیان باور دارند و تجربه نیز نشان میدهد بخش بزرگی از تورم رسمی که پس از ۱۳۹۷ بهطور میانگین ۴۰درصد است، سهم تحریم اقتصاد ایران از سوی آمریکاست.
ایرانیان همراه با کارشناسان خارج از هسته سخت قدرت به این باور بیبرگشت رسیدهاند اگر تحریمها ادامه یابد نرخ تورم برگشتناپذیرتر میشود و در سفره آنها چیزی نمیماند. به همین دلیل است که از دولت و دیگر نهادهای حاکمیتی میخواهند راههای آشتی را نبندند و بلکه راه آشتی را هموار و فراخ کنند.
حتی در سیاست خارجی ایران نیز میتوان دید که میخواهند با آمریکا گفتوگو و مذاکره کنند و نیک میدانند راهبردهای پیشین در این دوره از مناسبات با غرب بهویژه آمریکا و اروپا پاسخگوی نیازهای مردم و کشور نیست. به همین دلیل است که بیشترین سخنها و نوشتههای ایرانیان دلسوز به این مرزوبوم در هفتههای پس از پایان گرفتن جنگ درباره ضرورت آشتی با جهان است.
تاریخ این سرزمین نشان میدهد مردم ایران به دلایل گوناگون همواره با مردم دیگر جهان آشتی بودهاند زیرا ایران در چهارراه بازرگانی جهانی ایستاده و در هر دوره نیازمند بوده با دیگران آشتی باشد تا از بازرگانی جهانی و نیز دادوستد با دیگر کشورها بهره ببرد.
شاید برخی گروهها و حزبها و نیز برخی تندروها آشتی را بالابردن پرچم سفید با وادادن یکسان بدانند اما خرد و عقل بین این دو تفاوتهای آشکار میبیند.
هیچ ایرانی میهندوستی نمیخواهد کشور بزرگ و باستانی در دست بدخواهان باشد. با توجه به اینکه کوبیدن بر طبل جنگ و نکوهش آشتی در آینده تابآوری ایرانیان را به اندکترین اندازه کاهش میدهد باید از آشتی نوشت تا آشتی شود.
با توجه به شگفتیآفرینی شبکههای اجتماعی و رسیدن صدای شهروندان آشتیجو میتوان امیدوار بود ایران دیگر در دنیا تنها نماند. در درون سرزمین نیز با استیلا یافتن دیدگاه آشتیجویانه، همبستگی مردمی با شتاب بهسوی اثربخشی واقعی در پهنه سرزمین پیش میرود.