تهران؛ پایتخت مجردها

مهدیه بهارمست– این روزها با اینکه جنگ ۱۲روزه به پایان رسیده اما همچنان مشکلات ادامه دارد. گزارش شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره تحولات جمعیتی ایران، پرده از واقعیتی تلخ برمیدارد، کشور به سرعت به سمت سالخوردگی، کاهش شدید زادآوری و بحران نیروی کار حرکت میکند. با کاهش نرخ باروری از ۵/۶ فرزند در دهه ۶۰ به ۶۵/۱فرزند در سال ۱۴۰۰، هشدارها از رسیدن به نرخ رشد صفر تا سال ۱۴۰۹ و آغاز روند کاهشی جمعیت از ۱۴۲۹ قوت گرفته است اما آنچه این گزارش بهعنوان راهکار پیشنهاد میدهد، همچنان نسخهای سیاسی، سنتی و دور از اقتضائات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی امروز ایران است؛ نسخهای که نه به دلایل مهاجرت، بیکاری، تورم، بحران مسکن و تحصیلات زنان توجه دارد و نه به تحولات سبک زندگی نسل جوان. شورای عالی انقلاب فرهنگی در گزارشی با عنوان «تحولات جمعیتی رشد جمعیت، باروری و آینده آن، ساختار سنتی ازدواج» مولفههای موثر بر نرخ رشد جمعیت ایران و سناریوهای احتمالی در مورد آینده جمعیت ایران را مورد بررسی قرار داده است. در این گزارش عنوان شده است که رشد جمعیت و باروری در دهه ۷۰ کاهش یافته و در دهه ۸۰ این روند کاهشی ادامه داشته است. کاهش سریع نرخ باروری از ۵/۶ فرزند به ازای هر زن به طور متوسط در دهه ۶۰ به حدود ۸/۱ فرزند به ازای هر زن در سال ۱۳۹۰ و افزایش جزئی آن تا حدود ۲ فرزند به ازای هر زن در سال منتهی به سرشماری ۱۳۹۵و سپس کاهش آن به حدود ۶۵/۱ فرزند به ازای هر زن در سال ۱۴۰۰در طول تاریخ کشور بیسابقه بوده است. از سوی دیگر طبق آنچه از وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران از سوی مرکز آمار ایران اعلام شده، میانگین طول مدت ازدواج قبل از اولین طلاق در زمستان سال گذشته به ۸/۱۱ سال رسید که نسبت به پاییز سال ۱۴۰۳ تغییر نکرده است. این در حالی است که نسبت به زمستان سال ۱۴۰۲، ۲/۰درصد افزایش پیدا کرده است.
در بخش دیگری از این گزارش بر تعداد طلاق ثبت شده بر حسب طول مدت ازدواج نیز اشاره شده است. بررسیها نشان میدهد تعداد طلاق ثبت شده در مدت کمتر از یک سال ۲۷۹۰ رویداد، یک تا پنج سال ۱۳هزار و ۹۲۷رویداد، پنج تا ۱۰ سال ۱۰هزار و ۹۴۳رویداد، ۱۰ تا ۱۵ سال ۹۶۶۸رویداد، ۱۵ تا ۲۰ سال ۷۸۵۱رویداد، ۲۰ تا ۲۵ سال ۵۲۰۰ رویداد، ۲۵ تا ۲۹ سال ۲۱۱۴رویداد و بیشتر از ۳۰ سال ۲۸۴۰رویداد طلاق رخ داده است. بنابراین بیشترین طلاق در یک تا پنج سال (۱۳هزار و ۹۲۷رویداد) اول زندگی مشترک رخ داده و در مقابل کمترین رویداد طلاق در زمستان سال گذشته در ۲۵ تا ۲۹سال ازدواج رخ داده است. در چنین شرایطی شاهد کاهش ازدواج و فرزندآوری و افزایش تجردان واقعی هستیم. این در حالی است که ۴۰درصد زنان بیش از ۳۰ ساله تهرانی مجرد هستند.
رشد ۵/۶۲درصدی تجرد قطعی طی ۹سال
در تحلیل افزایش نرخ تجردنشینی در تهران از سال ۱۳۹۵ تاکنون باید ابعاد مختلفی را مدنظر قرار داد. یکی از این ابعاد، تجرد قطعی افراد بالای ۴۰سال است، فاکتوری که براساس دادههای آمار از ۸درصد سال ۱۳۹۵ به ۱۳درصد در سال ۱۴۰۴ رسیده؛ یعنی رشد ۵/۶۲درصدی طی ۹سال. در بحث عوامل اقتصادی دخیل در این مساله، قیمت مسکن در پایتخت است که از سال ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۴ افزایش ۳۰۰درصدی را تجربه کرده است. این در حالی است که نرخ بیکاری جوانان تحصیلکرده برای زنان ۳۵درصد اعلام شده و برای مردان ۲۸درصد تخمین زده شده است.
تحولات آموزشی و سهم زنان در تحصیلات تکمیلی را هم نباید از نظر دور داشت. طبق آمارهای موجود سهم زنان در تحصیلات تکمیلی از ۱۵درصد سال ۱۳۹۵ به ۶۵درصد در سال ۱۴۰۴ رسیده. این در حالی است که ۴۰درصد زنان با مدرک دکترای در تهران مجردند و این یعنی بخشی از شکاف تحصیلی زنان و مردان؛ شکافی که در گروه سنی ۳۰تا۴۰ سال حدود ۸/۱برابر شده است.
احساس تنهایی و انزوا
مصطفی آبروشن، جامعهشناس درخصوص دلایل گسترش تجرد واقعی به «جهانصنعت» گفت: این روزها خانوادههای گسترده سنتی به خانواده هستهای مدرن تبدیل شدند ولی آنچه شاهد آن هستیم تجزیه خانواده هستهای است که در قالب خانوار یکنفره دستهبندی میشوند. البته این سبک زندگی طیف گستردهای از افراد جامعه را دربر گرفته که نهتنها روی ساختار اجتماعی تاثیرگذار بوده، بلکه ابعاد اقتصادی، فرهنگی و روانشناختی نیز به همراه داشته است.
وی افزود: یکی از بارزترین مزایای زندگی مجردی، آزادی عمل و استقلال فردی است. افراد مجرد میتوانند تصمیمات خود را بدون نیاز به مشورت با دیگران اتخاذ کنند و زمان و انرژی خود را به فعالیتهایی که به آنها علاقهمندند، اختصاص دهند. زندگی مجردی به افراد این امکان را میدهد که روی پیشرفت شغلی خود تمرکز بیشتری داشته باشند. آنها میتوانند ساعات بیشتری را به کار و تحصیل اختصاص دهند و از فرصتهای شغلی بیشتری بهرهمند شوند. این جامعهشناس اظهار کرد: این سبک از زندگی فرصتی برای یادگیری مهارتهای جدید و توسعه شخصیت فردی را فراهم میکند. افراد مجرد مستقل میتوانند در زمینههای مختلف مانند آشپزی، مدیریت مالی و مهارتهای اجتماعی پیشرفت کنند. زندگی مجردی باعث میشود که افراد با گروههای مختلف اجتماعی آشنا شوند و روابط متنوعتری را تجربه کنند. این تنوع میتواند به گسترش افقهای فکری و فرهنگی کمک کند. آبروشن یکی از بزرگترین پیامدها و معایب زندگی مجردی را احساس تنهایی و انزوا دانست. او ادامه داد: افراد ممکن است در مواقع بحرانی یا در زمانهایی که نیاز به حمایت عاطفی دارند، دچار کمبود ارتباطات نزدیک شوند. او بر این باور است هزینههای زندگی در کلانشهرها مانند تهران بسیار بالاست. افراد مجردی که انتخاب کردهاند مستقل باشند، ممکن است با چالشهای مالی بیشتری روبهرو شوند زیرا تمام هزینهها بر دوش آنهاست و معمولا درآمد کمتری نسبت به خانوادهها دارند.
او اضافه کرد: تحقیقات نشان دادهاند که زندگی مجردی میتواند تاثیرات منفی بر سلامت روان داشته باشد. اضطراب و افسردگی از جمله مشکلاتی هستند که ممکن است افراد مجرد با آنها مواجه شوند.
این جامعهشناس معتقد است در برخی فرهنگها بهخصوص در بخش سنتی جامعه ایران، زندگی مجردی هنوز هم تابو محسوب میشود و ممکن است افراد مجرد بهخصوص دختران تحت فشارهای اجتماعی قرار گیرند. این فشارها میتواند منجر به احساس شرم یا عدمپذیرش اجتماعی شود.
دنیای مدرن، میل به کار، تحصیل و تجرد قطعی جوانان
این آسیبشناس اجتماعی گفت: بهطور کلی در دنیای مدرن امروزی میل به کار، تحصیل و رقابت در زندگی موجب بالا رفتن سن ازدواج جوانان شده اما بهطور اخص وضعیت نابسامان اقتصادی و اجتماعی در ایران باعث شده بخش بزرگی از جوانان کشور به مجردی قطعی برسند که به تبع آن تمایل به زندگی مجردی به شدت افزایش پیدا کرده است.
آبروشن بیان کرد: صرفنظر از ریشههای این پدیده، چنین فضایی بهطور بالقوه میتواند شرایطی را بهوجود بیاورد که جوانان احساس استقلالطلبیشان را اقناع کنند و در جهت رشد شخصیتی و اجتماعی خود گام بردارند و به شکل عملی، شیوه حل مساله اجتماعی و مهارتهای زندگی را فرا گیرند.» او معتقد است بهطور کلی عواملی همچون کسب آزادیهای بیشتر، تغییر شیوههای زندگی، استحاله نظام ارزشها، مهاجرت، افزایش سن ازدواج، تفاوت فرهنگی میان اعضای خانواده، طلاق و طرد عاطفی از جمله دلایلی است که افزایش زندگی مجردی را درپی داشته است. برای بهرهبرداری بهتر از این وضعیت، نیاز است جامعه به سوی ایجاد زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی مناسبتر حرکت کند تا افراد مجردی که این سبک از زندگی را انتخاب کردهاند، بتوانند از زندگی خود بهرهوری بیشتری داشته باشند و در عین حال احساس تنهایی و انزوا را کاهش دهند.
راهکارهای پیشنهادی
کارشناسان معتقدند برای خروج از بحران جمعیت، ایران نیاز به سیاستهایی دارد که فراتر از کلیشههای سنتی و شعارهای تبلیغاتی عمل کند و مستقیما به ریشههای اقتصادی و اجتماعی بحران بپردازد. اولین و مهمترین گام، تامین امنیت اقتصادی برای نسل جوان است. بیثباتی شغلی، دستمزدهای ناکافی، فقدان حمایتهای بیمهای و بحران مسکن، اصلیترین دلایلی هستند که زوجهای جوان را از فرزندآوری بازمیدارند. دولت باید با سرمایهگذاری واقعی در بخش اشتغال، ایجاد سازوکارهای حمایتی برای مسکن، و بازنگری در نظام مالیاتی و یارانهای، شرایطی فراهم کند که زندگی مشترک و فرزندآوری به جای یک بار اضافی، به یک انتخاب ممکن و دلگرمکننده تبدیل شود. در گام دوم، سیاستهای جمعیتی باید به جای تمرکز صرف بر «عدد فرزند»، به کیفیت زندگی و سبک زیستن نسل جوان توجه کند. بالا رفتن سن ازدواج و کاهش تمایل به فرزندآوری مستقیما با رشد تحصیلات، استقلال فردی، تغییر ارزشهای فرهنگی و فشارهای زندگی شهری پیوند دارد. بدون درک این تحولات و بدون احترام به نقش و خواست زنان، نمیتوان به سیاستهای موفق در حوزه جمعیت امید بست. ایجاد نظامهای حمایتی برای مادران شاغل، توسعه مهدکودکهای رایگان، مرخصی زایمان بلندمدت با حفظ موقعیت شغلی و آموزشهای مدرن فرزندپروری از جمله راهکارهایی است که باید به رسمیت شناخته شود.
در نهایت، موفقیت سیاستهای جمعیتی بدون بازسازی اعتماد عمومی امکانپذیر نیست. مردم زمانی به توصیههای حاکمیت گوش میسپارند که احساس کنند صدایشان شنیده میشود و سیاستها براساس نیازهای واقعی آنها طراحی شدهاند، نه برخاسته از منافع سیاسی و تبلیغاتی. باید سیاست جمعیتی از انحصار نهادهای ایدئولوژیک خارج شود و به موضوعی بینرشتهای با حضور جامعهشناسان، اقتصاددانان، روانشناسان و نمایندگان جامعه مدنی بدل شود. فقط در این صورت است که میتوان با راهکارهای عملی، مشارکتی و آیندهنگر روند خطرناک سقوط جمعیتی را متوقف کرد.