پرسش از نوجوان و سیاست
یکم- در جامعه کنونی ایران و با توجه به آنچه در دهههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی بر این مرزوبوم رفته، آرا و عقاید و خواستههای گوناگونی در میان گروههای نخبه و مرجع فکری پدیدار شده است. این گروههای مرجع فکری با توجه به اینکه در کدام جناح سیاسی و اندیشهای باشند به تریبونهای اطلاعرسانی دسترسی دارند. آنها حرفهای خود را میزنند و در این حرفها نکاتی مطرح میشود که میتوان با واکاویشان به داوریهایی رسید و پرسشهایی برای آینده مطرح کرد.
دوم- این مقدمه طولانی برای چه موضوع مهمی نوشته شده است؟ موضوع مهم سخنی است که یک استاد دانشگاه درباره بخشی از مردم ایران که آیندهساز هستند بر زبان آورده است. این استاد دانشگاه گفته است: «به نظر من ما مردم بسیار هوشیاری نسبت به دیگر کشورها داریم و حتی نوجوانان ما هم درک و هوش سیاسی بالایی دارند در حالی که نوجوانان آمریکایی در این سن معمولا اصلا شناختی از سیاست ندارند.»
سوم- خب حالا پرسش کارشناسان درباره این حرف مهم چیست؟ پرسش نخست این است که این استاد دانشگاه براساس کدام پژوهش علمی-کارشناسی میگوید «نوجوانان ایرانی درک و هوش سیاسی بالایی دارند» لابد باید براساس پژوهشی باشد دیگر.
چهارم- پرسش مهم دیگر این است که اصولا چرا باید نوجوانان ایرانی سیاسی باشند. نوجوان ایرانی باید بازی کند، زندگی کند و آینده خود را بسازد. درگیر کردن ذهن نوجوانان به سیاست یک انحراف بزرگ در تربیت عادی است.
اولا که آنها بزرگ میشوند و اگر خواستند به سیاست هم میاندیشند. ثانیا نوجوانان ایرانی حق دارند در بزرگسالی اراده سیاسی و انتخابهای سیاسی خود را به حزبهای شناختهشده دارای شناسنامه و معتمد بسپارند و تنها در هنگامه انتخابات به این حزبها اعتماد کنند.