«جهان‌صنعت» به بررسی عملکرد صندوق‌های طلا و سکه می‌پردازد؛

طلایی که پناهگاه نشد!

گروه بورس
کدخبر: 544758
صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلا در دوره اخیر با افت قابل توجه بازدهی و کاهش تقاضا مواجه شدند و نتوانستند نقش پناهگاه امن سرمایه‌گذاری را در شرایط بحران ایفا کنند.
طلایی که پناهگاه نشد!

جهان صنعت- با شروع تهاجم خصمانه رژیم صهیونیستی در بامداد ۲۳خرداد ۱۴۰۴ به کشورمان، بازارهای مالی ایران وارد فاز اضطراب و احتیاط شدند. در این میان صندوق‌های طلا که همواره به‌عنوان پناهگاه سنتی سرمایه‌گذاران در مواقع بحران شناخته می‌شوند، این‌بار نیز به مرکز توجه بازگشتند اما نه با موج خرید بلکه با موج سکوت، تعلیق و در نهایت افت بازدهی.

معاملات این صندوق‌ها پس از آخرین تحرکات در ۲۱خرداد، به مدت دو هفته متوقف شد و تا ۷ تیر اثری از آنها در جریان روزانه بورس نبود. در روزهای پس از بازگشایی نیز برخلاف انتظار نه بازدهی قابل‌توجهی شکل گرفت و نه ورود پول معناداری به چشم خورد. بازدهی ۲۰روزه اکثر صندوق‌های طلا به منفی ۱۳ تا ۱۷‌درصد رسید و در دوره ۶۰ روزه نیز کاهش NAV ادامه پیدا کرد.

از سوی دیگر حباب قیمتی اغلب صندوق‌ها منفی باقی ماند؛ نشانه‌ای از عقب‌نشینی تقاضا در بازار ثانویه. برآیند سفارش‌ها نیز در اغلب روزها منفی و قدرت خرید حقیقی در سطحی پایین‌تر از فروش بود. در شرایطی که نرخ ارز همچنان بی‌ثبات و طلا در بازار جهانی پرنوسان است، صندوق‌های طلا اگرچه از منظر ساختار، ابزارهایی قابل‌اتکا برای پوشش تورم به‌شمار می‌روند اما در تجربه اخیر نتوانستند جایگاه مطمئنی برای سرمایه‌های نگران باشند. این‌بار پناهگاه طلایی، خود نیازمند بازسازی اعتماد است.

نوسان در پناه طلا

صندوق‌های سرمایه‌گذاری مبتنی بر طلا بازدهی خود را از ترکیبی از سه متغیر کلیدی می‌گیرند: قیمت جهانی طلا، نرخ ارز در بازار داخلی و نوع دارایی‌هایی که در سبد صندوق قرار گرفته است. در شرایط ناپایدار اقتصادی و سیاسی، این سه عامل ممکن است به‌طور همزمان یا متضاد بر عملکرد صندوق‌ها اثر بگذارند و مسیر بازدهی آنها را از مسیر بازار سهام یا دیگر ابزارهای مالی جدا کنند.

در بازه زمانی ۲۳خرداد تا ۱۸تیر ۱۴۰۴، صندوق‌های طلایی بازار سرمایه ایران با افت بازدهی قابل‌توجهی مواجه شدند. در مقطع ۲۰روزه، بازدهی اغلب صندوق‌ها در محدوده منفی ۱۳ تا منفی ۱۵‌درصد قرار گرفت. صندوق‌هایی مانند «آتش» با منفی ۵/‏‏۱۷درصد، «زر» با منفی ۲۷/‏‏۱۶درصد، «تابش» با منفی ۸۹/‏‏۱۵‌درصد و «مثقال» با منفی ۱۶/‏‏۱۴‌درصد از جمله ضعیف‌ترین عملکردها را در این بازه به‌ثبت رساندند. در همین حال صندوق‌هایی مانند «قیراط»، «ناب» و «گنج» نیز افت‌هایی بین ۱۳تا ۱۴‌درصد تجربه کردند.

در افق ۶۰ روزه نیز روند نزولی بازدهی ادامه‌دار بوده است. بازدهی سه‌ماهه صندوق «زر» به منفی ۷۶/‏‏۱۶درصد، «عیار» به منفی ۲۴/۱۵درصد و «گوهر» به منفی ۹۴/‏‏۱۴‌درصد رسیده و این در حالی است که «مثقال» با سبدی شامل بیش از ۹۸‌درصد دارایی پرریسک، کاهش حدود ۲۷/‏‏۱۵‌درصدی را به‌ثبت رسانده است.

یکی از متغیرهای تاثیرگذار بر شدت نوسانات، ترکیب دارایی‌های هر صندوق است. در اکثر صندوق‌های مورد بررسی، نسبت دارایی‌های پرریسک به کل دارایی‌ها بسیار بالاست. برای مثال صندوق «زر» حدود ۹/‏‏۹۹‌درصد دارایی پرریسک دارد، «عیار» ۷/‏‏۹۹درصد و «مثقال» نزدیک به ۹۹درصد. حتی صندوق‌هایی با ماهیت محافظه‌کارانه‌تر مانند «گلدیس» و «زروان» نیز بیش از ۹۸‌درصد سبد خود را به دارایی‌های وابسته به طلا اختصاص داده‌اند. این ترکیب پرریسک، به‌ویژه در زمان تنش‌های سیاسی و اقتصادی باعث شده تا  NAV  این صندوق‌ها با حساسیت بالایی به نرخ ارز و طلای جهانی واکنش نشان دهد.

در مجموع بازدهی صندوق‌های طلا در این دوره نه‌تنها مثبت نبوده بلکه اغلب به‌صورت دو رقمی کاهش یافته است. با وجود ماهیت طلا به‌عنوان دارایی امن، صندوق‌های مبتنی بر آن در بازار ایران به‌ویژه در شرایط محدودیت معاملاتی و نوسانات بازار ارز، با افت‌هایی مواجه شده‌اند که جایگاه سنتی طلا را در ذهن برخی سرمایه‌گذاران با پرسش مواجه می‌کند.

حباب‌ها زیر فشار تنش

در شرایطی که تنش‌های ژئوپلیتیکی، نوسانات ارزی و بحران‌های اقتصادی فضای بازار را احاطه می‌کنند، یکی از شاخص‌هایی که می‌تواند دمای واقعی انتظارات سرمایه‌گذاران را نشان دهد، «حباب قیمتی» صندوق‌های طلاست؛ فاصله‌ای که میان ارزش بازار صندوق‌ها و ارزش خالص دارایی‌هایشان (NAV) شکل می‌گیرد. این اختلاف، فراتر از یک عدد ساده، بازتابی از میزان اعتماد یا تردید فعالان بازار نسبت به آینده است. در دوره‌های ثبات، حباب مثبت نشانه‌ای از خوش‌بینی و تقاضای مازاد برای طلاست اما در دوره‌های بحران، همین حباب می‌تواند به‌سرعت تخلیه شود و به محدوده منفی سقوط کند.

در روزهای پس از آغاز جنگ ایران و رژیم صهیونیستی، رفتار حباب قیمتی در صندوق‌های طلا، تصویر دقیقی از تغییر انتظارات و کاهش تمایل بازار برای خرید در سطوح بالاتر از NAV را ترسیم کرد. سرمایه‌گذاران که معمولا طلا را پناهگاه امن می‌دانند، این‌بار به‌جای هجوم به صندوق‌ها، با احتیاط بیشتری رفتار کردند و نتیجه افت محسوس حباب در اغلب نمادها بود.

در میان صندوق‌های شاخص، حباب «زر» به منفی ۳/‏‏۱‌درصد رسید، «زرفام» با منفی ۲/‏‏۱درصد و «تابش» با منفی ۸/‏‏۰‌درصد در وضعیت مشابهی قرار گرفتند. از سوی دیگر «عیار» تنها نمادی بود که با حباب مثبت ۲/‏‏۱درصد نشانی از برتری تقاضا نسبت‌به  NAV  را حفظ کرد. سایر صندوق‌ها مانند «مثقال»، «گوهر»، «قیراط» و «طلا» نیز همگی با حبابی بین منفی ۱/‏‏۰ تا منفی یک ‌درصد معامله شدند.

این افت در حباب‌ها محدود به روزهای پس از جنگ نبوده و میانگین حباب سه‌ماهه صندوق‌ها نیز کاهش یافته است. به‌عنوان نمونه میانگین سه‌ماهه حباب «زر» حدود منفی ۹/‏‏۲درصد، «مثقال» منفی ۱/‏‏۲‌درصد و «گوهر» منفی ۱/‏‏۱‌درصد گزارش شده است؛ عددهایی که نشان می‌دهند روند تخلیه حباب، پیش از بحران سیاسی آغاز شده و با شدت بیشتری در روزهای اخیر ادامه یافته است.

اختلاف قیمت پایانی با NAV نیز در اکثر صندوق‌ها بسیار محدود و در جهت منفی بوده است؛ «گوهر» با اختلاف ۲۳/‏‏۰درصدی، «مثقال» با ۱۷/‏‏۰درصد و «قیراط» با ۱۹/‏‏۰‌درصد پایین‌تر از NAVمعامله شدند. این اختلاف‌های منفی جزئی اما پیوسته نشان می‌دهد بازار دیگر مایل به پرداخت مبلغی بالاتر از ارزش ذاتی دارایی‌های صندوق نیست و رویکردی محافظه‌کارانه‌تر اتخاذ کرده است.

در مجموع حباب‌های تخلیه‌شده در صندوق‌های طلا را باید نشانه‌ای از عقب‌نشینی روانی سرمایه‌گذاران از فاز خوش‌بینی دانست؛ واکنشی که نه‌تنها به بحران سیاسی بلکه به بی‌ثباتی مزمن بازار ارز و کاهش قابلیت پیش‌بینی آینده نیز بازمی‌گردد.

پول‌های ترسیده یا منتظر؟

در روزهای پس از آغاز جنگ ۱۲روزه در ۲۳خرداد، بازار سرمایه ایران به‌طور عمومی با افت معاملات، کاهش نقدشوندگی و احتیاط مضاعف از سوی سرمایه‌گذاران مواجه شد. در این میان صندوق‌های طلا که معمولا در چنین شرایطی به‌عنوان مقصد امن سرمایه‌های نگران شناخته می‌شوند، با واقعیتی متفاوت روبه‌رو شدند: کاهش ارزش معاملات، خروج پول حقیقی و افت محسوس قدرت خرید.

بررسی داده‌های گروه صندوق‌های طلا نشان می‌دهد که ارزش کل معاملات این گروه که در ۲۰خرداد حدود ۲/‏‏۱‌هزار‌میلیارد تومان بود، در ۲۱خرداد به ۳/‏‏۱‌هزار‌میلیارد تومان رسید و پس از آن تا روز ۷ تیر، معاملات این گروه عملا متوقف شد. در نتیجه طی بیش از دو هفته، جریان پول به‌صورت کامل قطع شد؛ بازاری که همیشه پرگردش و محبوب میان سرمایه‌گذاران خرد بود، برای مدتی به سکوت کامل رفت.

با بازگشت تدریجی معاملات از ۷ تیر، روند خرید و فروش نیز به‌آرامی آغاز شد اما داده‌ها نشان می‌دهند که اطمینان گذشته به این صندوق‌ها هنوز به‌طور کامل بازنگشته است. ارزش معاملات در ۹ تیر به بیش از ۶/‏‏۷‌هزار‌میلیارد تومان رسید که می‌تواند ناشی از هجوم اولیه پس از بازگشایی باشد اما این روند دوام نیاورد. در روزهای بعد، ارزش معاملات کاهش یافت و در ۱۸تیر به حدود ۲/‏‏۲‌هزار‌میلیارد تومان رسید.

از منظر ورود و خروج پول حقیقی، بیشتر روزهای فعال پس از بازگشایی با خروج مواجه بوده‌اند. در روز ۱۸تیر، خروج پول حقیقی حدود ۴۸۱‌میلیارد تومان ثبت شد؛ عددی که نشان می‌دهد بخش بزرگی از سرمایه‌گذاران ترجیح داده‌اند نقد شوند یا از بازار فاصله بگیرند. حتی در روزهای پرمعامله‌ای مثل ۱۰ و ۱۱ تیر نیز برآیند سفارش‌ها منفی بوده به‌طوری که در مجموع طی هفته دوم تیر، خروج خالص پول حقیقی حدود ۷/‏‏۱‌هزار‌میلیارد تومان گزارش شده است.

بررسی قدرت خرید حقیقی نیز نکات جالبی دارد. در اکثر روزها، نسبت سرانه خرید به فروش کمتر از یک بود. به بیان دیگر میانگین ارزش خرید هر کد حقیقی پایین‌تر از میانگین فروش آنها بوده است. برای مثال در روز ۱۶ تیر، قدرت خرید به ۷۳/‏‏۰ رسید و در ۱۸تیر نیز در سطح ۸۱/‏‏۰ باقی ماند؛ مقادیری که نشان‌دهنده احتیاط در سمت تقاضا و برتری نسبی عرضه است.

برندگان جنگ طلا؟

در روزهایی که اخبار درگیری نظامی در منطقه، بازارها را به لرزه درآورده بود، طلا بار دیگر در مرکز توجه سرمایه‌گذاران ایرانی قرار گرفت اما پرسش اینجاست که آیا صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلا توانستند در این بحران، نقشی محافظتی ایفا کنند؟ و آیا هنوز هم می‌توان آنها را در زمره برندگان بحران دانست؟

در بازار ایران سرمایه‌گذاری در طلا به‌طور کلی از سه مسیر صورت می‌گیرد: خرید فیزیکی طلا و سکه، خرید گواهی سپرده سکه در بورس کالا و سرمایه‌گذاری در صندوق‌های طلایی.

از میان این گزینه‌ها، صندوق‌های طلا به‌دلیل سهولت خرید و فروش، شفافیت اطلاعاتی، نقدشوندگی بالا و قابلیت سرمایه‌گذاری با مبالغ کم، طی سال‌های اخیر بیش از پیش مورد توجه سرمایه‌گذاران خرد قرار گرفته‌اند.

با آغاز جنگ در ۲۳ خرداد، معاملات صندوق‌های طلا تا حدود ۷ تیر متوقف شد اما از سرگیری معاملات نیز همراه با موج تقاضا یا بازدهی چشمگیر نبود. بررسی عملکرد این صندوق‌ها از ۳ تا ۱۸تیر نشان می‌دهد که بازدهی ۲۰روزه اغلب آنها همچنان در محدوده منفی ۱۳ تا منفی ۱۵‌درصد باقی مانده است. صندوق‌هایی نظیر «آتش» با بازدهی منفی ۵/‏‏۱۷درصد، «زر» با منفی ۲۷/‏‏۱۶‌درصد و «تابش» با منفی ۸۹/‏‏۱۵‌درصد از جمله ضعیف‌ترین عملکردها را داشته‌اند. در دوره ۶۰ روزه نیز افت NAV در بسیاری از صندوق‌ها ادامه داشته است.

از سوی دیگر حباب قیمتی نیز نتوانسته در این دوره به محدوده مثبت بازگردد. اختلاف قیمت بازار با NAV در اکثر نمادها منفی گزارش شده؛ نشانه‌ای از کاهش اعتماد و تقاضا در بازار ثانویه. برای نمونه صندوق «زر» با حباب منفی ۳/‏‏۱درصد، «زرفام» با منفی ۲/‏‏۱‌درصد و «گوهر» با منفی ۶/‏‏۰‌درصد در میان صندوق‌هایی بودند که حتی با کاهش ارزش خالص دارایی‌ها نتوانستند از بازار مزیتی قیمتی بگیرند.

جریان ورود و خروج پول حقیقی نیز تصویر روشنی از تمایلات بازار ارائه می‌دهد. در بیشتر روزهای معاملاتی تیرماه، خروج خالص پول از صندوق‌ها گزارش شده است. در ۱۸تیر خروج پول حقیقی به حدود ۴۸۰‌میلیارد تومان رسید و قدرت خرید حقیقی نیز همچنان زیر سطح تعادلی (کمتر از یک) باقی ماند.

با این حال باید به مزیت‌های ساختاری صندوق‌های طلا نیز توجه کرد. این صندوق‌ها امکان دسترسی به طلا را بدون نیاز به خرید فیزیکی فراهم می‌کنند، از نقدشوندگی بالایی برخوردارند و می‌توانند نقش مکملی در سبد دارایی‌ها داشته باشند به‌ویژه برای آن دسته از سرمایه‌گذاران که به‌دنبال پوشش ریسک تورم هستند.

در جمع‌بندی شاید نتوان صندوق‌های طلا را در این دوره بحرانی، برنده قطعی نامید اما همچنان یکی از معدود مسیرهای رسمی، امن و نیمه‌فعال برای سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مبتنی بر طلا باقی مانده‌اند. بازگشت اعتماد و تثبیت شرایط سیاسی می‌تواند باردیگر این صندوق‌ها را به نقطه تعادل و جذابیت بازگرداند.

وب گردی