خون کثیف

جهان صنعت – کتاب «خون کثیف» نوشته جان کریرو، داستان واقعی و پرتنش سقوط یکی از پرهیاهوترین استارتاپهای تاریخ سیلیکونولی، یعنی شرکت Theranos است. نویسنده که خبرنگار تحقیقی روزنامه والاستریت ژورنال است، در این اثر پرده از دروغهایی برمیدارد که سالهاست از سوی بنیانگذاران ترانوس پنهان نگه داشته شد. این کتاب صرفا روایت یک تقلب نیست، بلکه نمایشی تکاندهنده از ترکیب مرگبار جاهطلبی، غرور، سکوت، ترس و فریب در دنیای فناوری و سرمایهگذاری است.
در قلب این ماجرا، الیزابت هولمز قرار دارد؛ دختری جوان که دانشگاه استنفورد را ترک کرد تا استارتاپی راه بیندازد که دنیا را متحول کند. او ادعا کرد که دستگاهی ساخته که تنها با یک قطره خون میتواند بیش از ۱۰۰نوع آزمایش پزشکی انجام دهد.
ادعایی که اگر درست بود، میتوانست کل صنعت آزمایشگاههای تشخیص طبی را زیر و رو کند. هولمز با لباسهای مشکی شبیه استیو جابز، صدای ساختگی عمیق و اعتمادبهنفس بالا، موفق شد سرمایهگذاران بزرگی همچون روپرت مرداک، هنری کیسینجر، جرج شولتز و شرکتهای سرمایهگذاری را مجذوب ایدهاش کند.
واقعیت این بود که فناوری ترانوس اصلا کار نمیکرد. دستگاه موسوم به «ادیسون» نتایج نادرستی تولید میکرد، کارکنان مجبور بودند برای نمایش صحت دستگاهها، نمونههای خون را در دستگاههای قدیمی و استاندارد آزمایش کنند و دادهها بهشکل هدفمند دستکاری میشد.
بسیاری از کارکنانی که متوجه فریب شدند یا سکوت کردند یا استعفا دادند یا با تهدیدهای سنگین حقوقی مواجه شدند. فرهنگ کاری در ترانوس برپایه ترس، پنهانکاری و نظارت شدید شکل گرفته بود. کارمندان حتی اجازه نداشتند در مورد وظایفشان باهم گفتوگو کنند.
سانی بالوانی، شریک عاطفی و اجرایی هولمز، با استفاده از سبک مدیریتی پر از خشونت کلامی و اقتدارگرایی، فضای شرکت را سرکوبگر کرده بود. هرگونه انتقاد یا تردید در نطفه خفه میشد.
آنها نهتنها هیاتمدیره را در بیخبری نگه میداشتند، بلکه حتی پزشکان، داروخانهها و دولت را نیز با اطلاعات غلط فریب میدادند. با وجود این، هولمز به چهره محبوب رسانهها تبدیل شد؛ عکسش روی جلد مجلات نشست، به عنوان زن آیندهساز معرفی شد و در جمع رهبران سیاسی و اقتصادی ظاهر شد.
فاجعه زمانی آشکار شد که جان کریرو با تعدادی از کارکنان سابق ترانوس تماس گرفت و آرامآرام نقشه فریب را کنار زد. کریرو با تحقیقاتی طولانی و جسارت در برابر تهدیدهای حقوقی تیم وکلای پرقدرت هولمز، مقالهای افشاگرانه در والاستریت ژورنال منتشر کرد.
این مقاله آغاز سقوط ترانوس بود. کتاب «خون کثیف» نشان میدهد که چگونه رویای تغییر جهان، اگر با شفافیت و علم همراه نباشد، میتواند به یک فاجعه اخلاقی و انسانی منجر شود. ترانوس به جای آنکه علم را مبنا قرار دهد، با وعدههای تبلیغاتی و نمایشهای پرزرقوبرق، اعتماد عمومی را بازیچه قرار داد. نکته تلخ ماجرا این است که در این مسیر، جان بیماران نیز به خطر افتاد؛ کسانی که به نتایج غلط آزمایشها اعتماد کردند.
کریرو در روایت خود تنها به افشای فساد نمیپردازد، بلکه فرهنگ حاکم بر سیلیکونولی را نیز نقد میکند؛ فرهنگی که بیش از آنکه به واقعیت توجه کند، مجذوب داستانهای موفقیت، اعتماد بهنفسهای اغراق شده و شخصیتسازیهای رسانهای میشود.