زنان؛ نقطه تحول گردشگری

جهان صنعت- در ایالت مادیا پرادش هند اجرای یک برنامه برای حمایت از زنان که از سوی سازمان ملل متحد به جریان افتاده، نشان داده است که آنها میتوانند در جهت ارتقای صنعت گردشگری اثرگذار باشند، اقتصاد محلی را ارتقا و زندگیها را تغییر دهند، نگاهی که البته به نظر میرسد در ایران آنطور که باید و شاید به آن توجه نشده است.
زنان ستون فقرات اقتصاد گردشگری هستند. از کل نیروی کار جهانی در گردشگری، بیش از نیمی از آنها زن هستند اما به دلیل کلیشههای جنسیتی، فشارهای کار مراقبتی و سایر چالشها، موقعیتهای عمومی همیشه منعکسکننده این اکثریت نیستند. در این صنعت ۱۱تریلیون دلاری، زنان اغلب در پسزمینه هستند و کارها را پیش میبرند اما به ندرت دیده میشوند و نمود این مساله را در ایران هم میتوان دید.
با این همه وقتی به زنان دسترسی به نقشهای برجستهتر- با پشتیبانی آموزش، سرمایهگذاری و راهنمایی مناسب- داده میشود، کل صنعت سود میبرد.
کاتنا سینگ، نماینده زنان سازمان ملل متحد در کشور هند توضیح میدهد: «وقتی زنان نقشهای رهبری و تصمیمگیری را در گردشگری محلی برعهده میگیرند، کل برداشت از یک مقصد تغییر میکند. گردشگران زن نهتنها گزارش میدهند که احساس امنیت بیشتری میکنند بلکه شاهد تغییر نگرش جامعه نسبت به زنان در فضاهای عمومی هستیم.»
برنامه آموزشی «مقصد گردشگری امن برای زنان»
برای مادهو ورما و لیلا گودا، دو شرکتکننده در یک برنامه آموزش شغلی تحت حمایت زنان سازمان ملل در ایالت مادیا پرادش هند، این فرصت ایجاد شده را به معنای درآمد بهتر، قدرت تصمیمگیری در زندگی خود ارزیابی کردهاند.
ورما میگوید: «قبل از این برنامه نمیدانستم زنان میتوانند پول خودشان و صدای خودشان را در امور جامعه داشته باشند.»
برنامه «مقصد گردشگری امن برای زنان» ایالت مادیا پرادش نهتنها زندگی صدها نفر را متحول کرده است بلکه به تغییر برداشتها در مورد نقش زنان در جامعه هند نیز کمک میکند. زنانی که زمانی محدود به وظایف خانگی بودند، اکنون در یک انقلاب آرام، گردشگران را راهنمایی، قایقها را هدایت میکنند و به چهره جدید گردشگری هند تبدیل میشوند.
این مدل که توسط هیات گردشگری مادیا پرادش (MPTB) با همکاری زنان سازمان ملل متحد اجرا میشود، با بهرهگیری از توانمندسازی اقتصادی زنان، رویکردی پایدار در جهت ایمنی و امنیت زنان در فضاهای عمومی- به ویژه مقاصد گردشگری- را اشاعه میدهد.
سازمانهای دولتی حمایت نهادی ارائه میدهند، زنان سازمان ملل متحد در آموزش و تخصص جنسیتی مشارکت دارند و سازمانهای مردمی ارتباط با جامعه را تضمین میکنند. این برنامه آموزشی به تقویت مشارکتهای محلی، طراحی آموزشهایی برای اعتمادسازی و توسعه رهبری کمک میکند.
داستانهای ورما و گودا، مانند دیگر شرکتکنندگان در برنامه، تجسم این انقلاب و تحول در گردشگری هند هستند. آنها هنجارهای جنسیتی سنتی را به چالش میکشند و الهامبخش نسلهای جوانتر برای حرکت به سمت توسعه و حضور در جامعه و کمک به اقتصادهای محلی هستند.
از ناظر ساحل رودخانه تا راهنمای رسمی
مادهو ورما میگوید: «من قبلا در کنار رودخانه میایستادم و زندگی دیگران را تماشا میکردم. حالا خودم مسیر خودم را پیدا میکنم و به دیگران کمک میکنم تا مسیر خودشان را پیدا کنند.»
فقط یکسال پیش روال روزانه ورما هیچ تفاوتی با زنان بیشمار دیگر در جامعه هند نداشت: کارهای خانه و آرزوهای محدود. رودخانهای که او اکنون به عنوان یک اپراتور تور در آن حرکت میکند، کاملا تحت سلطه مردانی بود که از طریق عبور دادن گردشگران از آبهای مقدس آن درآمد کسب میکردند. وقتی فرصتی برای پیوستن به یک برنامه آموزشی گردشگری برای زنان پیش آمد، مردم شک داشتند که این برنامه نتیجهبخش باشد. خانواده ورما او را دلسرد کردند؛ همسایهها شایعهپراکنی کردند. او از خودش پرسید: «چطور میتوانم به عنوان یک زن، روی قایق بایستم و با غریبهها صحبت کنم؟»
در نهایت اما او با حمایت آپراجیتا ماهیلا سانگ، یک سازمان مردمی محلی که با زنان سازمان ملل و MPTB همکاری میکند، به اولین گروه از زنانی که در این برنامه ثبتنام کردند، پیوست. کار آسانی نبود. او مجبور بود زودتر از خواب بیدار شود، به خارج از روستایش سفر کند و برای اولینبار پس از سالها در کلاس درس بنشیند.
ورما اعتراف میکند: «من از صحبت کردن در جمع وحشت داشتم.» او اما از داستانهایی که مادربزرگش تعریف میکرد الهام گرفته بود: افسانهها و اسطورههایی درباره اومکارشوار، یک مکان زیارتی بسیار مقدس. «حالا میتوانم هنگام هدایت قایق داستان تعریف کنم. گردشگران گوش میدهند. آنها سوال میپرسند. آنها لبخند میزنند و من هم لبخند میزنم.»
حضور ورما و دیگر راهنمایان حرفهای زن در آبهای رودخانه نارمادا، هنجارهای جنسیتی را که زمانی آنها را در جای خود نگه میداشتند، به چالش میکشد و حس امنیت را برای بازدیدکنندگان ایجاد میکند. مسافران زن که محرک اصلی رشد فزاینده گردشگری هستند، گزارش میدهند که در مقاصدی که راهنماها و اپراتورهای زن حضور دارند، احساس راحتی و استقبال بیشتری میکنند.
از آنجا که درآمد ماهانه ورما به طور قابلتوجهی افزایش یافته، دخترش توانسته است به مدرسه بازگردد. همسرش اکنون با افتخار از کار او حمایت میکند و سایر زنان جامعه برای ثبتنام در این آموزش پیشقدم شدهاند.
ساخت یک رویا با کمک میراث مادری
زمزمه مکالمات مسافران، موسیقی متن دوران کودکی لیلا گودا در ماندلا، منطقهای کوچک در مادیا پرادش بود. مادرش، راما بای، اولین اقامتگاه خانگی روستا را راه انداخته بود؛ تصمیمی که نهتنها ثبات مالی را به ارمغان آورد بلکه رویاهایی را در گودا نیز شعلهور کرد.
او با اشاره به فضای پر جنب و جوش و دلنشینی که زمانی فقط یک خانه خانوادگی ساده بود، توضیح میدهد: «مادرم این اقامتگاه خانگی را زمانی راهاندازی کرد که اکثر زنان اینجا حتی با غریبهها صحبت نمیکردند. من شاهد استقبال او از مهمانان از سراسر جهان بودم، با وجود اینکه مادرم انگلیسیاش ضعیف بود و تحصیلات رسمی نداشت.» همانطور که گودای جوان بازدیدکنندگان را در پیادهروهای روستا همراهی میکرد، گیاهان دارویی را به آنها نشان میداد و داستانهای عامیانه را تعریف میکرد، استعداد خود را کشف کرد: داستانسرایی.
گودا با تشویق مادرش و حمایت آدار، یک سازمان مردمی، آموزش رسمی را از طریق برنامه مقصد گردشگری امن برای زنان دنبال کرد. او با دریافت آموزشهای جامع، به یک راهنمای محلی دارای گواهینامه تبدیل شد که مهارتهای عملی در مدیریت گردشگری، آگاهی از حفاظت از محیطزیست و تفسیر فرهنگی را به او آموخت.
گودا در حالی که در این حوزه مردسالارانه جای پای خود را محکم میکرد، اغلب با شک و تردید روبهرو میشد. برخی توانایی او را در رهبری تورها، مدیریت تدارکات یا توضیح تاریخ منطقه زیر سوال میبردند. او با اطمینان میگوید: «میدانستم که دانش و اشتیاق من گویاتر از تردیدهاست و هر مهمان راضی، گواهی بر موفقیت من بود.»
اکنون، تحت رهبری او، اقامتگاه خانوادگی به یک کسبوکار پویا و پایدار تبدیل شده است. او مهمانان خود را به صنعتگران، کشاورزان و بافندگان محلی متصل میکند که به نفع جامعه وسیعتر است.
او توضیح میدهد: «این آموزش به من آموخت که روستای خود را از دریچه جدیدی ببینم. آنچه برای ما عادی به نظر میرسد- آداب و رسوم روزانه ما، رابطه ما با جنگل، حتی روشهای آشپزی ما- برای بازدیدکنندگان جذاب است.»
اهمیت توجه به ظرفیتهای زنان در گردشگری ایران
نگاهی به عملکرد موفق زنان هندی در صنعت گردشگری و پویا شدن اقتصادهای محلی از این طریق مشخص میکند که اگر این رویکرد در ایران نیز با توجه به ملاحظات فرهنگی اجرا شود، میتواند هم به اقتصادهای بومی گردشگری کمک کند و هم زمینهساز درآمدزایی و اشتغال زنان باشد.
باید در نظر داشت همین امروز هم زنان در گرداندن امور جاری اقامتگاههای بومگردی و تولید و فروش صنایعدستی در مراکز گردشگری نقش دارند.
با این همه باید پذیرفت که خصوصا در جوامع محلی جای کار زیادی برای استفاده از توان زنان جهت ارتقای گردشگری وجود دارد. ورود بیش از پیش آنها و کار به عنوان راهنمایان محلی و سایر مشاغل مرتبط با توریسم میتواند گامی بلند در جهت کمک به اشتغال زنان خصوصا در مناطق محروم باشد و در عین حال زمینه لازم را برای توسعه بیش از پیش صنعت گردشگری کشور فراهم کند.
چالشهای زنان ایرانی در عرصه گردشگری
برای درک بهتر وضعیت کنونی اشتغال زنان و چالشهای آنها خصوصا در مناطق محروم میتوان به پژوهشی که در استان کرمان به انجام رسیده است نظر داشت. سیدهسمیه هاشمی، عضو هیات علمی گروه گردشگری در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، با همکاری مجتمع آموزش عالی بم، تحقیقی درباره شرایط کاری زنان در اقامتگاههای بومگردی استان کرمان انجام دادهاند. یافتههای این تحقیق نشان میدهند که زنان شاغل در گردشگری با مجموعهای از مشکلات گسترده روبهرو هستند. برخی از این چالشها شامل نگاه منفی جامعه نسبت به کار زنان، دشواریهای ارتباطی با سایر افراد، بحرانهای مالی، ضعف در زیرساختها، قوانین محدودکننده، نبود حمایت درونسازمانی و نگرانیهای جدی درباره آینده شغلی آنهاست. این چالشها از سطح فردی تا ساختاری گسترش دارند و تاثیر زیادی بر روند کاری و روحیه این زنان گذاشتهاند.
در عین حال این تحقیق تاکید میکند که زنان با وجود این مشکلات، راهحلهای موثری برای ادامه مسیر خود پیدا کردهاند. آنها تلاش کردهاند چالشهای فرهنگی را مدیریت کنند، با خانوادهها کنار بیایند، رضایت مشتریان را جلب کنند و از خود در برابر فرسودگی روانی محافظت کنند. این رویکردها، حاصل تجربه، خلاقیت و تلاشهای فردی آنها برای بقا و پیشرفت در فضای شغلی است.
نکته مهمی که در نتایج این تحقیق به چشم میخورد، نقش خود زنان در فرآیند توانمندسازی است. هر چالش جدید، آنها را به فکر چارهجویی و واکنش خلاقانه واداشته است. این واکنشها نهتنها به حفظ کسبوکار آنها کمک کرده بلکه هویت شغلی تازهای برایشان ساخته است. برخی از مهمترین چالشهای اجتماعی که آنها با آن مواجه هستند، ریشه در باورهای سنتی و نگاههای کلیشهای به کار زنان دارد. این مسائل، همانند سدهایی عمل میکنند که مانع پیشرفت زنان میشوند.
این پژوهش همچنین نشان داده که یکی از بزرگترین دغدغههای زنان، نداشتن چشمانداز مشخص برای آینده شغلی خود است. بهویژه پس از دوران همهگیری کرونا، بسیاری از آنها با تهدید تعطیلی یا افت شدید درآمد مواجه شدند. در چنین شرایطی اهمیت برنامهریزی بلندمدت و «آیندهپژوهی» در گردشگری بیشتر از همیشه حس میشود.
باتوجه به چالشهای عدیده زنان در عرصه گردشگری خصوصا در مناطق کمتربرخوردار، انتظار میرود که نهادهای مربوطه با تعریف و اجرای سیاستهای حمایتی، زمینه را برای شکوفایی بیش از پیش زنان ایرانی در عرصه گردشگری فراهم کنند.