در گزارش «تاثیر سیاست تعرفه‌ای دولت آمریکا بر اقتصاد جهان» مطرح شد:

تنظیم مجدد روابط قدرت در اقتصاد جهانی

گروه بازرگانی و کشاورزی
کدخبر: 543309
گزارش مرکز پژوهش‌های اتاق ایران نشان می‌دهد که سیاست‌های تعرفه‌ای دولت آمریکا ابزاری برای اعمال فشار بر اقتصاد جهانی و تنظیم مجدد روابط تجاری است.
تنظیم مجدد روابط قدرت در اقتصاد جهانی

جهان‌صنعت- در گزارش «تاثیر سیاست تعرفه‌ای دولت آمریکا بر اقتصاد جهان» که توسط مرکز پژوهش‌های اتاق ایران منتشر شده، آمده است: سیاست‌های تعرفه‌ای آمریکا ابزاری برای اعمال فشار ژئوپلیتیکی و تنظیم مجدد روابط قدرت در اقتصاد جهانی است. به نقل از روابط‌عمومی اتاق ایران خلاصه این گزارش به شرح زیر است.

خلاصه‌ای بر شرح ماجرا

در تاریخ ۱۳فوریه۲۰۲۵ ترامپ رییس‌جمهور جدید آمریکا، طرحی جدید برای رفع عدم تعادل‌های تجاری اعلام کرد که شامل اعمال تعرفه‌های متقابل است. این بدین معناست که اگر کشوری بر کالاهای آمریکایی تعرفه‌های بالا و موانع دیگری مانند سهمیه‌ها، مقررات و مجوزها اعمال کند ایالات‌متحده نیز به‌طور متقابل همان اقدامات را برای کالاهای آن کشور انجام خواهد داد تا از کارگران و کسب‌و‌کارهای آمریکایی حمایت کند. در این باره مثال‌هایی از تعرفه‌های غیر متقابل شامل موارد زیر است

  1. برزیل بر صادرات اتانول آمریکا تعرفه ۱۸‌درصد اعمال می‌کند درحالی‌که تعرفه آمریکا بر اتانول ۲/‏۵درصد است.
  2. میانگین تعرفه اعمالی هند بر کالاهای کشاورزی در نظام دولت کامله الوداد برابر ۳۹‌درصد است در‌حالی‌که این میانگین در آمریکا فقط ۵‌درصد است.
  3. اتحادیه اروپا بر خودروهای وارداتی تعرفه ۱۰‌درصدی اعمال می‌کند، درحالی‌که آمریکا فقط ۲/‏۵‌درصد تعرفه دریافت می‌کند.

ترامپ در یک پست در شبکه اجتماعی خود اضافه کرد کشورهایی که از سیستم مالیات بر ارزش‌افزوده(VAT) استفاده می‌کنند نیز به‌نوعی مشمول این سیاست خواهند شد زیرا مالیات بر ارزش‌افزوده می‌تواند اثرات شدیدتری از تعرفه داشته باشد. این طرح هیچ کشور یا منطقه‌ای را معاف نکرده و همچنین جدول زمانی مشخصی برای اجرای آن ارائه نداده است. با این حال برنامه دولت بررسی اولیه تاثیرات منفی توافقات تجاری غیر‌متقابل تا اول آوریل۲۰۲۵ بوده و برنامه دفتر مدیریت و بودجه بررسی آن ظرف ۱۸۰‌روز از منظر تاثیرات مالی بوده است که نشان می‌دهد اجرای این سیاست ممکن است در بازه زمانی کوتاهی آغاز شود. در تاریخ ۱۰فوریه دولت ترامپ تعرفه‌هایی بر واردات فولاد و آلومینیوم اعلام کرد که از ساعت ۱۲:۰۱ صبح۱۲مارس۲۰۲۵ به وقت شرق ایالات‌متحده اجرایی شدند.

  1. ۲۵‌درصد تعرفه ارزش‌افزوده بر محصولات فولادی و مشتقات آن
  2. ۲۵‌درصد تعرفه ارزش‌افزوده بر محصولات آلومینیومی و مشتقات آن

ترامپ برای اعمال این تعرفه‌ها به قانون اختیارات اقتصادی اضطراری بین‌المللی (IEEPA)آمریکا استناد کرده است. این قانون که در سال۱۹۷۷ تصویب شد به رییس‌جمهور اختیار می‌دهد که برای مقابله با تهدیدات امنیت ملی سیاست خارجی یا اقتصاد تحریم‌های اقتصادی اعمال و دارایی‌های خارجی را کنترل کند و به‌طور کلی هر اقدام لازم دیگری را انجام دهد. اگرچه IEEPA به طور قانونی برای اعمال کنترل‌های صادراتی و اقدامات تحریمی مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد اما تاکنون هیچ رییس‌جمهوری از آن برای وضع تعرفه بر واردات استفاده نکرده بود. این استفاده بی‌سابقه موجب بروز بحث‌های حقوقی و احتمالا چالش‌های قضایی خواهد شد. تعرفه‌های جدید فولاد و آلومینیوم اعلامی از سوی ترامپ براساس بخش۲۳۲ از قانون گسترش تجارت سال‌۱۹۶۲ اختیار دارد واردات را در صورتی که امنیت ملی را به خطر بیندازد تنظیم کند. علاوه‌بر این بخش‌۶۰۴ از قانون تجارت سال۱۹۷۴ به رییس‌جمهور اجازه می‌دهد مفاد قوانین موثر بر واردات را در جدول تعرفه‌های هماهنگ ایالات‌متحده لحاظ کند. در به‌روزرسانی‌های مربوط به معافیت تعرفه‌های فولاد و آلومینیوم هرچند هیچ کشوری ظاهرا از این تعرفه‌ها معاف نشده اما اعلامیه منتشرشده امکان گفت‌وگو با کشورهایی که با ایالات‌متحده روابط امنیتی دارند را باز گذاشته است. اگر چنین کشوری راه‌حل قابل‌قبولی برای تهدیدهای ناشی از واردات خود ارائه دهد رییس‌جمهور می‌تواند محدودیت را بردارد یا تعدیل کند.

محصولاتی که در کشور ثالث از فولاد و آلومینیومی که در آمریکا ذوب و ریخته‌گری شده‌اند تولید شده باشند نیز معاف هستند. با این حال روندهای قبلی برای معافیت از تعرفه‌ها متوقف شده‌اند. پیش از این وزیر بازرگانی آمریکا اجازه داشت در صورت نبود محصول مشابه در آمریکا یا برای دلایل امنیتی تعرفه را برای محصول خاصی حذف کند. این فرآیند نیز از زمان صدور این اطلاعیه متوقف شده است. برخی کشورها با آمریکا توافقاتی داشتند که آنها را از تعرفه‌ها معاف می‌کرد. این توافقات از ۱۲‌مارس‌۲۰۲۵ لغو و واردات آنها مشمول تعرفه‌های جدید شده که شامل این کشور‌هاست: آرژانتین، استرالیا، برزیل، کانادا، مکزیک کره‌جنوبی کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ژاپن، بریتانیا و اوکراین تعرفه ۲۵‌درصدی بر واردات از کانادا و مکزیک طبق برنامه در روز سه‌شنبه ۴ مارس ۲۰۲۵ اجرایی شد.

ارزیابی واکنش کشورها و اتحادیه‌های منطقه‌ای در مقابل تعرفه‌ها

اعمال تعرفه‌های جدید توسط رییس‌جمهور ترامپ تغییر عمده‌ای در سیاست تجاری آمریکا محسوب می‌شود. این تغییرات می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای برای صنایع مختلف و روابط بین‌المللی داشته باشد بنابراین کسب‌و‌کارها باید اقدامات لازم را انجام دهند.

تعرفه‌ها هیچ ملاحظات سیاسی را منعکس نمی‌کنند تعرفه ۱۰‌درصدی بر بریتانیا نه به‌دلیل هیچ رابطه ویژه‌ای با آن کشور بلکه به این دلیل اعمال شده است که بریتانیا با ایالات‌متحده کسری تجاری دارد؛ باوجود اعلامیه قبلی مبنی‌بر اینکه تمام تعرفه‌های تجاری دو‌جانبه با ایالات‌متحده حذف خواهند شد؛ روسیه و کره‌شمالی از این تعرفه معاف شده‌اند اما عمدتا به این دلیل که جریان‌های تجاری عمده‌ای وجود ندارد اوکراین در مقابل مشمول تعرفه عمومی ۱۰‌‌درصدی است. تعرفه وضع‌شده بر محصولات اتحادیه اروپا ۲۰‌درصد بوده که به‌صورت ترکیبی محاسبه شده است. اگر بین کشورها تمایز قائل می‌شد ایرلند، آلمان و ایتالیا تعرفه‌های بالاتری و هلند و اسپانیا تعرفه‌های کمتری متحمل می‌شدند. مجارستان نتوانسته از اعمال تعرفه جلوگیری کند. این تعرفه‌ها به‌ویژه برای کشورهای آسیایی مانند چین ژاپن و ویتنام که ایالات‌متحده با آنها کسری تجاری عمده‌ای دارد بسیار سنگین بوده است. همچنین شایان توجه است که تمام این تعرفه‌ها علاوه بر تعرفه‌هایی است که قبلا اعلام شده. به‌عنوان مثال تعرفه ۳۴‌درصدی چین علاوه‌بـر ۲۰‌درصدی است که ترامپ قبلا اعلام کرد که به‌نوبه خود علاوه بر رژیم تعرفه‌ای افزایش یافته که از زمان دولت اول ترامپ در حال اجرا بوده است. علاوه‌بر این تعرفه‌های ۲۵‌درصدی بر فولاد و آلومینیوم که قبلا اعلام شد نیز حفظ شده است.

پیشنهادهای سیاستی برای ایران

با رویکرد جدید دولت آمریکا از سال۲۰۲۵ بسیاری از نقاط جهان در حال فاصله‌گرفتن از مرکزیت آمریکا هستند؛ با این حال اکثر آنها بیشتر نگران جایگاه کشور خود در این دنیای پیچیده بوده تا اقدامات آمریکا در دیدگاه ترامپ، او و دیگر رهبران قدرت‌های بزرگ که با قدرت هسته‌ای، نظامی، اقتصادی یا استراتژیک خود شناخته می‌شوند بتوانند با نادیده گرفتن نظرات کشورهای همسایه و قوانین بین‌المللی مسیر آینده را از طریق توافقات تعیین کنند. همزمان ترامپ ارزشی برای جنگ‌های دیگران قائل نیست و ترجیح می‌دهد به‌جای جنگ با تعرفه‌های سنگین تهدید کند و سپس پای میز مذاکره بنشیند.

این دیدگاه معامله‌گرایانه مفهوم قدرت ملی در قرن بیست‌ویکم را به‌گونه‌ای متفاوت تعریف می‌کند. در دنیای معاملات آنچه بیش از همه اهمیت دارد قدرت چانه‌زنی، توانایی مجبور کردن کشورهای دیگر به پذیرش توافقاتی که به‌نفع آمریکاست بوده و در چنین جهانی کشورهای با قدرت‌های میانه مثل ایران مزایای زیادی دارند حتی اگر از نظر وسعت ثروت و قدرت نظامی بسیار ضعیف‌تر از قدرت‌های بزرگ باشند.

در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم زمانی که کشورها می‌توانستند از زور با مصونیت استفاده کنند، قدرت وابسته به قدرت نظامی و اقتصادی بود که به نوبه خود به عواملی مانند وسعت قلمرو، جمعیت منابع طبیعی و انسانی و توانایی استخراج و استفاده از آنها برای اهداف حکومتی بستگی داشت. قدرت‌های بزرگ با استفاده از ارتش‌ها و بازارهای خود حوزه‌های نفوذی ایجاد می‌کردند که در آنها تقریبا بدون محدودیت می‌توانستند مداخله کنند.

در دنیای امروز که هند آن را چند‌هم‌گرایی می‌نامد قدرت‌های میانه می‌توانند با قدرت‌های بزرگ و با یکدیگر برای اهداف مختلف توافق کنند. هند می‌تواند برای امنیت با ژاپن استرالیا و آمریکا برای نفت و گاز با روسیه و برای انرژی سبز با سنگاپور و دیگر کشورهای آسه‌آن وارد مذاکره شود. ایران هم می‌تواند در حوزه چندهم‌گرایی در جهان، با توجه به جایگاه ژئوپلیتیکی منابع طبیعی ظرفیت‌های انسانی و فرهنگی بسیار معنادار و اثر‌گذار باشد؛ هرچند تحقق این نقش مستلزم سیاستگذاری هوشمند روابط خارجی فعال و تعامل سازنده با نهادهای بین‌المللی و رفع تحریم‌هاست. شعار اول آمریکای ترامپ کاملا به‌نفع قدرت‌های میانه است زیرا به آنها اجازه می‌دهد از یک مدل مشابه پیروی کنند.

ائتلاف‌های متغیر

دنی‌رودریک، اقتصاددان دانشگاه ‌هاروارد اشاره کرده است که قدرت‌های میانه خواهان ایجاد ائتلاف‌های متغیر هستند. بسیاری از این کشورهای قدرت میانه همانند ایران اعضای بریکس هستند، گروهی غیر‌رسمی که با برزیل‌، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی آغاز شد و اکنون شامل مصر اتیوپی، ایران امارات متحده عربی و اندونزی است. این سازمان بیشتر از هرچیز به‌عنوان ابزاری برای اتحادهای موقت عمل می‌کند؛ راهی برای افزایش قدرت چانه‌زنی اعضا در نهادهای سنتی تحت رهبری غرب.

تجارت بین اعضای بریکس به سرعت در حال رشد است. علاوه بر این امارات، ایران و اندونزی و همچنین شرکای جدید بریکس یعنی نیجریه و قزاقستان همگی تولیدکنندگان و صادرکنندگان بزرگ یا متوسط نفت هستند. اگر عربستان سعودی که هنوز عضویتش را بررسی می‌کند تصمیم به پیوستن بگیرد یک گروه بزرگ از کشورهای اوپک می‌توانند نشست‌هایی در حاشیه اجلاس‌های بریکس برگزار کنند. سوال برای ایران باید این باشد که از عضویت در بریکس چگونه می‌تواند قدرت چانه‌زنی خود را افزایش دهد؟

ترامپ اعلام کرد که قصد دارد صلح‌ساز و وحدت‌بخش باشد، جنگ‌ها را پایان دهد و از آغاز جنگ‌های جدید جلوگیری کند که می‌تواند فرصتی برای دیپلماسی و رفع تحریم‌های کشور باشد. او بالاتر از همه می‌خواهد برنده شود اما روش برنده شدن او از طریق معامله است نه از طریق سلاح، در چنین محیطی سخت‌ترین مذاکره‌کننده پادشاه است. بسیاری از کشورها مشتاق خواهند بود که پای میز بیایند اما تقویت‌شده با قدرت ترک میز. زمانی که معامله پیشنهادی مطابق میل‌شان نباشد چراکه قوی‌ترین دارایی هر کشور در هر مذاکره توانایی ترک میز است. از این فضا باید ایران نهایت استفاده را ببرد. با توجه به تحولات فوق و شرایط خاص اقتصادی ایران پیشنهادهای زیر به‌عنوان راهبردهای تقویتی در قالب چند‌هم‌گرایی در حوزه سیاستگذاری تجاری و بین‌المللی ارائه می‌‌شود.

راهبردهای تقویتی در قالب چند هم‌گرایی

تنوع‌بخشی به شرکای تجاری در قالب بریکس‌، پیمان شانگهای و اکو و …:  با توجه به تشدید تنش‌های تجاری بین قدرت‌های بزرگ ایران باید راهبردی فعال در گسترش روابط تجاری با کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین اتخاذ نماید.  حضور موثر در سازمان‌هایی نظیر پیمان شانگهای بریکس، اتحادیه اوراسیا و اکو نیز باید تقویت شود.

بازطراحی جایگاه ایران در زنجیره ارزش جهانی: توسعه صنایع بالادستی و میانی به‌ویژه در حوزه پتروشیمی فلزات اساسی، فناوری‌های اطلاعاتی و دارویی به منظور کاهش وابستگی به واردات کالاهای واسطه‌ای و فناوری محور ضروری است.

تقویت دیپلماسی تجاری و نهادی‌سازی مذاکرات اقتصادی: ایجاد ساختارهای تخصصی در وزارت صمت و وزارت امور خارجه و اتاق‌های بازرگانی برای رصد تعرفه‌ها، استانداردها و مقررات تجارت جهانی و تربیت مذاکره‌کنندگان حرفه‌ای گامی اساسی در تعامل با اقتصاد جهانی خواهد بود.

پایش مستمر سیاست‌های تجاری قدرت‌های بزرگ:  ایجاد یک مرکز تخصصی در اتاق بازرگانی ایران با هدف رصد و تحلیل روزآمد تحولات تعرفه‌ای و ارزی آمریکا‌، چین، اتحادیه اروپا و شرکای عمده تجاری به پیش‌بینی فرصت‌ها و تهدیدها کمک می‌کند.

اصلاحات ساختاری در اقتصاد داخلی: کاهش کسری بودجه دولت تقویت پس‌انداز ملی و جهت‌دهی سرمایه‌گذاری داخلی به‌سمت صادرات‌محوری راه‌حل بلند‌مدت کاهش آسیب‌پذیری تجاری و ارزی خواهد بود.

تعامل سازنده با نهادهای بین‌المللی: اگر چه تحریم‌ها محدودیت‌هایی ایجاد کرده‌اند اما ایران باید در کنار دنبال‌کردن رفع تحریم‌های ظالمانه در حد امکان با سازمان‌های بین‌المللی موثر و در دسترس تعامل علمی و فنی داشته باشد تا از ظرفیت‌های تحلیل و داده‌های جهانی بهره‌مند شود.

تحولات اخیر در نظام تجارت بین‌الملل نوید بازآرایی ساختاری در نظم جهانی را می‌دهد. در این چارچوب ایران باید با درک صحیح از روندهای نوظهور هوشمندی در دیپلماسی تجاری، بازسازی درونی اقتصاد و گسترش افق‌های همکاری بین‌المللی جایگاه خود را در نظم جدید تثبیت کند.

وب گردی