از اخبار منفی دوری کنید…

جهانصنعت– با گذشت بیش از ۱۰روز از حملات رژیم صهیونیستی به ایران، در حالی که هنوز آثار روانی و اجتماعی این تهاجم محسوس است، نشانههای بازگشت تدریجی مردم به زندگی عادی مشاهده میشود اما این بازگشت تا چه اندازه حاصل مکانیسمهای طبیعی ذهن برای تطبیق با بحران بوده و تا چه اندازه ناشی از فشارهای اقتصادی و نیاز به بقا در فضای کسبوکار است؟ براساس گفتههای روانشناسان و متخصصان حوزه سلامت روان، در چنین شرایطی مغز انسان به دنبال راههایی برای تحملپذیر کردن تهدید و کاهش فشار روانی میگردد. بدن نمیتواند برای مدت طولانی در وضعیت شوک و استرس باقی بماند و به ناچار به سمت تطبیق با شرایط جدید حرکت میکند. به گفته این متخصصان، یکی از واکنشهای رایج در چنین شرایطی، بازگشت به فعالیتهای روزمره، دوری از اخبار، پرخوری عصبی یا حتی بیاشتهایی است؛ رفتاری که از تلاش ناخودآگاه بدن برای حفظ بقا و ثبات روانی ناشی میشود. در همین راستا، برخی روانشناسان پدیدهای به نام «پردازش دوگانه در شرایط تهدید» را مطرح میکنند. این مفهوم که ریشه در نظریههای روانشناسی شناختی دارد، توضیح میدهد که ذهن انسان در مواجهه با بحرانها و تهدیدهای شدید- از جمله حملات نظامی، فجایع طبیعی یا فشارهای اجتماعی- به طور همزمان از دو نوع سیستم پردازش اطلاعات استفاده میکند. طبق این نظریه، سیستم اول که سریع، خودکار، احساسی و شهودی است، در موقعیتهای بحرانی فعالتر میشود. این سیستم مسوول واکنشهای فوری مانند «فرار یا مبارزه» است. در مقابل، سیستم دوم که کندتر، منطقی، تحلیلی و آگاهانه عمل میکند، در شرایط پرتنش کمتر در دسترس قرار دارد زیرا به تمرکز و زمان بیشتری نیاز دارد.
متخصصان معتقدند در شرایطی مانند روزهای پس از حملات اخیر، بخش زیادی از جامعه به طور ناخودآگاه وارد فاز «پردازش سریع» شدهاند؛ حالتی که به افراد کمک میکند در برابر فشارهای روانی طاقتفرسا دوام بیاورند اما در عین حال میتواند باعث سرکوب احساسات یا تصمیمگیریهای هیجانی نیز بشود.
بازگشت به روزمره برای کسبوکارها حیاتی است
در کنار سازوکارهای روانی، یکی از عوامل تعیینکننده در بازگشت به زندگی عادی، فشار اقتصادی است. بسیاری از کسبوکارها، به ویژه کسبوکارهای کوچک و خدماتی، ظرفیت دوام طولانیمدت در شرایط تعطیلی یا رکود را ندارند. به گفته کارشناسان اقتصادی، این مشاغل معمولا فاقد ذخایر نقدی کافی برای مقابله با بحران هستند و حتی وقفهای کوتاه در فعالیت میتواند آنها را به مرز ورشکستگی بکشاند. بازگشت به کار برای بسیاری از کارفرمایان نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است. اگر فعالیت اقتصادی متوقف شود، چرخه پرداخت دستمزد، اجاره، بدهیهای بانکی و تعهدات مالی دیگر دچار اختلال میشود. این فشار به ویژه برای مشاغل خرد، مغازهداران، رانندگان تاکسیهای اینترنتی و فروشندگان خردهپا بسیار محسوس است. در شرایط فعلی، بسیاری از کسبوکارها به ویژه کسبوکارهای کوچکتر برای ادامه مسیر خود نیاز به حضور در چرخه بازار را دارند. همین امر سبب میشود که مردم چه بخواهند چه نه، سر کارهای خود برگردند. پس این بازگشت چه از نظر اقتصادی و چه از منظر روانی و بهبود حال روحی افراد امری اجتنابناپذیر و الزامی است.
ذهنها درگیر
حال در روزهایی که صدای پدافند هوایی، جای صدای زنگ مدرسه و بوق ماشینها را گرفته و چراغ خانهها بیشتر از ترس روشن میماند تا عادت، مفهوم «شب» برای خیلیها تغییر کرده است. دیگر شب فقط تاریکی و سکوت نیست؛ ترکیبی است از اضطراب، گوشتیز کرد و مرور بیپایانِ اخبار. شهرها حالوهوای عجیبی دارند. نه جنگ مستقیم است، نه صلح کامل، چیزی بین ماندن و گریختن، چیزی بین آرامش و آشفتگی.
در این فضای خاکستری، خواب شبانه- که زمانی سادهترین و ابتداییترین نیاز انسان بود- حالا برای بسیاری تبدیل به امری بعید شده است. از نوجوانی که زیر پتو با گوشی خبر دنبال میکند تا مادری که نیمهشب بچهاش را از خواب میپراند تا او را به جایی امنتر ببرد یا پدری که با چشمهای باز سقف را نگاه و فکر میکند «حالا باید چه کرد؟»… همه درگیرند و همه در تلاطم هستند. در چنین شرایطی، سلامت روان دیگر موضوعی فرعی نیست بلکه حیاتی است. بدن خسته شاید با چند ساعت استراحت ترمیم شود اما ذهن مضطرب و روان فرسوده به سادگی به مسیر برنمیگردد. اینجاست که نقش خدمات روانی پررنگ میشود، به ویژه آنهایی که بیهزینه و رایگان، در دل بحران در حال ارائه هستند. یک سو، روانشناسی که این روزها بدون دریافت هیچ هزینهای به مراجعهکنندگان مشاوره میدهد، نه در کلینیکی لوکس، بلکه از خانه یا در یک اتاق ساده محلی. سوی دیگر، نهادی شهری که در روزهای تعطیلی و سکون، هنوز در حال ارائه خدمات به زنان و خانوادههاست و اجازه نداده چراغ امید در محلهها خاموش شود.
این دو روایت، تنها گوشهای از تلاش افراد و نهادهایی است که بیآنکه نامشان تیتر شود، شب را برای دیگران کمی قابل تحملتر میکنند.
نوجوانها را در معرض اخبار جنگ قرار ندهید
در یکی از همین شبهای بیقرار، با او تماس میگیرند؛ روانشناسی که این روزها بهصورت داوطلبانه و رایگان، از پشت خط تلفن پاسخگوی کسانی است که زیر فشار اضطراب، جایی برای پناه نمییابند.
نه تابلویی بر در مطبش هست و نه نوبتدهی آنلاین، فقط یک تلفن و صدایی آرام که سعی میکند میان صدای پدافند و اخبار بیوقفه، اندکی آرامش تزریق کند. گفتوگویمان را با همین پرسش آغاز کردیم: «در روزهایی که خواب سخت شده، چطور میتوان ذهن را آرام کرد؟»
الهام برادران، روانشناسی که در حوزه اختلال اضطراب فعالیت میکند، گفت: نوجوانان نیازی به دریافت اخبار دقیق و لحظهای ندارند چون دانستن کمکی به آنها نمیکند و فقط اضطرابشان را بالا میبرد. در بیشتر موارد، اطلاعاتی که دریافت میکنند هم از منابع غیرموثق و متناقض است. توصیهام این است که نوجوانها از فضای خبری دور باشند و برای بزرگسالان محدودیت خبری بگذارید.
او برای بزرگسالان هم نسخه متفاوتی میپیچد و میگوید: اگر فرد بزرگسال هستید و حس میکنید باید در جریان اتفاقات باشید، فقط از دو منبع قابل اعتماد استفاده کنید. برای خودتان ساعت خبرخوانی تعیین کنید. مثلا صبحها ۱۰دقیقه و شبها قبل خواب اما به هیچوجه بلافاصله پیش از خواب اخبار را چک نکنید.
اگر با اضطراب از خواب بیدار میشوید
این روانشناس گفت: بسیاری از مراجعانم میگویند که نیمهشب با اضطراب از خواب میپرند و گوشی را برمیدارند تا ببینند چه شده است. این کار فقط اضطراب را تثبیت میکند. پیشنهاد میکنم قبل از خواب خبر نخوانید. اگر لازم میدانید چیزی بدانید، با فاصله یک ساعت قبل خواب، از یک منبع رسمی و مختصر مرور کنید. بعد از آن سراغ موسیقی ملایم، مدیتیشن یا حتی داستان کوتاه بروید تا ذهن آرامتر شود. خیلیها در شهرهایی زندگی میکنند که شبها صدای پدافند میشنوند. اگر اضطراب زیاد است و خواب را مختل کرده، باید به روانپزشک مراجعه کرده و به طور موقت از دارو استفاده کرد. خواب شب با روز قابل جایگزین نیست. خواب باکیفیت شب، بخش بزرگی از ترمیم روان ما را به عهده دارد. داروهایی مثل ملاتونین یا داروهای سبک بدون وابستگی میتوانند کمککننده باشند. در هر صورت با پزشک متخصص مشورت کنید.
امنیت روانی کودکان در سایه آرامش والدین
دکتر پگاه فرخزاد، متخصص روانشناسی بالینی با توجه به شرایط جنگی موجود، راهکارهای لازم درخصوص پیشگیری و مقابله با اثرات روانی این مساله بر کودکان و نقش والدین را تشریح کرد.
وی افزود: در روزهای اخیر، اخبار مربوط به جنگ از رسانهها و فضای مجازی به طور گسترده منتشر میشود و موج صداها و انفجارهای مهیب، سلامت روانی همه گروههای سنی، به ویژه کودکان را تهدید میکند. کودکان به دلیل نداشتن درک کامل از شرایط موجود، ممکن است دچار مشکلات روانی گوناگونی شوند که در بلندمدت میتواند پیامدهایی مانند ترس، اضطراب و نگرانیهای شدید نسبت به امنیت خود و خانوادهشان را در پی داشته باشد، به گفته این روانشناس، چنین ترسها و اضطرابهایی میتواند مستقیما بر تمرکز و فرآیند یادگیری کودکان نیز تاثیر بگذارد. در چنین شرایطی والدین ممکن است شاهد تغییرات رفتاری در فرزندان خود باشند؛ ازجمله پرخاشگری، انزوا، بیخوابی و کابوسهای شبانه. این درمانگر کودک و نوجوان درخصوص راهکارهای کاهش اثرات روانی ناشی از فضای جنگی بر کودکان گفت: والدین باید تلاش کنند با بهرهگیری از روشهای مناسب، میزان ترس و اضطراب کودکان را کاهش دهند. به عنوان مثال، میتوانند زمان تماشای تلویزیون و دسترسی به اخبار خشونتآمیز از طریق رسانهها و فضای مجازی را برای کودک کنترل و محدود کنند.
وی با تاکید بر اینکه ایجاد فضای آرام در خانواده نقش موثری در کاهش استرس کودکان دارد، بیان کرد: بهتر است والدین به صحبتها و نگرانیهای کودکان گوش دهند و با زبانی ساده و متناسب با درک و فهم آنان، نسبت به وقایع روز توضیحاتی ارائه کنند و اطمینان دهند که در امنیت کامل هستند. خانوادهها باید تا حد امکان، محیطی امن و قابل اعتماد برای فرزندان خود فراهم کنند تا کودکان احساس امنیت بیشتری داشته باشند.این متخصص روانناسی بالینی ادامه داد: تداوم فعالیتهای روزمره، انجام برنامههای شاد خانوادگی، تماشای فیلمهای سرگرمکننده و انجام کارهای لذتبخش میتواند تا حد زیادی اثرات منفی فضای پرتنش موجود را کاهش دهد. در صورتی که علائم ترس و اضطراب در کودکان شدید، پایدار و مقاوم به راهکارهای اولیه باشد، والدین باید حتما با یک متخصص روانشناسی کودک مشورت کنند.
۹ توصیه یونیسف برای گفتوگو با کودکان درباره جنگ
در دنیایی که اخبار جنگ و درگیری به سرعت منتشر میشود، کودکان نیز در معرض این اطلاعات قرار میگیرند. آنها ممکن است سوالاتی درباره جنگ، خشونت و ترس بپرسند که پاسخ دادن به آنها برای والدین و مراقبان چالشبرانگیز باشد. سکوت و نادیده گرفتن این پرسشها نهتنها به رفع نگرانیهای کودکان کمکی نمیکند، بلکه میتواند باعث ایجاد اضطراب و ترس بیشتر در آنها شود، بنابراین ضروری است که با رویکردی آگاهانه و همدلانه، فضایی امن برای گفتوگو با کودکان درباره جنگ ایجاد کنیم.
۹نکته کاربردی یونیسف، به شما کمک میکند تا این گفتوگو را به شیوهای مناسب و سازنده مدیریت کنید و به کودکان خود اطمینان دهید که در کنارشان هستید.
چگونه با کودکان از جنگ حرف بزنیم؟
ترس، غم، عصبانیت و خشم و عصبی بودن، این احساسات و سایر احساسات میتوانند زمانی که جنگ یا درگیری تیتر اخبار میشود، ایجاد شوند. هر زمان که کودکان به امنیت و محافظت نیاز دارند، به والدین، بستگان و معلمان خود مراجعه میکنند، حتی بیشتر در مواقع بحرانی. در اینجا ۹نکته در مورد چگونگی برقراری ارتباط با کودکان، حمایت از آنها و ایجاد آرامش پیدا خواهید کرد.
۱. بفهمید کودک از قبل چه میداند و چه احساسی دارد
زمانی را انتخاب کنید که بتوانید به طور طبیعی به رویدادهای جاری بپردازید، مانند هنگام صرف غذا. قبل از بحث در مورد درگیری، از کودک بپرسید که چه میداند و چه احساسی دارد. برخی کودکان اطلاعات کمی دارند و نمیخواهند در مورد آن صحبت کنند و شما باید به این انتخاب احترام بگذارید. دیگران ممکن است بیسروصدا نگران باشند. برای کودکان خردسال، نقاشی یا بازی میتواند به باز کردن بحث کمک کند. اخبار از طرق مختلف به کودکان میرسد، به همین دلیل درک آنچه کودک دیده یا شنیده، مهم است. از این فرصت برای آرام کردن کودک و انکار هرگونه اطلاعات نادرستی که به صورت آنلاین دیده یا از دوستانش شنیده است، استفاده کنید.
2. احساسات کودک را جدی بگیرید
همه کودکان به یک اندازه با جریان مداوم تصاویر و اطلاعات نگرانکننده کنار نمیآیند. کودکان خردسال ممکن است نتوانند بین تصاویر روی صفحه نمایش و واقعیت خود تمایز قائل شوند، آنها معتقدند که در معرض خطر قریبالوقوع هستند. کودکان بزرگتر ممکن است مقالات نگرانکنندهای را در رسانههای اجتماعی خوانده باشند و از تشدید درگیری بترسند. مهم است که نگرانیهای کودکان را کوچک نشمارید. به آنها اطمینان دهید که احساساتشان طبیعی است. با توجه کامل به آنها نشان دهید که به حرفهایشان گوش میدهید و به آنها اطمینان دهید که میتوانند در هر زمانی با شما صحبت کنند.
3. بحثی آرام و متناسب با سن داشته باشید
کودکان حق دارند در مورد اتفاقات جهان اطلاعات کسب کنند. در عین حال، بزرگسالان مسوولیت محافظت از کودکان در برابر آسیب را بر عهده دارند. در طول بحث، از زبان مناسب سن استفاده کنید و همیشه واکنشهای آنها را زیر نظر داشته باشید. البته ممکن است شما نیز نگران وضعیت جهانی باشید و این کاملا طبیعی است اما به یاد داشته باشید که کودکان به طور خاص احساساتی هستند، بنابراین باید سعی کنید با آرامش صحبت کنید و مراقب زبان بدن خود باشید. به کودکان اطمینان دهید که در امان هستند و مردم در سراسر جهان برای پایان دادن به درگیری و دستیابی به صلح تلاش میکنند.
4. اشکالی ندارد که به همه چیز پاسخ داده نشود
ممکن است مواقعی وجود داشته باشد که پاسخ یک سوال را نداشته باشید و اشکالی ندارد. به کودک بگویید که باید اطلاعات بیشتری کسب کرده یا تحقیق کنید. با کودکان بزرگتر میتوانید با هم به دنبال پاسخ باشید. از وبسایتهای سرویسهای خبری معتبر یا سازمانهای بینالمللی مانند یونیسف یا سازمان ملل استفاده کنید. به فرزندتان توضیح دهید که برخی از اطلاعات موجود در اینترنت نادرست بوده و یافتن منابع معتبر مهم است.
5. از تعمیم دادن خودداری کنید
متاسفانه درگیریها اغلب با بیگانههراسی نسبت به یک قوم یا کشور خاص همراه هستند. هنگام صحبت با کودک، از کلیگویی در مورد گروهها یا ملیتها خودداری کنید. در عوض از این فرصت برای ایجاد حس دلسوزی استفاده کنید، مثلا برای خانوادههایی که مجبور به ترک وطن خود شدهاند. حتی اگر درگیری در یک کشور دوردست در حال وقوع باشد، میتواند باعث ایجاد تبعیض در نزدیکی آنها شود. اگر مشکوک هستید که کودکی در مدرسه مورد سرزنش یا آزار و اذیت قرار میگیرد، او را تشویق کنید تا با شما یا یک بزرگسال مورد اعتماد صحبت کند.
6. داستانهای مثبت را برجسته کنید
برای کودکان مهم است که درک کنند مردم از طریق اعمال شجاعانه و مهربانانه به یکدیگر کمک میکنند. به دنبال داستانهای مثبت باشید، مانند داستانهایی در مورد امدادگران که به دیگران کمک میکنند یا جوانانی که خواستار صلح هستند. از کودکان بپرسید که آیا مایل به شرکت در یک ابتکار صلح هستند یا خیر. به عنوان مثال، آنها میتوانند یک پوستر بکشند یا شعری برای صلح بنویسند. میتوانید با هم در یک کمپین جمعآوری کمکهای مالی محلی شرکت کنید، در حالت ایدهآل برای یک سازمان بشردوستانه معتبر که میداند چگونه از کمکهای مالی به طور موثر استفاده کند. وقتی فکر میکنیم که داریم کاری انجام میدهیم یا همان احساس اقدام، حتی در مقیاس کوچک، اغلب نتایج بزرگی به همراه دارد: آرامش.
7. به نحوه پایان دادن به بحث توجه کنید
به محض اینکه بحث به پایان رسید، باید احساسات کودک را بررسی کنید. به عنوان مثال سعی کنید با مشاهده زبان بدن یا تنفس او، سطح اضطراب او را ارزیابی کنید. میتوانید بررسی کنید که آیا کودک از همان لحن همیشگی استفاده میکند یا خیر. به کودک یادآوری کنید که اگر نگران است، سوالی دارد یا صرفا میخواهد صحبت کند، همیشه میتواند به شما مراجعه کند.
8. از سلامت کودک اطمینان حاصل کنید
تا زمانی که درگیری ادامه دارد باید مرتبا کودک را بررسی کنید. چه احساسی دارد؟ آیا سوال یا چیز جدیدی داشته که دوست دارد با شما در میان بگذارد؟ اگر کودک نگران وقایع به نظر میرسد، مراقب هرگونه تغییر در رفتار یا خلق و خو، مانند درد معده، سردرد، کابوس یا اختلالات خواب باشید. غم یا عصبانیت نیز ممکن است بروز کند. بسیاری از این واکنشها پاسخهای طبیعی به وقایع استرسزا بوده و معمولا کوتاهمدت هستند. با این حال، اگر ادامه پیدا کنند، ممکن است کودک به کمک تخصصی نیاز داشته باشد.
9. از خودتان هم مراقبت کنید
برای کمک به کودکان از خودتان مراقبت کنید. اگر در مورد وضعیت جهانی احساس ترس یا استرس دارید، با اعضای خانواده، دوستان یا افرادی که به آنها اعتماد دارید تماس بگیرید. به نحوه دریافت اطلاعات خود توجه کنید. سعی کنید در طول روز زمانی را برای اطلاع از رویدادها اختصاص دهید، نه اینکه دائما آنلاین باشید.