پرسش از افراطگرایی در خدمترسانی
یکم– مدیران دولتهای جمهوری اسلامی پس از پایان جنگ ایران و عراق یک عادت عجیب پیدا کردهاند که انگار ترک آن دشوار است. این چه عادتی است که ترک آن سخت شده است. این عادت درباره دادن وعدههای هیجانی و احساسی در روزهای ناخوش است.
دوم– چرا به نظرتان این عادت خوبی نیست؟ ببینید، وقتی یک مدیر در روزهای سخت ناگهان طوفان ذهنی میکند و میگوید از این پس باید خدمات بیشتری به مثلا فعالان اقتصادی داده شود، خب این مگر بد است؟ شاید در نگاه اول رفتار مثبتی ارزیابی شود اما مردم و فعالان اقتصادی میپرسند اگر چنین امکانی وجود دارد که حالا در این شرایط امکانات بیشتری داده شود معنایش این است که پیش از این دریغ میشده است.
سوم– حالا مگر کدام مدیری حرفی در همین مسیر زده است؟ مدیران دبیرخانه مناطق آزاد چنین دستوری به روسای مناطق آزاد دادهاند. از او میپرسیم ناگهان چه شد که میخواهید به خدمت گیرندگان امکانات بیشتری بدهید؟ آیا این امکانات را احتکار کرده بودید؟ اگر غیر از این است آیا قرار است امکانات تازه ملی داده شود؟ میدانیم که نمیشود در این شرایط بهطور عجیبی امکانات برای همه سازمانها داده شود.
حالا باید چه کرد؟ توصیه میشود مدیران از هیجانی شدن خودداری کنند تا مطالبات ناگهان اوج نگیرند و نشود به آنها عمل کرد.