تاثیر بحران آب بر دیپلماسی انرژی در خاورمیانه

کدخبر: 540704
در آینده خاورمیانه، آن‌کس که بتواند میان برق، باد، نفت و آب پیوندی متوازن و مشارکتی بسازد، نه‌فقط کشور خود که صلح منطقه را تضمین خواهد کرد.
تاثیر بحران آب بر دیپلماسی انرژی در خاورمیانه

سید‌کامران یگانگی– در آینده خاورمیانه، آن‌کس که بتواند میان برق، باد، نفت و آب پیوندی متوازن و مشارکتی بسازد، نه‌فقط کشور خود که صلح منطقه را تضمین خواهد کرد.
در آینده خاورمیانه، آن‌‌کس که بتواند میان برق، باد، نفت و آب پیوندی متوازن و مشارکتی بسازد، نه ‌فقط کشور خود که صلح منطقه را تضمین خواهد کرد.
دیپلماسی ایرانی: در نظم در حال گذار جهانی، رابطه میان انرژی، آب و سیاست خارجی از سطوح فنی به سطوح ژئوپلیتیک ارتقا یافته است. در این میان، خاورمیانه در کانون یکی از پیچیده‌ترین مثلث‌های راهبردی قرار دارد: آب اندک، انرژی متمرکز و تعاملات سیاسی شکننده. بحران آب دیگر نه صرفا یک مساله محیط‌زیستی، بلکه متغیری کلیدی در تنظیم سیاست‌های انرژی و بازتعریف معادلات دیپلماسی منطقه‌ای شده است.

آب، انرژی و امنیت: یک سه‌گانه راهبردی در خاورمیانه

برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس- ‌از جمله عربستان، امارات، کویت و قطر- ‌سال‌هاست برای تامین آب شرب به فناوری‌های انرژی‌بر مانند شیرین‌سازی آب دریا وابسته‌اند. این وابستگی، مصرف برق را به‌ ویژه در ماه‌های گرم سال به ‌طور چشمگیری افزایش داده و تقاضای انرژی را به سطوح بحرانی رسانده است. از سوی دیگر، توسعه صنایع پتروشیمی، کشاورزی کنترل‌شده و شهرهای نوبنیاد مانند نئوم، نیاز به آب پایدار و انرژی مداوم را دوچندان کرده است. در چنین وضعیتی، بحران آب عملا سیاستگذاری انرژی را مشروط کرده و هرگونه اختلال در تامین انرژی، به بحران ثانویه در حوزه آب منجر می‌شود. به عبارت دیگر، امنیت آبی و امنیت انرژی در این منطقه در هم تنیده‌اند.

هیدروژئوپلیتیک نوین: از رقابت به تعامل مشروط

این پیوند تنگاتنگ میان آب و انرژی، بُعدی جدید به دیپلماسی منطقه‌ای بخشیده است. به‌ویژه در روابط کشورهای حوزه خلیج‌فارس با ایران، عراق، ترکیه و حتی کشورهای شمال آفریقا، دیگر نمی‌توان پرونده‌های آبی و انرژی را از یکدیگر جدا دانست.
نمونه‌هایی از این تعاملات چندوجهی را می‌توان در موارد زیر مشاهده کرد:
– گفت‌وگوهای سه‌جانبه میان عراق، ترکیه و ایران بر سر آب‌های فرامرزی که با پرونده صادرات برق و گاز نیز گره خورده‌اند.
– سرمایه‌گذاری عربستان و امارات در نیروگاه‌های تجدیدپذیر کشورهای آفریقایی با هدف ایجاد توازن در واردات آب مجازی
– گسترش فناوری‌های ذخیره انرژی و نمک‌زدایی در پروژه‌های مشترک منطقه‌ای که همزمان اهداف آبی و انرژی را
دنبال می‌کنند.

پیامدها برای دیپلماسی انرژی

بحران آب موجب بازتعریف اولویت‌های دیپلماسی انرژی در منطقه شده است. اگر پیشتر تمرکز بر صادرات نفت و گاز و بازارهای بین‌المللی بود، اکنون دیپلماسی انرژی منطقه‌ای باید:
1. بر پایداری منابع آبی مورد نیاز صنعت انرژی تمرکز کند.
2. به‌ دنبال همکاری در مدیریت مشترک حوضه‌های آبی باشد.
3. از فناوری‌های تجدیدپذیر برای کاهش فشار بر منابع آبی بهره گیرد.
4. بر همزمانی امنیت آبی و انرژی در مذاکرات سیاسی تاکید ورزد.
در غیر این صورت، کشورهای منطقه ناچار خواهند بود سهم بیشتری از انرژی خود را صرف «تامین آب» کنند؛ فرآیندی که به معنای کاهش توان صادراتی، وابستگی بیشتر به واردات فناوری و بروز نابرابری در دسترسی به منابع است.

پیشنهاد راهبردی: معماری نوین همکاری آبی- انرژی

شرایط جدید مستلزم ایجاد نهادهای منطقه‌ای برای همگرایی سیاست‌های آبی و انرژی است. پیشنهادهایی مانند:
– تاسیس «مجمع آب و انرژی خاورمیانه»
– تنظیم «پیمان منطقه‌ای دیپلماسی منابع» با محوریت امنیت مشترک
– توسعه سامانه‌های اطلاعاتی منطقه‌ای در زمینه آب، انرژی و اقلیم
می‌توانند زمینه‌ساز شکل‌گیری فهم مشترک، شفافیت داده‌ها و پرهیز از سوءتفاهم‌های ژئوپلیتیک باشند. چنین نهادهایی باید بر محور منافع بلندمدت، نه فقط منطق رقابت کوتاه‌مدت، طراحی شوند.

سخن پایانی: در عصر بحران، دیپلماسی باید پیوند بزند، نه تفکیک کند

در جهانی که «آب» در حال تبدیل شدن به مناقشه‌برانگیزترین منبع است، منطقه‌ای مانند خاورمیانه که با گرمایش زمین، رشد جمعیت و شکنندگی ساختار حکمرانی روبه‌رو بوده، به بازاندیشی در الگوهای تعامل خود نیازمند است. دیپلماسی انرژی نمی‌تواند نسبت به آب بی‌تفاوت بماند؛ همان‌گونه که دیپلماسی آب نمی‌تواند از انرژی جدا بماند. هر میزان که سیاست خارجی در این منطقه بر پایه تفکیک این دو حوزه بنا شود، هم‌افزایی از دست می‌رود و بحران‌ها همزمان و هم‌افزا رخ می‌دهند.
در آینده خاورمیانه، آن‌کس که بتواند میان برق، باد، نفت و آب پیوندی متوازن و مشارکتی بسازد، نه ‌فقط کشور خود که صلح منطقه را تضمین خواهد کرد.

وب گردی