مدیریت واحدهای تولیدی در زمان جنگ: چالش‌ها و راهبردها

کمک واحدهای تولیدی به بقای ملی

گروه صنعت
کدخبر: 540671
جنگ به عنوان یک بحران گسترده، تاثیرات عمیقی بر تمامی جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک کشور به دنبال خواهد داشت.
کمک واحدهای تولیدی به بقای ملی

جهان‌صنعت– جنگ به عنوان یک بحران گسترده، تاثیرات عمیقی بر تمامی جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک کشور به دنبال خواهد داشت. در این میان نباید فراموش کنیم که واحدهای تولیدی به عنوان ستون فقرات اقتصاد مقاومتی، نقش حیاتی در تامین نیازهای اساسی جامعه و پشتیبانی از جبهه‌های نبرد را برعهده می‌گیرند، از این‌رو مدیریت این واحدها در شرایط جنگ، نیازمند تدابیر ویژه، انعطاف‌پذیری بالا و توانایی تطابق با شرایط غیرقابل پیش‌بینی است.

در ادامه به بررسی راهبردهای مدیریت واحدهای تولیدی در زمان جنگ با تاکید بر تجربه‌های ایران که کوله‌بار تجربه هشت ساله جنگ تحمیلی را بر دوش دارد، خواهیم پرداخت.

چالش‌های پیش‌روی واحدهای تولیدی در زمان جنگ

در زمان جنگ بدون شک واحدهای تولیدی با چالش‌های بسیاری روبه‌رو خواهند شد که ممکن است خط تولید آنها را با کندی یا توقف روبه‌رو کند. در ادامه به مهم‌ترین چالش‌هایی که پیش‌روی این واحدهاست، خواهیم پرداخت.

– اختلال در زنجیره تامین

یکی از مهم‌ترین چالش‌های تولید در زمان جنگ، اختلال در زنجیره تامین است. جنگ معمولا با تحریم‌های اقتصادی، بسته شدن مرزها و اختلال در سیستم حمل‌ونقل همراه می‌شود. این عوامل باعث می‌شود دسترسی به مواد اولیه، قطعات یدکی و تجهیزات ضروری با مشکل روبه‌رو شود. تجربه ایران در دوران جنگ تحمیلی نیز نشان داده که چگونه تحریم‌ها می‌تواند تامین نیازهای صنعتی را به چالشی بزرگ برای این واحدها تبدیل کند.

– کمبود نیروی انسانی ماهر

یکی از اثرات جنگ تاثیر بر نیروی انسانی ماهر در واحدهای تولیدی است. با آغاز جنگ ممکن است که بخشی از نیروی کار ماهر به جبهه‌ها اعزام ‌شوند یا  به نحوی با جنگ درگیر شوند. این مساله باعث کاهش بهره‌وری و افزایش فشار بر نیروهای باقیمانده می‌شود. علاوه‌براین استرس و نگرانی ناشی از جنگ می‌تواند بر روحیه کارکنان تاثیر منفی بگذارد.

– تهدیدات امنیتی و تخریب زیرساخت‌ها

در جنگ این امکان وجود دارد که واحدهای تولیدی به‌ صورت مستقیم مورد هدف حملات دشمن قرار بگیرند. حتی در صورت عدم حمله مستقیم، قطع برق، آب و ارتباطات می‌تواند فعالیت‌های تولیدی را دچار اختلال کند. تجربه بمباران پالایشگاه‌ها و مراکز صنعتی ایران در جنگ تحمیلی نمونه‌ای از این چالش‌هاست.

– نوسانات تقاضا و تغییر الگوی مصرف

در زمان جنگ، تقاضا برای برخی محصولات مانند مواد غذایی، دارو و محصولات نظامی به شدت افزایش می‌یابد در حالی که تقاضا برای کالاهای غیرضروری کاهش می‌یابد. این نوسانات نیازمند انعطاف‌پذیری بالا در خطوط تولید است. در چنین شرایطی ممکن است که برخی واحدهای تولیدی دیگر قادر به تولید نباشند.

راهبردهای مدیریتی برای واحدهای تولیدی در زمان جنگ

با تمام چالش‌هایی که واحدهای تولیدی با آن روبه‌رو می‌شوند، می‌توان با اتخاذ استراتژی مناسب به بهترین شکل ممکن این واحدها را در این دوران مدیریت کرد. چه‌بسا که در دوران جنگ تحمیلی هشت ساله شاهد مدیریت این واحدهای تولیدی در سخت‌ترین شرایط جنگی بوده‌ایم.

– برنامه‌ریزی اقتضایی و سناریوپردازی

در وهله نخست مدیران واحدهای تولیدی باید پیش از وقوع جنگ، سناریوهای مختلف را پیش‌بینی و برای هر یک از آنها برنامه‌ریزی انجام بدهند که این برنامه‌ها می‌تواند شامل شناسایی تامین‌کنندگان جایگزین برای مواد اولیه، طراحی سیستم‌های تولیدی انعطاف‌پذیر و برنامه‌های تخلیه و انتقال امن واحد تولیدی در صورت تهدید مستقیم باشد.

– مدیریت منابع انسانی در شرایط بحران

یکی از استراتژی‌های جنگ در زمان جنگ باید در زمینه مدیریت نیروی انسانی اعمال شود که در این راستا می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

– ایجاد سیستم‌های چرخشی برای نیروی کار به منظور جبران کمبودها

– برنامه‌های ویژه حمایت روانی از کارکنان

– استفاده از نیروهای داوطلب و آموزش‌دیده محلی

– طراحی سیستم‌های انگیزشی متناسب با شرایط جنگ

– امنیت و پدافند غیرعامل

در زمینه امنیت محل کار نیز می‌توان به موارد استقرار واحدهای تولیدی در مکان‌های پراکنده و کمتر آسیب‌پذیر، ایجاد پناهگاه‌ها و سیستم‌های حفاظتی برای تجهیزات حیاتی، طراحی سیستم‌های انرژی جایگزین (همانند ژنراتورهای مستقل) و ایجاد سیستم‌های ارتباطی امن و مقاوم اشاره کرد.

– بهینه‌سازی مصرف منابع

بهینه‌سازی مصرف منابع نیز باید در دستورکار قرار خواهد گرفت که در این راستا می‌توان به بازیافت و استفاده مجدد از ضایعات تولید، جایگزینی مواد اولیه با نمونه‌های داخلی یا در دسترس، کاهش اتکا به تجهیزات وارداتی از طریق مهندسی معکوس و ساخت داخلی و اولویت‌بندی تولیدات براساس نیازهای استراتژیک اشاره کرد.

– همکاری شبکه‌ای بین واحدهای تولیدی

یکی از استراتژی‌هایی که واحدهای تولیدی باید اتخاذ کنند، همکاری بین شبکه‌ای واحدهای تولیدی است که در این راستا می‌توان به اقدامات زیر اشاره کرد:

– ایجاد تشکل‌های صنعتی برای تسهیم منابع و اطلاعات

– توسعه زنجیره‌های تامین محلی و منطقه‌ای

– اشتراک‌گذاری ظرفیت‌های تولیدی و نیروی انسانی متخصص

– هماهنگی با نهادهای نظامی و دفاعی برای اولویت‌بندی نیازها

– تجربه‌های ایران در مدیریت واحدهای تولیدی در دوران جنگ تحمیلی

تجربه هشت سال دفاع مقدس ایران نمونه‌ای ارزشمند از مدیریت صنعتی در شرایط جنگی است. برخی از درس‌های کلیدی این دوره را می‌توان در موارد زیر به آنها اشاره کرد:

۱- خودکفایی: تحریم‌های گسترده باعث شد صنعت ایران به سرعت به سمت خودکفایی در تولید بسیاری از کالاهای اساسی و نظامی حرکت کند. نمونه‌های موفق مانند صنایع دفاعی نشان می‌دهد که با عزم ملی می‌توان بر محدودیت‌ها غلبه کرد.

۲- نقش بسیج صنعتی: بسیج متخصصان و کارگران با شکل‌دهی «جهاد سازندگی» نشان دادند که چگونه می‌توان از ظرفیت‌های مردمی برای پشتیبانی از صنعت استفاده کرد.

۳- خلاقیت در شرایط محدودیت: مهندسان ایرانی در آن شرایط جنگی با استفاده از مهندسی معکوس و نوآوری‌های بومی، موفق به تولید بسیاری از قطعات و تجهیزات مورد نیاز شدند.

۴- تولیدات دومنظوره: بسیاری از کارخانه‌های تولیدی در آن شرایط جنگی، همزمان محصولات نظامی نیز تولید ‌کردند. این انعطاف‌پذیری کلید بقای صنعت در آن دوره بود.

نقش فناوری اطلاعات در مدیریت واحدهای تولیدی

البته امروزه با پیشرفت فناوری‌های دیجیتال، ابزارهای جدیدی برای مدیریت واحدهای تولیدی در شرایط جنگی در دسترس است که در این راستا می‌توان به مواردی همچون سیستم‌های کنترل و مانیتورینگ از راه دور، پلتفرم‌های اشتراک منابع صنعتی، چاپ سه‌بعدی برای تولید سریع قطعات، هوش‌مصنوعی برای بهینه‌سازی مصرف منابع و بلاکچین برای مدیریت شفاف زنجیره تامین اشاره کرد با بهره‌گیری که از این فناوری‌های نوین می‌توان مدیریت بهتری انجام داد.

کلام آخر

مدیریت واحدهای تولیدی در زمان جنگ نیازمند ترکیبی از برنامه‌ریزی استراتژیک، انعطاف‌پذیری عملیاتی و روحیه مقاومت است. تجربه ایران در دوران جنگ تحمیلی هشت ساله نشان داده که با وجود تمامی محدودیت‌ها توانسته با تکیه بر نیروی انسانی متعهد و خلاق، نوآوری‌های بومی و مدیریت جهادی، نه‌تنها چرخ‌های تولید را از حرکت باز نگه نداشته است بلکه به رشد و خودکفایی در بسیاری از زمینه‌ها نیز دست یافته است. درس‌های این دوره می‌تواند برای سایر کشورهای درگیر جنگ یا تحت تحریم نیز مفید واقع شود.  کلید موفقیت در این شرایط، تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها، تقویت همکاری بین بخشی و حفظ روحیه مقاومت و ابتکار در بین تمامی سطوح سازمانی است. در نهایت واحدهای تولیدی که بتوانند خود را با شرایط جنگ تطبیق دهند نه‌تنها به بقای ملی کمک می‌کنند بلکه پس از جنگ نیز با قوت بیشتری به فعالیت خود ادامه خواهند داد. هرچند امیدوار هستیم که این جنگ طولانی‌مدت نشود و ایران عزیز پیروز این میدان باشد.

وب گردی