جهان‌صنعت از همبستگی ایرانیان در سایه جنگ گزارش می‌دهد:

امیدی که زیر آوار نرفت

پویا اصل باغ
کدخبر: 540589
با توجه به حملات اخیر رژیم صهیونیستی به ایران حفظ آرامش، یاری رسانی به یکدیگر و اتحاد ملی اهمیت مضاعفی یافته است.
امیدی که زیر آوار نرفت

پویا اصل باغ– جمعه گذشته رژیم صهیونیستی طی اقدامی بی‌شرمانه، حملات مختلفی را علیه مواضعی در ایران انجام داد که منجر به شهادت و زخمی شدن جمعی از هموطنان در سراسر کشور شد. گرچه موشک‌های این رژیم منحوس خانه‌ها را ویران کرده اما امید هنوز زیر آوار نرفته است. در این شرایط هنوز هم قلب‌ها برای وطنی می‌تپد که امروزه سیاهپوش فرزندان خود است. پیر و جوان، کودک و سالمند، موافق و مخالف چشم امیدشان به یکدیگر است، بیایید در این روزهای سخت یاریگر یکدیگر باشیم.

باید‌ها و نباید‌ها در شرایط فعلی

این روزها بیش از همه چیز حفظ آرامش نیاز است. پیگیری زیاد از حد اخبار نه‌تنها موجب سلب آرامش بلکه باعث ایجاد نگرانی در دل‌ها می‌شود. پیگیری خبر‌های فیک و جعلی نیز از جمله مواردی هستند که نه‌تنها به بدتر شدن اوضاع بلکه باعث شادمانی دشمن نیز می‌شود. در شرایط بحرانی حفظ ارتباط با دوستان و آشنایان در کاهش اضطراب و نگرانی، کمک شایانی می‌کند. ترس، اندوه، خشم و اضطراب در زمان جنگ طبیعی‌اند. انکار یا سرکوب این احساسات نه‌تنها آنها را از بین نمی‌برد بلکه فشار روانی را افزایش می‌دهد، بدین ترتیب از سرکوب احساسات خود باید پرهیز کرد. طی کردن روال عادی زندگی از مواردی است که باید انجام داد. سرگرم کردن خود با کارهای روزمره باعث می‌شود تا افکار منفی به سراغتان نیایند. از جمع‌آوری کمک‌های اولیه، دارو، غذا، پوشاک مناسب، آب و… غافل نشوید. توجه به سالمندان و کودکان از مهم‌ترین کارهایی است که باید انجام شود، حفظ آرامش روانی و جسمی آنها حتما در اولویت قرار گیرد.
تا حد امکان، در شرایط فعلی از حضور در خیابان‌ها، مراکز حساس و دولتی پرهیز و آماده باشید. اگر حادثه‌ای در نزدیکی شما رخ داد، آرامش خود را حفظ کرده و در صورت لزوم به کمک دیگران بروید. از سلامت خود به دیگران خبر دهید و در این‌باره وقفه‌ای ایجاد نکنید که باعث نگرانی خانواده شود. از پیگیری اخبار جعلی و انتشار آن خودداری کرده و از مناطق آسیب‌دیده فیلم یا عکس تهیه نکنید. احتکار مواد غذایی به خصوص نان و آب نه‌تنها باعث بدتر شدن شرایط بلکه ایجاد‌کننده عذاب وجدان و فشار‌های روحی می‌شود. اقدامات هیجانی مثل نزدیک شدن به مناطق آسیب‌دیده و پرخطر باعث به خطر افتادن جانتان می‌شود.

برای مادرم ایران

رژیم صهیونیستی اگرچه به خاکمان تجاوز کرده اما یک چیز را خوب می‌داند که ایران و ایرانی، مساله وطن و کشور برایش بسیار مهم است. این مملکت کم روزهای سخت و طاقت‌فرسا نداشته؛ جنگ هشت ساله ایران و رژیم بعثی عراق نمونه بارز آن است. ایرانیان در طول هشت سال دفاع مقدس نشان دادند که بر سر ناموس و مملکتشان با احدی تعارف ندارند. حالا که رژیم منحوس اسرائیل باری دیگر مهر تاییدی بر کودک‌کش بودن و رذل بودنش زده، ما باید باز هم ثابت کنیم که حتی در شرایط سخت هم به فکر همدیگر هستیم. نسل جوان که امروزه می‌توانند بیش از همه یاری‌رسان باشند، باید در صحنه حاضر شوند. چه در فضای مجازی و چه در جامعه با حضور داوطلبانه در گروه‌های امدادی شجاع بودن خود را نشان آن دسته از کسانی دهید که در رسانه ملی، احمق توصیفتان کردند. موافقان حکومت و مخالفان آن امروزه یکصدا بر حفظ تمامیت ارضی ایران تاکید دارند. در چنین شرایطی است که ما می‌توانیم به ایرانی بودنمان افتخار کنیم، با گذاشتن یک هشتگ در فضای مجازی، دوری از تفرقه و ایجاد احساس مثبت در دوستان و آشنایان توانایی این را داریم که دشمنان قسم خورده ایران را مایوس کنیم. فضای مجازی امروزه آماج خبر‌های خوب و بد قرار گرفته است. فعالیت مثبت در فضای مجازی یکی از اقداماتی است که مردم، به خصوص جوانان می‌توانند در این برهه حساس انجام دهند. ما از طریق مجازی می‌توانیم چهره واقعی این رژیم سفاک را به جهانیان نشان دهیم و نگذاریم صدای ایران خاموش شود.

تجربه گذشته

در طول صفحات تاریخ، ایران همواره مورد هجوم نیروهای اهریمنی قرار گرفته، به نوعی باید گفت این اولین‌باری نیست که کشورمان در شرایط سخت و بحرانی گرفتار شده این روز‌ها هموطنانمان بیش از پیش نیازمند یاری و کمک هستند. کمک فقط مالی نیست، از ایجاد حس خوب گرفته تا کسانی که تخصص‌های خاصی دارند می‌توانند به صحنه بیایند تا الگویی شویم برای آیندگان. از حمله رومیان گرفته تا هجوم مغولان و زلزله بم و جنگ تحمیلی هشت ساله، همه و همه دست به هم داده بودند تا ایران و ایرانی را از صفحه روزگار محو کنند اما با همت مردان و زنان غیور دوران، این اتفاق حاصل نشد. امروزه اما شرایط بد اقتصادی با چاشنی جنگ تلفیق شده تا ما را از پای درآورد اما باید چنان غیرتی از خود نشان دهیم که دشمنان بفهمند که ایران پا برجا می‌ماند. تجربه نشان داده، ایرانیان همیشه در بحث کمک و حمایت از یکدیگر بسیار عالی عمل کردند، جنگ هشت ساله ایران با رژیم بعثی عراق نمونه بارز آن است. یادمان نرود در آن روزها مردان و زنان غیور دوشادوش هم برای عبور از شرایط بحرانی هیچ‌گاه یکدیگر را فراموش نکردند، خط‌مقدم از خانه‌ها شروع و تا مرزهای کشور ادامه داشت. در آن روز‌ها حتی کودکان و نوجوانان هم پابه‌پای مردان، غیرتمندانه از وجب به وجب این خاک دفاع کردند. زنان ایرانی با نقش‌آفرینی خود در پشت و جلوی جبهه جنگ، شجاعت خودشان را به دشمنان قسم‌خورده ایران نشان دادند. این مملکت با شمشیر و تدبیر مردانی همچون کورش بزرگ، نادرشاه افشار، ستارخان و باقرخان، امیرکبیر، یعقوب لیث و سورنا و با اندیشه و مهر پاک زنانی چون آرتیمیس، بی‌بی مریم بختیاری، فروغ فرخزاد و پروین اعتصامی، سربلند تاریخ شد و قرمزی پرچمش با خون شهدایی همچون حسین فهمیده، منصور ستاری، عباس بابایی، عباس دوران، مهدی باکری، احمد کشوری، محمد جهان‌آرا و حالا شهدای حمله رژیم صهیونی گلگون شده است. ایران فقط یک تکه خاک نیست، آرامش و امنیتمان را مدیون شهدایی هستیم که با خون خود امضا کردند تا ایران، ایران بماند.

امنیت روانی فرزندان از نظر کارشناس

دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعه‌شناس در مصاحبه با «جهان‌صنعت» راهکارهایی را در خصوص جلوگیری از آسیب به کودکان در شرایط فعلی ارائه کرد. او گفت: اولین گام ایجاد احساس امنیت است. هدف ما از این قضیه کاهش ترس و اضطراب کودکان است برای این مساله باید ابتدا آرامش ظاهری خود و اطرافیان را حفظ کنیم، به این علت که کودکان بیشتر به ما نگاه می‌کنند بدین ترتیب حتی در اوج بحران نیز باید آرامش خود را حفظ کنیم. در آغوش گرفتن و تماس فیزیکی اطمینان بخش در این شرایط بسیار کمک‌کننده است. استفاده از جمله‌هایی مثل «من کنارت هستم، تو امن هستی، من مواظب تو هستم» و امثال اینها، موثر است. نکته دوم، اطلاع‌رسانی متناسب با سن کودکان است برای اینکه از سردرگمی و ترس بی‌مورد کودکان بتوانیم جلوگیری کنیم، بهتر است یک توضیح ساده، کوتاه و صادقانه در مورد چیزی که در حال رخ دادن است به آنها بدهیم، همچنین دوری و اجتناب از جزئیات وحشت‌آور می‌تواند کمک حال خانواده‌ها باشد. در نهایت با پاسخ‌های کوتاه، مختصر، با صداقت و آرامش آنها را متقاعد کنیم. محصور سوم؛ حفظ روتین و ساختار روزانه است، هدف از این مورد بازگرداندن احساس کنترل و ثبات روانی است. مشخص کردن زمان خواب، غذا، بازی، حتی در شرایط بحرانی باید انجام شود. فعالیت‌های ساده مانند نقاشی، بازی کردن، قصه‌گویی و امثال اینها می‌تواند خیلی کمک‌کننده باشد. یادآوری رخداد‌های خوب و عادت‌هایی که کودکان ما با آن آشنا هستند هم باید در نظر گرفت. چهارمین نکته‌ای که باید در نظر بگیریم، اجازه بیان کردن احساسات است. هدف ما از این بخش، تخلیه هیجانی و پیشگیری از آسیب بلندمدت برای کودکان است. برای این قضیه ابتدا باید آنها را تشویق کنیم که صحبت کنند یا نقاشی بکشند در وهله بعد بازی درمانی هم باید مورد توجه قرار گیرد. شنیدن بدون قضاوت یا انکار، مثلا به آنها بگوییم: می‌دانم که می‌ترسی، طبیعی است، من هم کمی ترس دارم و همینطور مراقبت از واکنش‌های خودمان به عنوان یک بزرگ‌تر وقتی که احساسات کودکان را می‌شنویم، از عوامل موثری است که باید به آن توجه کرد. علایمی مثل شب ادراری، کابوس، سکوت غیرعادی و پرخاش یک نوع علائم هشدار است و باید در این مرحله آسیب‌های روانی جدی را
شناسایی کنیم.

سر بلند تاریخ، ما هستیم

در پایان گفتنی است، سرانجام این حادثه، آن کسی که سربلند تاریخ است ما هستیم. نه به خود ترسی راه دهیم نه خود را شکست خورده بدانیم، آنچه روشن است، ما در طول تاریخ ۲۵۰۰ساله خود هیچ‌گاه آغازگر هیچ جنگی نبوده‌ایم، این نشان‌دهنده تمدن و فرهنگ غنی ماست. جنگ تحمیلی هشت ساله و حالا تجاوز تحمیلی رژیم صهیونی، حاکی از صبر و بردباری ماست. ما در طول این روزهای سخت، همچنان وطن‌پرستی خود را به جهان نشان داده‌ایم. پایان این شبه سیه سپید است. پاینده ایران.

وب گردی