آغاز عصر زنانه

جهانصنعت- اکونومیست در سرمقاله این هفته خود با عنوان «آخیش، دختره!» به بررسی و تحلیل ترجیح خانوادهها به داشتن فرزند دختر پرداخته است. سقوط چشمگیر آمار سقط جنین به دلیل دختر بودن، نشانهای از افول نگرشهای جنسیتزده سنتی و بازگشت تعادل به نسبت تولد دختران و پسران در کشورهای آسیایی است. با این حال، ترجیح جدید و ملایم به دختران در برخی جوامع، در کنار نگرانیها درباره وضعیت آموزشی و اجتماعی پسران، نشان از آغاز مرحلهای تازه در تحولات فرهنگی خانوادهها دارد؛ مرحلهای که ممکن است پیامدهای پیچیدهتری نسبت به گذشته داشته باشد.
کاهش چشمگیر ترجیح به داشتن فرزند پسر
بدون هیچ هیاهویی، اتفاقی قابل توجه رخ داده است. سقط جنین به دلیل دختر بودن جنین، به طور چشمگیری کاهش یافته است. این پدیده نخستینبار در اواخر دهه۱۹۸۰ فراگیر شد؛ زمانی که دستگاههای سونوگرافی ارزانقیمت امکان تعیین جنسیت جنین را به راحتی فراهم کردند. والدینی که به شدت خواهان داشتن پسر بودند اما نمیخواستند خانوادهای پرجمعیت داشته باشند یا در چین اجازه داشتن خانواده پرجمعیت را نداشتند، شروع به سقط سیستماتیک جنینهای دختر کردند. در سطح جهان، در میان نوزادانی که در سال ۲۰۰۰ به دنیا آمدند، حدود ۶/۱میلیون دختر نسبت به آنچه با توجه به نسبت طبیعی جنسیت در زمان تولد انتظار میرفت، «ناپدید» بودند. امسال احتمالا این عدد به حدود ۲۰۰هزار خواهد رسید و همچنان در حال کاهش است.
کاهش سریع ترجیح پسر در مناطق حساس
کاهش تمایل به داشتن فرزند پسر در مناطقی که این ترجیح بسیار شدید بود، به طرز شگفتآوری سریع رخ داده است. نسبت طبیعی تولد حدود ۱۰۵پسر در برابر هر ۱۰۰دختر است زیرا پسرها اندکی بیشتر در معرض مرگ زودهنگام هستند و این به برابری تقریبی در سنین باروری منجر میشود. نسبت جنسیتی تولد که پیشتر در سراسر آسیا به شدت نامتوازن بود، اکنون متعادلتر شده است. در چین این نسبت از اوج ۸/۱۱۷پسر به ازای هر ۱۰۰دختر در سال ۲۰۰۶ به ۸/۱۰۹در سال گذشته کاهش یافته و در هند از ۶/۱۰۹ در سال ۲۰۱۰ به ۸/۱۰۶ رسیده است. در کرهجنوبی اکنون این نسبت کاملا به حالت طبیعی بازگشته است، در حالی که در سال ۱۹۹۰ به میزان نگرانکننده ۷/۱۱۵ بود.
در سال ۲۰۱۰، نشریه اکونومیست روی جلد خود سقط دستهجمعی دختران را «جنسکشی» نامید. کاهش جهانی این معضل نعمتی است؛ اول آنکه نشان میدهد سنتهایی که ریشه در آن داشتند در حال رنگ باختن هستند: باور راسخ به اینکه مردان مهمترند و این انتظار فرهنگی در برخی جوامع که دختران در نهایت باید به خانواده همسرشان خدمت کنند، بنابراین والدین برای مراقبت در دوران پیری به پسر نیاز دارند. این ایدههای جنسیتزده هنوز ناپدید نشدهاند اما نشانههای کاهش آنها امیدبخش است.
پیامدهای اجتماعی مثبت کاهش ترجیح پسر
دوم اینکه این روند از شدت آسیبهای ناشی از مازاد مردان میکاهد. سقط جنین براساس جنسیت، میلیونها مرد را به تجرد اجباری محکوم کرد. بسیاری از این «شاخههای بیثمر»، همانطور که در چین نامیده میشوند، از این وضعیت به شدت ناراضی بودند. خشم آنها به بیثباتی اجتماعی منجر شد زیرا جوانان مجرد و سرخورده بیشتر مستعد خشونت هستند. یک مطالعه در شش کشور آسیایی نشان داد که نسبتهای جنسیتی ناعادلانه در همه آنها به افزایش تجاوز منجر شد. مطالعات دیگری نیز این عدم تعادل را با افزایش جرم و جنایت خشونتآمیز در چین، همراه با گسترش پلیس اقتدارگرا برای مقابله با آن و همچنین افزایش خطر ناآرامیهای مدنی یا حتی جنگ در سایر کشورها مرتبط دانستهاند. کاهش ترجیح به پسر در نهایت جهان را به مکانی امنتر تبدیل خواهد کرد.
ظهور ترجیح جدید: تمایل ملایم به دختر
در همین حال، در برخی مناطق ترجیحی جدید در حال ظهور است: ترجیح به دختر. البته این ترجیح بسیار ملایمتر است. والدین به دلیل پسر بودن، جنین را سقط نمیکنند. هنوز هیچ کشور بزرگی مازاد قابل توجهی از دختران ندارد. بلکه این ترجیح در شاخصهای دیگر دیده میشود، مانند نظرسنجیها و الگوهای باروری. در میان زوجهای ژاپنی که فقط یک فرزند میخواهند، ترجیح به دختر بسیار بالاست. در سراسر جهان، والدین معمولا خواهان ترکیبی از دختر و پسر هستند اما در آمریکا و اسکاندیناوی، زوجهایی که فرزندان اولیهشان پسر هستند، احتمال بیشتری دارد که برای فرزند بعدی تلاش کنند؛ نشانهای از اینکه بیشتر والدین تلاش برای داشتن دختر را ادامه میدهند تا پسر. هنگام فرزندخواندگی، زوجها برای گرفتن فرزند دختر هزینه بیشتری پرداخت میکنند. در روشهای لقاح مصنوعی و انتخاب جنسیت (در کشورهایی که این امر قانونی است)، زنان بیشتر به داشتن دختر تمایل نشان میدهند.
مردم به دلایل مختلفی دختر میخواهند. برخی فکر میکنند بزرگ کردن دختر آسانتر است یا ویژگیهای زنانه را دوستداشتنیتر میدانند. در برخی کشورها نیز این تصور وجود دارد که نگهداری از والدین در سنین بالا وظیفه دختر است.
نگرانیها درباره آینده پسران
با این حال، ترجیح جدید به دختر همچنین بازتابی از نگرانیهای فزاینده درباره آینده پسران است. پسران همواره بیشتر مستعد بروز مشکل بودهاند: به طور جهانی، ۹۳درصد زندانیان مرد هستند. در بسیاری از نقاط جهان، پسران از نظر تحصیلی نیز از دختران عقب ماندهاند. در کشورهای ثروتمند، ۵۴درصد زنان جوان دارای مدرک آموزش عالی هستند، در حالی که این عدد برای مردان جوان ۴۱درصد است. مردان همچنان در راس هرم قدرت (مثلا در هیاتمدیره شرکتها) حضور پررنگتری دارند اما در پایینترین سطوح نیز بیشنمایی دارند؛ جوانانی خشمگین که خود را در اتاقهایشان حبس کردهاند.
دولتها به درستی نگران مشکلات پسران هستند. از آنجا که پسران دیرتر از دختران به بلوغ میرسند، پیشنهاد شده که یک سال دیرتر وارد مدرسه شوند. وجود معلمان مرد بیشتر بهویژه در مدارس ابتدایی که تقریبا هیچ معلم مردی ندارند، میتواند برای پسران الگو ایجاد کند. آموزش فنی و حرفهای بهتر ممکن است آنها را به مشاغلی سوق دهد که سالها از آن گریزان بودهاند، مانند پرستاری. سیاستگذاری برای کمک به پسران دچار مشکل، لزوما به ضرر دختران نیست، همانطور که تجویز عینک برای افراد کمبینا، به چشم کسانی که بینایی ۲۰/۲۰ دارند، آسیب نمیزند.
آیندهای با گزینههای فناورانه بیشتر برای والدین
در آینده، فناوری گزینههای بیشتری در اختیار والدین خواهد گذاشت. برخی از این گزینهها نسبتا بدون جنجال خواهند بود؛ زمانی که بتوان ژنهایی را که باعث بیماریهای ارثی وحشتناک میشوند تغییر داد، افراد متمکن تردیدی در استفاده از آن نخواهند داشت اما اگر فناوریهای جدید برای انتخاب جنسیت فراگیر شوند چه؟ اکنون زوجهایی که تحت درمان ناباروری هستند میتوانند اسپرم دارای کروموزوم X را انتخاب کنند یا با آزمایش ژنتیکی، جنسیت جنین را تشخیص دهند. این روشها در حال حاضر پرهزینه و کمیاب هستند اما بهزودی ارزانتر خواهند شد.
مهمتر اینکه والدینی که به روش طبیعی بچهدار میشوند نیز به احتمال زیاد از آزمایشهای ارزانقیمت خون در هفتههای ابتدایی بارداری برای شناسایی ویژگیهای ژنتیکی استفاده خواهند کرد. این آزمایشها میتواند جنسیت جنین را نیز مشخص کند. برخی افراد که خواهان دختر هستند، ممکن است پس از اطلاع از پسر بودن جنین، با استفاده از داروهای سقط، آن را پایان دهند. اکونومیست ترجیح میدهد به مردم نگوید که چه نوع خانوادهای باید داشته باشند. با این حال، شایسته است که درباره پیامدهای احتمالی یک عدم تعادل جدید بیندیشیم؛ نسلی آینده که زنان در آن به طور چشمگیری بیشتر از مردان باشند.
البته چنین وضعیتی به بدی مازاد مردان نخواهد بود. مازاد زنان مجرد احتمال کمتری دارد که منجر به خشونت فیزیکی شود. حتی میتوان تصور کرد که جهانی عمدتا زنانه، صلحآمیزتر و بهتر اداره شود اما اگر زنان اکثریت بزرگی را تشکیل دهند، برخی مردان ممکن است از موقعیت قویتر خود در «بازار جفتیابی» سوءاستفاده کنند، مثلا تمایل کمتری به تعهد داشته یا رفتار بیبندوبارتری از خود نشان دهند، بنابراین کاهش جنگ علیه نوزادان دختر را باید جشن گرفت و روزی را آرزو کرد که این معضل کاملا پایان یابد اما نباید تصور کرد که مرحله بعدی، ساده یا بدون دردسر خواهد بود.
منبع: جهان صنعت نیوز