آینده‌ای که در دستان ماست

سهیل نیکزاد
کدخبر: 535086

سهیل-نیکزاد

سهیل نیکزاد، مدیرعامل و بنیا‌نگذار اوپکس

ما در آستانه دورانی هستیم که ابزارها نه فقط بازوی توانمندساز انسان، بلکه خود بدل به عامل خلق، تصمیم‌سازی و حتی سازمان‌دهی شده‌اند. در گذشته، اگر کسی ایده‌ای در ذهن داشت، فاصله میان آن ایده تا اجرای عملی‌اش می‌توانست سال‌ها زمان، هزینه، تخصص و تلاش بطلبد. اما امروزه، به ‌واسطه ظهور هوش مصنوعی، این فاصله به‌طرز شگفت‌انگیزی در حال حذف شدن است.

وقتی ماشین چاپ اختراع شد، انتشار یک اثر دیگر مختص نخبگان نبود. وقتی اینترنت آمد، هر کسی می‌توانست ناشر، هنرمند یا معلم شود اما هوش‌مصنوعی دارد یک پله فراتر می‌رود: حالا این ابزارها می‌توانند خودِ محتوا را خلق کنند، در خدمت کاربر بی‌تجربه یا متخصص، بدون نیاز به دخالت چندانی از سوی انسان. شاید تصویر معروفی که مردی را در حال تراشیدن پیکری جدید برای خود از پیکر قبلی‌اش نشان می‌دهد، بهترین نماد این دوران باشد؛ خودسازی از خود، یا بهتر بگوییم، خودبسندگی تکنولوژیک. این تحول بنیادین، بیش از آنکه یک تغییر در ابزار باشد، دگرگونی در نسبت ما با «توانایی» است. حالا برای انجام بسیاری از کارها، دیگر نیازی نیست ده‌ها مهارت یاد بگیریم یا با چندین متخصص هماهنگ شویم؛ بلکه یک رابط کاربری ساده، یک پرامپت هوشمند و یک API می‌توانند جایگزین کل این زنجیره‌ها شوند.

فاصله‌ای که از میان برداشته شد

فاصله میان ایده تا اجرا در این دوران جدید از ۳ بُعد فشرده شده است.

زمان: کاری که در گذشته هفته‌ها طول می‌کشید، حالا در چند دقیقه انجام می‌شود.

مهارت: نیازی نیست یک طراح باشید تا لوگو طراحی کنید، یا یک نویسنده باشید تا مقاله بنویسید.

هزینه: چیزی که پیشتر فقط با بودجه سازمانی ممکن بود، حالا با اشتراک ماهانه یک ابزار آنلاین ممکن است اما تفاوت اساسی این ابزارها با ابزارهای گذشته در این است که آنها نه‌تنها اجراکننده، بلکه تصمیم‌گیرنده هم شده‌اند. آنها پیشنهاد می‌دهند، تطبیق می‌دهند، اصلاح می‌کنند و به‌طور فزاینده‌ای در حال یادگیری از ما هستند.

برابری مهارتی، تغییر معنای رقابت

یکی از پیامدهای کمتر دیده ‌شده این تحول، هم‌سطح شدن مهارت‌هاست. تصور کنید کاری که قبلا نیازمند ۱۰۰‌واحد مهارت بود را یک فرد حرفه‌ای با ۷۰‌واحد مهارت آن را انجام می‌داد و دیگران توان انجامش را نداشتند. حالا به کمک ابزارهای هوش مصنوعی، آن فرد حرفه‌ای می‌تواند به سطح ۹۵ برسد؛ اما نکته مهم‌تر این است که یک فرد تازه‌کار با ۱۰‌واحد مهارت هم ممکن است به کمک همان ابزارها به سطح ۹۰ برسد. این یعنی رقابت دیگر براساس عمق تخصص تعریف نمی‌شود، بلکه براساس تنوع حوزه‌هایی است که در آن می‌توان خلق کرد.

کسی که در سه زمینه مهارت عمیق داشت، حالا در همان سه زمینه عملکردی نزدیک به اتوماتیک و قدرتمند دارد اما کسی که در ۱۰ حوزه مختلف آشنایی سطحی داشت، حالا در همه آنها می‌تواند خروجی حرفه‌ای تولید کند. این نکته‌ کلیدی است که برنده کسی است که بتواند موضوعات مختلف را به‌هم متصل کند.

تولد سازمان‌های چندپاره و چابک

در گذشته، ساختن یک سازمان نیازمند ساختار، منابع انسانی، سیستم، زمان و مدیریت منابع بود اما امروزه، سازمان‌ها می‌توانند از کنارهم قرار دادن ماژول‌هایی ساخته شوند که هر یک توسط فردی هدایت می‌شود که به کمک AI کار می‌کند. این سازمان‌های جدید، نه سلسله‌مراتبی‌اند، نه پرهزینه و نه کند. آنها مجموعه‌ای از متخصصان نیمه‌متکی به AI  هستند که می‌توانند پروژه‌های بزرگ را بدون داشتن زیرساخت فیزیکی یا نیروی انسانی گسترده پیش ببرند و نکته مهم دیگر هزینه‌های اصلی سازمان، نیروی انسانی نیست؛ بلکه هزینه پرامپت‌ها و APIها (که خود APIها نیز در حال دگردیسی به موجود جدیدی با نام اختصاری MCP هستند که در فرصت‌های آتی به آن می‌پردازیم)، هزینه سرورهای GPU-محور، هزینه امنیت سایبری و هزینه اعتبارسنجی و احراز هویت دیجیتال  (KYC و …) است. در چنین اکوسیستمی، نقش کارآفرین نه‌فقط مدیریت منابع انسانی، بلکه مهندسی اتصال بین ابزارها، منابع داده و خطوط تولید خلاقیت خواهد بود.

شغل‌هایی که در حال پوست‌اندازی هستند

اگر بخواهیم بدانیم کدام مشاغل دستخوش دگرگونی خواهند شد، پاسخ این است: همه. اما در لایه اول، مشاغلی که در آنها فرآیند قابل مدل‌سازی، تکرار شونده، یا قابل کدگذاری است زودتر تغییر خواهند کرد. طراحی گرافیک، برنامه‌نویسی، تدوین ویدئو، تولید محتوا، تحلیل داده، بازاریابی دیجیتال و حتی آموزش در حال بازتعریف هستند اما در لایه دوم، کسانی که مهارت اتصال، ترکیب، سازمان‌دهی و دیدن تصویر کلان دارند، مزیت رقابتی بالاتری خواهند داشت. آینده به کسانی تعلق دارد که می‌توانند از ۱۰خروجی نیمه‌خودکار، یک شبکه‌ منسجم خلق کنند. در پایان باید گفت، آنچه در حال رخ دادن است، صرفا یک «تحول تکنولوژیک» نیست بلکه تغییری عمیق در ماهیت رقابت، تولید و شایستگی است و این یعنی، عصر «خودسازی از خود» تازه آغاز شده است.

 

سایت خوان