پرسش از دولت درباره سخنان راغفر
یکم- آیا دولت چهاردهم در جاده وفاق تا جایی پیش میرود که سخنان منتقدان را نشنیده و نادیده بگیرد؟ به نظر نمیرسد چنین باشد. همین دو،سه روز پیش بود که معاون اول رییسجمهور تصریح کرد نقدها را میشنوند و میبینند. آیا این کافی است که دولت و زیرمجموعههای آنها نقد را بشنوند و ببینند و از کنار آنها بیتفاوت عبور کنند؟ نه. بدیهی است که باید به نقدها با سازماندهی کارآمد و بهنگام جواب داد. درغیراین صورت نقدها برای شهروندان معتبر بهحساب میآیند و پاسخ دیرهنگام را قبول نمیکنند. علاوهبراین دولت باید بداند بیتفاوتی بدترین نوع خشونتورزی است.
دوم- حالا مگر اتفاق تازهای افتاده است؟ ببینید برخی اقتصاددانان احساس مسوولیت دارند و به هر تصمیم و رخداد اقتصادی واکنش منتقدانه نشان میدهند. بهطور مثال آقای حسین راغفر یک منتقد پیگیر دولت چهاردهم و البته دولتهای پیشین درباره کاهش قیمت ارز حرف مهمی زده که شهروندان نیز آن را باور میکنند. مگر آقای راغفر چه گفته است؟ او گفته است: «کاهش قیمت ارز در حین مذاکره ربطی به خود مذاکره ندارد؛ آنهایی که گران کردهاند نرخ را پایین میآورند.»
راغفر معتقد است دولت چون با منابعی محدود باید هزینههای جاری را تامین کند، سراغ گران کردن ارز میرود ولی این اقدام با تحمیل تورمی بزرگ به مردم، زمینه فقر عمومی را فراهم کرده است.
سوم- حالا دولت باید چه کار کند؟ اگر دولت به این نقد آقای راغفر جواب کارشناسانه و بهنگام ندهد یعنی قبول کرده است که وی در اینباره درست میگوید و نیز شهروندان نیز حرف او را باور میکنند.
چهارم- شاید دولت به طور خصوصی به این اقتصاددان منتقد پاسخ داده است شاید اما این مهم نیست. مهم این است که مردم بفهمند دولت چه میگوید. پاسخ کوتاه کافی نیست.