23 - 11 - 2024
به اندازه بود باید نمود
نادر کریمیجونی – علیاکبر صالحی و کمال خرازی و علاوهبر آنها، کسانی که در پشت تریبونهای گوناگون یا در مصاحبههای مختلف، حرف از ضرورت تغییر دکترین و سیاستهای هستهای میزدند و بهطور تلویحی یا تصریح ضرورت حرکت به سوی ساخت و آزمایش سلاح هستهای را بیان میکردند، حالا جواب روشن و البته ناخوشایندی دریافت کردهاند. گمان نمیرود کسانی که بر توانایی ساخت و بهکارگیری سلاح هستهای از سوی ایران تاکید میکردند، اکنون نیز بتوانند همان سخنان را با همان تاکید و جسارت تکرار کنند. در واقع تمام آنچه در توافق هستهای گامبهگام پیش رفته و میرود با این سخنان و تبعات آن، در معرض نابودی قرار گرفته است. قدرتهای بزرگ و در راس آنها، ایالاتمتحده و اروپا به خوبی میدانند که در مهرماه آینده، زمان اجرای توافق هستهای به پایان میرسد و آنوقت دیگر امکان بهرهگیری از ابزارها و اهرمهای فشار این توافق وجود ندارد. به همین دلیل هر آنچه قرار است از این توافق علیه ایران بهرهبرداری شود، باید در همین ماههای باقیمانده تمهید گردد. در مقابل ایران نیز کاملا واقف است که اگر تا مهرماه آینده این توافق را زنده نگه دارد، از اجرای مکانیسم ماشه و به اصطلاح snap back جلوگیری کند و همین روندی که اکنون موجود است را تداوم دهد، بیشک موفقیت بزرگی را به دست آورده و از آن پس میتواند بهعنوان تنها کشوری که تحت حمایت قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد، تواناییهای هستهای و غنیسازی را در کشور خود حفظ کرد و حتی آن را تداوم بخشید، به فعالیتهای صلحآمیز هستهای خویش ادامه دهد و نگران برخوردهای بینالمللی نباشد.
از جهات بسیاری، آنچه پنجشنبه گذشته در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی رخ داد، دنباله همان روندی است که در دوره دولت سیدابراهیم رییسی طی شده بود. در آن موقع هم سه کشور تروئیکای اروپایی فرانسه، بریتانیا و آلمان قطعنامههایی علیه رفتار هستهای ایران به شورای حکام آژانس ارائه و تصویب میکردند و گامبهگام پرونده ایران را به سوی هرچه پیچیدهتر شدن و آغاز مراحل اجرایی مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها راهبری میکردند. درست است که در تمام این مراحل چین و روسیه از همراهی با غرب سر باز زده و عمدتا، مانند پنجشنبه شب گذشته، رای به مخالفت با این قطعنامهها دادهاند و گاهی با رایزنی توانستهاند تعداد حامیان قطعنامههای ضد جمهوری اسلامی ایران را کاهش دهند اما هیچیک از این اقدامها و حتی اقدام مجدانه و رایزنیهای فشرده دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران، بالاخص فعالیتها و رایزنیهای سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه کشورمان هیچیک نتوانسته است مانع از تصویب این قطعنامهها شود و ناکامی چهار کشور ایالاتمتحده، آلمان، انگلستان و فرانسه را رقم بزند بهویژه در مورد حاضر که ایران رایزنیهای گستردهای برای تصویبشدن این پیشنویس قطعنامه انجام داد، باز هم 19کشور به این قطعنامه رای مثبت دادند و باعث تصویب آن شدند. همان شب پنجشنبه و پیش از تصویب این قطعنامه، نه فقط بسیاری از کارشناسان خارجی که برخی ناظران ایران و داخلی هم تصویب این قطعنامه را حتمی میدانستند.
در مقابل همه اقدامات و فعالیتهایی که اروپا و ایالاتمتحده، ایران را گامبهگام به سوی قرار گرفتن در یک موقعیت خطرناک هدایت میکنند، ایران چه اقدامی انجام داده است؟ البته این نکته مهمی است که آیا سیاستهای هستهای ایران در دولت تعیین میشود یا ردههایی از حاکمیت وظیفه تعیین راهبرد یا رفتار این بخش را برعهده دارند. در عین حال، چه در دولت سیدابراهیم رییسی و چه در همین دولت، سازمان انرژی اتمی ایران که کارگزار فعالیتهای هستهای کشورمان است، تدابیر تقابلی علیه تصویب این قطعنامهها را تدبیر کرده است که از جمله آنها و چنانکه درباره همین قطعنامه اخیر به اجرا درآورد، افزودن بر تعداد سانتریفیوژهای پیشرفته و نسل جدید برای غنیسازی هرچه بیشتر اورانیوم و افزایش میزان ذخایر اورانیوم با غنای 60درصد است. این امر البته بر نگرانیها در مورد گرایش ایران به ساخت سلاح هستهای افزوده است.
مسلم است که هماکنون و درحالیکه گامهای متعددی برای پیچیدهتر کردن پرونده هستهای ایران تمهید شده، سخن گفتن از ساخت و آزمایش سلاح هستهای گزینهای نیست که تهران بتواند با توسل به آنان از غرب امتیاز بگیرد. در اینباره البته برخی چهرهها و جناحهای رادیکال و افراطی سیاسی توصیههای ماجراجویانهای به حاکمیت و دولت جمهوری اسلامی میکنند اما در مقابل همه توصیههای افراطگرایانه و ماجراجویانه، ابهامهای زیادی وجود دارد. مثلا این ابهام که آیا در اختیار داشتن سلاح هستهای از سوی اسرائیل، توانست تلآویو را در مقابل حملات حماس در 7 اکتبر و ضربههایی که حزبالله لبنان به این کشور و توان نظام آن وارد کرد، محفوظ بدارد؟ آیا کرهشمالی که انواع سلاحهای نامتعارف، موشکهای برد بلند و… را آزمایش کرد، توانست با این آزمایشها و به اصطلاح نمایش قدرت، از قدرتهای غربی و از جمله ایالاتمتحده آمریکا امتیاز بگیرد؟
نه فقط مقامات جمهوری اسلامی ایران که بسیاری از شهروندان ایرانی هم اعتقاد دارند که مسیر ایران در فعالیتهای هستهای دستکم در چشمانداز قابل پیشبینی به سوی ساخت سلاح هستهای نمیرود. از آن مهمتر، این نکته مسلم است که بسیاری از تصمیمگیران و تصمیمسازان در جمهوری اسلامی ایران اذعان دارند که حتی در اختیار داشتن سلاح هستهای- چه ایران سازنده آن باشد و چه آن را از بازارهای غیرقانونی جهان بخرد- هیچ مشکلی از ایران و معضلاتی که با آن روبهرو است حل نمیکند. تهران در همین نزدیکی خود و در پاکستان، مشاهده میکند که چگونه یک کشور هستهای با در اختیار داشتن سلاح هستهای میتواند حتی به نان شب خویش محتاج باشد. با این وضع احتمالا اروپاییها و آمریکاییها هم میدانند که ساخت و آزمایش سلاح هستهای دستکم سیاست اولویتدار ایران نیست اما سلاح هستهای و ساخت و آزمایش آن، باعنایت به برخی عدم همکاریهای ایران با آژانس بینالمللی انرژی هستهای و مواضع گاه سرسختانه ایران در قبال آژانس و کشورهای اروپایی، بالاخص در دوره سید ابراهیم رییسی، بهانه خوبی است تا رفتار ایران در قبال سایر مسائل بینالمللی و از جمله تحرکات ایران در خاورمیانه، همکاریهای ایران با روسیه در جنگ اوکراین، فعالیتهای ایران با استفاده از ابزار گروههای همکار خود در خاورمیانه و… تلافی شود.
سادهلوحی است اگر تصور شود پروندهها و مسائل بینالملل، هر یک در ظرفیت خود پایان میپذیرد و در مرزهای خودش تمام میشود. این روشن است که همه کشورها- دقیقا همه کشورها- مسائل مرتبط با خود را به سایر مسائل ذینفع یا ذیحق پیوند میزنند و به همین دلیل است که گاهی مشکلات فیمابین دو کشور، معضلات و پیچیدگیهای منطقهای و فرامنطقهای پدید میآورد، حتی در مناسبات فردی هم اینکه رفتار کسی در یک موقعیت شخصی، در موقعیتی خانوادگی تلافی شود، از رفتارهای شناختهشده و معمول در جوامع انسانی است.
با این شرایط چرا جمهوری اسلامی ایران انتظار دارد که مسائل پرونده هستهایاش به سایر مسائل و رفتارهایش در جامعه بینالمللی پیوند نخورد و بهطور مشخص و در مرزهایی که تهران میپسندد خلاصه و حلوفصل شود؟ آیا مقامات جمهوری اسلامی ایران، همین روند را در پیش گرفته و از ربط دادن مسائل فیمابین یا چندجانبه با کشورها به سایر مناسبات و پیچیدگیها پرهیز میکنند؟ انتقاد جمهوری اسلامی ایران از رفتار سیاسی کشورهای اروپایی در قبال پرونده هستهای ایران حتی اگر درست هم باشد، باز مسوولیتی را متوجه این کشورها نمیکند چراکه این کشورها، مانند همه کشورها و ایران، از همه ابزار در اختیارشان برای رسیدن به هدف استفاده میکنند. در این صورت این ایران است که باید موقعیت خویش را درک کند و به اندازه ابزار قدرتی که در دست دارد، قدرتنمایی بکند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد