18 - 08 - 2024
امید به خروج از عصر تاریک
نادر نینوایی- پس از کشوقوسهای فراوان، سیدرضا صالحیامیری به عنوان وزیر پیشنهادی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی از سوی رییس دولت به مجلس معرفی شد و حالا در انتظار رای اعتماد از مجلس است. فارغ از انتقاداتی که به چگونگی انتخاب او که در اولویتهای کارگروه انتخاب وزیر هم قرار نداشته، وجود دارد، باید گفت در شرایط کنونی نظرات دوگانهای پیرامون این انتخاب مطرح است.
برخی صالحیامیری را به سبب نداشتن تخصص و سوابق اجرایی در حوزههای سهگانه وزارت، انتخابی نامطلوب میدانند و گروهی با ذکر اینکه وزن سیاسی او میتواند در پیشبرد اهداف وزارتخانه کارساز باشد، از او حمایت کردهاند.
برای بررسی بیشتر این موضوع به سراغ سیامک صحافی، رییس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان و عضو کارگروه تعیین وزیر میراث فرهنگی دولت پزشکیان رفتیم.
وی معتقد است که صالحیامیری در صورت بهرهگیری از مشورت متخصصان و به کارگیری معاونان متخصص میتواند با تکیه بر شناختش از ترازهای حکومتی، وزارت میراث فرهنگی را از شرایط تیرهوتاری که در دوره ضرغامی گرفتار آن شده است، نجات داده و به برونرفت از وضعیت نامساعد کنونی کمک کند. مشروح مصاحبه «جهانصنعت» با رییس انجمن تاریخ و میراث ایرانیان در پی میآید.
یکی از نقدهای جدی که به سیدرضا صالحیامیری به عنوان گزینه مطرحشده برای تصدی عنوان وزارت میراث فرهنگی وارد شده، غیرمتخصص بودن اوست. وی فاقد تحصیلات و سوابق اجرایی در حوزههای سهگانه وزارتخانه بوده و برخی معتقدند که همین موضوع ممکن است به پاشنهآشیل وزارت میراث فرهنگی تبدیل شود؛ نظر شما در این خصوص چیست؟
اگر بخواهیم به سابقه فعالیت صالحیامیری نگاه کنیم واضح است که او متخصص حوزههای میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیست. صالحیامیری نه باستانشناس است و نه در دانشگاه گردشگری یا صنایعدستی خوانده است.
با وجود این نگاهی به وزرا یا روسای قبلی میراث فرهنگی کشور مشخص میکند که افراد صاحب مسوولیت پیشین از ضرغامی و مونسان گرفته تا سلطانیفر، احمدیپور، نجفی، رحیممشایی و ملکزاده نیز آشنایی با این حوزه نداشتهاند. به نظرم نگاه صرف تخصصگرایی در مقوله مدیریت اشتباه است و مدیر الزاما نباید متخصص دانش حوزه تخصصی تحت مسوولیتش باشد. در نظر داشته باشید که شاید یک باستانشناس الزاما نتواند مدیری موفق باشد اما یک مدیر موفق میتواند با استفاده از متخصصان میراث فرهنگی، گردشگری و کارشناسان حوزه صنایعدستی، اقدامات مناسبی را انجام داده و مسیر را پیش ببرد.
وقتی حرف از گزینه مناسب برای تصدی عنوان وزارت میراث فرهنگی مطرح میشود، چهرهای که هم دارای تخصص و سابقه فعالیت اجرایی مناسب باشد و هم در امر مدیریت و نفوذ در حاکمیت جایگاه مناسبی داشته باشد، دیده نمیشود. فکر میکنید علت این وضعیت چیست و چرا با کمبود نیروی موثر و متخصص در این حوزه مدیریتی مواجه هستیم؟
مجموعه میراث فرهنگی در کشور یک مجموعه مظلوم و کمتر مورد توجه بوده و از ابتدای انقلاب تاکنون این مجموعه مظلوم بوده است. در بخشهای دیگر مثلا در وزارت کشور توانستهایم فرماندار تربیت کنیم و فرد ابتدا بخشدار شده و بعد سمت معاونت فرمانداری را عهدهدار شده و سرانجام به فرمانداری رسیده، اما در وزارت میراث فرهنگی این اتفاق نیفتاده است.
وزارت و پیشتر سازمان میراث فرهنگی، عموما حیاطخلوت سیاسیون بوده است و به همین سبب متاسفانه نتوانستهایم مدیر خوب پرورش بدهیم. من هم میپذیرم که سیدرضا صالحیامیری متخصص حوزههای سهگانه وزارتخانه نیست اما به هر روی او یک مدیر عالیرتبه دولتی بوده و در دولت روحانی مسوولیت وزارت داشته و در کمیته ملی المپیک و شهرداری نیز فعالیت داشته و میتوان گفت که با ترازهای حکومتی آشناست.
به نظر من باید از این شرایط استقبال کرد و شرافتمندانه به او مشورت و راهنمایی صحیح داد. معتقدم که یک وزیر خوب میتواند از متخصصان راهنمایی گرفته و مسیر خود را به درستی جلو ببرد.
درخصوص عزتالله ضرغامی نیز صحبتهای مشابهی مطرح میشد و برخی میگفتند او به سبب نفوذی که در حاکمیت دارد و به علت وزن و جایگاه سیاسیاش میتواند در وزارت میراث فرهنگی عملکرد موفقی داشته باشد. امروز اما شرایط این وزارتخانه به سمت و سوی مناسبی پیش نرفته است و حجم بالای تخریب بافتهای تاریخی و گلایههای گاهوبیگاه فعالان صنایعدستی حاکی از کارنامهای نهچندان موفق است. چه تضمینی وجود دارد که برای صالحیامیری نیز شرایط مشابهی رقم نخورد؟
در دوره گذشته متاسفانه عزتالله ضرغامی باوجود آنکه انسان شریفی است اما در دوره وزارت خود مسیر استفاده از متخصصان را صحیح طی نکرد. به هر روی معاون میراث فرهنگی کشور باید از جنس میراث فرهنگی میبود اما علی دارابی که در دوره ضرغامی معرفی شد، از جنس میراث فرهنگی نبود.
درخصوص مریم جلالی- دیگر معاون ضرغامی- نیز باید اذعان داشت که او هم از جنس صنایعدستی نبود. معاون پارلمانی ضرغامی نیز در زمانی که گاف بزرگ واگذاری تعیین حرایم به وزارت راهوشهرسازی داده شد، سکوت کرد. این در حالی است که وظیفه معاون پارلمانی رایزنی با نمایندگان مجلس بوده و زمانی که معاون پارلمانی ضرغامی این کار را انجام نداده ، نشان از نبود تخصص است.
در مجموع به نظرم اگر به یک مدیر دولتی یا یک وزیر مشورت صحیح داده و مسیر درست را به او نشان دهیم، آن وزارتخانه میتواند موفق باشد. بسیاری از وزرای کشور هم پیشتر فرماندار نبودهاند و حتی بخشدار هم نبودهاند اما عملکرد موفق یا ناموفق آنها الزاما فقط به تجربه سطوح پایینتر را داشتن یا نداشتن، مربوط نبوده است.
به نظرم صالحیامیری به سبب آنکه با هیچیک از حوزههای سهگانه وزارتخانه مرتبط نبوده به او نقد وارد است اما اگر بتوانند به او مشورت صحیح بدهند و او نیز مشورتپذیر و نقدپذیر باشد، میتوان وزارتخانه را از این شرایطی سیاهی که به آن دچار شده، نجات داد.
وضعیت امروز میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور واقعا بغرنج و عذابآور است. در کشور مسابقهای به نام ثبت آثار ملی راه انداختهاند و توجه نمیکنند که ثبت این حجم آثار تبعات دارد.
زمانی که هنوز تعارضات درونساختاری و برونساختاری وزارتخانه حل نشده و زمانی که در شوراهای برنامهریزی استانها وزارت میراث فرهنگی جایگاهی ندارد، چرا باید این حجم آثار ثبت شود. ثبت این تعداد آثار به نظر بیشتر در راستای ایجاد رزومه است. زمانی که این آمارهای هیجانی و رفتارهای هیجانی را میبینیم تاسف میخوریم. اینکه مدیرکل استانی صرفا اعلام میکند بیش از 4میلیون گردشگر در سال جذب شده است اما اشارهای به کموکیف ایجاد زیرساختها و تعاملاتش با استانداری و سازمانهای خدماترسان برای ارائه خدمت به گردشگران ندارد، باید گفت اقدامات صورتگرفته هیجانی است.
به نظرم تمام این مشکلات به این سبب است که یک مدیر عالیرتبه نتوانسته به تعارضات درونساختاری رسیدگی کند و در این شرایط هرچقدر هم که انسان شریفی باشد با شرایط بغرنجی مواجه میشود. در نهایت باید اذعان کنم که صالحیامیری میتواند با استفاده از کارشناسان و بدنه کارشناسی کشور، با همافزایی با مطبوعات و نیز با تعامل با حاکمیت، وزارت میراث فرهنگی را از شرایط کنونی بیرون بیاورد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد