18 - 07 - 2024
خروج دیپلماسی از «سایه»
علیرضا کیانپور- «برجام یک ابتکار موفق بود»؛ این بخشی از نطق سرپرست وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی بود که در نشست عالیرتبه شورای امنیت سازمان ملل متحد درخصوص «همکاری چندجانبه در راستای نظم جهانی پایدارتر، دموکراتیکتر و عادلانهتر» ایراد شد. نطقی که توسط علی باقریکنی یعنی همان دیپلماتی ایراد شد که به باور بسیاری از ناظران، بهنحوی از سعید جلیلی در دستگاه دیپلماسی و وزارت خارجه دولت رییسی نمایندگی میکرد. چهرهای مورد اعتماد طیفی از تندروترین نیروهای دستراستی در جریان اصولگرایی که وقتی احمدینژاد رییسجمهور ایران بود، بهعنوان دست راست سعید جلیلی در دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی فعالیت میکرد و حاصل کارش برای ایران و ایرانیان، صدور قطعنامههای پیدرپی و قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفت منشور ملل متحد شورای امنیت بود و چند سال بعد، وقتی حسن روحانی به ریاستجمهوری رسید و یک به یک این قطعنامهها و تحریمهای بینالمللی که ایران را بهخاطر پرونده هستهای جمهوری اسلامی، در بنبست اقتصادی قرار داده بود، با ابتکار جواد ظریف تحت توافقی با عنوان «برنامه جامع اقدام مشترک» یا همان «برجام» میان ایران و گروه موسوم به 1+5 به فرجام رسید، باز این علی باقریکنی بود که در جلسات کمیسیون ویژه برجام مجلس نهم، کنار دست جلیلی مینشست و روبهروی جواد ظریف و عباس عراقچی، تا مگر بهنحوی مانع از اجرای برجام شوند.
پایان عصر «ممیزی برجام»
این تنش و درگیری که تا پایان دولت دوم روحانی نیز ادامه یافت، با آغاز به کار دولت رییسی وارد مرحلهای تازه شد. دولتی که اگرچه سعید جلیلی در آن جایگاه و سمت رسمی نداشت اما نمایندگانی همچون همین علی باقریکنی در آن عضویت داشتند تا اینبار در قامت قائممقام حسین امیرعبداللهیان، مانع از بازگشت به توافق هستهای و احیای برجام شوند. جریان جلیلی و باقریکنی که این روزها بیش از پیش با عنوان «دولت سایه» شناخته میشود، با روی کار آمدن رییسی چنان در حوزه دیپلماسی کشور قدرت گرفت و چنان تاثیر منفی شدیدی بر روند احیای برجام گذاشت که به باور بسیاری از ناظران از جمله حشمتالله فلاحتپیشه که در مقاطعی در همان بازه زمانی، ریاست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی را نیز برعهده داشت، منجربه آن شد که حتی وزیر و دیگر مردان دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم، از استفاده از واژه «برجام» نیز منع شده بودند. با این همه اما حالا ظاهرا اوضاع تغییر کرده و آنطور که فلاحتپیشه به «جهانصنعت» گفته، به نظر میرسد حتی باقریکنی هم با آنچه در نطق اخیرش در همین نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد نشان داد، سعی دارد از ادامه همکاری و حضور در «دولت سایه» و همراهی با سعید جلیلی اعلام برائت کند!
استقبال باقریکنی از «ابتکار برجام»
جالب آنکه حتی اگر آنچه را که فلاحتپیشه بهعنوان یک استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل در تحلیل تحولات اخیر مطرح کرده، در نظر نگیریم و صرفا به بطن تحولات و متن اظهارات مقامهای مسوول در حوزه سیاست خارجی همچون آنچه علی باقریکنی در قامت سرپرست وزارت امور خارجه دولت سیزدهم به زبان آورده، متمرکز شویم، باز باید اذعان کنیم که تغییراتی رقم خورده و تحولاتی در حال وقوع است. باقریکنی که در نطق اخیرش از «رویکرد و سیاست خارجی دولت جدید جمهوری اسلامی، مبتنیبر تقویت چندجانبهگرایی براساس اصول منشور ملل متحد و حقوق بینالملل» سخن گفته، همچنین تاکید کرده که «رهیافت اصلی سیاست خارجی دولت جدید ایران گشایش افقهای جدید است.» او در حالی از «برجام» بهعنوان «یک ابتکار موفق چندجانبه» سخن گفته که «توانست یکی از موضوعات غیرضروری کشورهای غربی درخصوص برنامه صلحآمیز هستهای ایران» را حلوفصل کند که در عین حال هدف اصلی این توافق را «برداشتن تحریمهای ظالمانه از دوش ملت ایران» توصیف کرده است؛ اظهاراتی که حتی تا همین چندهفته پیش نیز نمیشد مشابهشان را از زبان چهرههایی چون سعید جلیلی و علی باقریکنی شنید. باقریکنی همچنین در حالی تاکید کرده «خروج یکجانبه آمریکا از توافق، موجب آسیب دیدن به همه طرفهای توافق شد» که تا پیش از این، این جریان سیاسی در داخل کشور، اصرار داشت آنچه باعث شد ترامپ و دولت آمریکا قادر به خروج از برجام شود، ضعف حقوقی نویسندگان و امضاکنندگان ایرانی آن بوده که بهدلیل ناکارآمدی ظریف «خسارات سنگینی را بر کشور تحمیل کرد!» حالا اما در سخنان باقریکنی، اشارهای به آن خسارات ناشی از ناکارآمدی تیم دیپلماسی دولت روحانی نیست و به جای آن، بر این موضوع تاکید میشود که «جناب آقای دکتر پزشکیان، رییسجمهور منتخب ایران اعلام کردهاند که رهیافت اصلی سیاست خارجی دولت او، گشایش افقهای جدید و گسترش همهجانبه روابط دوستانه با سایر دولتها براساس گفتوگو، همکاری، برابری و احترام متقابل خواهد بود و در چارچوب این رویکرد، دولت جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژه و رفیعی برای تعمیق هرچه بیشتر مناسبات همهجانبه با کشورهای همسایه، منطقه و دیگر دولتها قائل است.» سرپرست وزارت امور خارجه دولت سیزدهم همچنین «چندجانبهگرایی» را «کلید اصلی مقابله با تهدیدات و چالشهای جهانی» خوانده و آن را درعینحال «تنها راه ایجاد محیط ایمن، عادلانه و فراگیر» میداند.
فرصت طلایی ایران در دو ماهه انتقالی دولت آمریکا
همزمان با این چرخش آشکار در گفتار سرپرست وزارت امور خارجه دولت رییسی که قاعدتا ناشی از تحولات اساسی در برخی نهادها و بخشهای صاحب نفوذ در داخل کشور و هسته سخت قدرت است، برخی تحلیلگران داخلی کماکان معتقدند که مسیر پیشروی دولت پزشکیان، مسیری صعب و پرفرازونشیب است. چنانکه همین دیروز یک تحلیلگر سیاست خارجی در گفتوگو با ایلنا، در مواجهه با این پرسش که آیا دولت پزشکیان قادر به دستیابی به توافق با دولت بایدن در این چندماه پایانی کار این دولت در ایالات متحده خواهد بود یا نه، گفته: «به نظرم توافقهای کوچک، موضوعی و احتمالا کم سروصدا ممکن است برای حفظ وضع موجود پیش برود ولی دولت بایدن طبیعتا آمادگی مذاکره علنی و جامع با ایران را نخواهد داشت؛ چراکه نمیتواند هزینه آن را مدیریت کند و احتمالا برای او سود چندانی هم ندارد.» ساسان کریمی همچنین درباره محدودیتهای احتمالی که پزشکیان و همکارانش در دولت چهاردهم بهلحاظ مسائل داخلی با آن دستبهگریبان خواهند بود، گفته: «مذاکره با ایالات متحده همانطور که در سهساله دولت سیزدهم ادامه داشت، ادامه پیدا خواهد کرد اما نحوه آن، موضوع دیگری است که از نظر مستقیم بودن یا نبودن یا میزان اختیارات طبیعتا از جانب نهادهای بالادستی و مقامات ارشد نظام باید برای تیم جدید و دولت جدید تعیینتکلیف شود که خواهد شد.» او همچنین در پاسخ به پرسشی درباره احتمال دستیابی به توافق با دولت جدید آمریکا گفته: «اگر قرار شود به هر شکلی رییسجمهور در ایالات متحده تغییر کند، یعنی چه ترامپ برنده باشد و چه گزینه دیگری بهجز بایدن از حزب دموکرات پیروز انتخابات باشد، نیاز است که از دو ماه انتقالی در واشنگتن کمال استفاده انجام شده تا تصویر ایران در دولت جدید توسط خود ایران ساخته و در این دولت معرفی شود.»
«تعامل» یا «تقابل»؛ انتخاب با آمریکاست!
سیدحسین موسویان، دیپلمات پیشین نیز بهتازگی در مقالهای که «میدلایستآی» اقدام به انتشار آن کرده، به آینده روابط ایران و غرب پرداخته است. او که معتقد است «رفع تحریمها بدون گشایش در روابط ایران و آمریکا ممکن نخواهد شد»، مینویسد: «مذاکرات و توافقات ایران و آمریکا در 40سال گذشته شکست خورده؛ چون همیشه راجعبه یک موضوع مثل موضوع هستهای بوده؛ در حالی که دو کشور در موضوعات متعدد اختلافات مهم دارند. بنابراین مذاکرات و «توافقات تکموردی» در چنددهه گذشته شکست خورده و در آینده هم شکست خواهد خورد، مگر اینکه دوطرف «گفتوگوی جامع» درمورد همه موضوعات مورد اختلاف طرفین داشته باشند.» موسویان که «حل دو مشکل اساسی اقتصادی و روابط خارجی چنددهه گذشته ایران» را «نیازمند تصمیمات کلان مقام رهبری» میداند، مینویسد: «لازمه چنین تصمیماتی نیز وجود وحدت و اجماع ملی در داخل است.» این دیپلمات پیشین که درمجموع چندان به تحولات مثبت در آینده نزدیک و پس از روی کار آمدن دولت پزشکیان خوشبین نیست، در عین حال معتقد است: «دوران ریاستجمهوری جدید یک فرصت است و هیچ شکی نیست که آیتالله خامنهای و پزشکیان رییسجمهور منتخب، هردو خواهان بهبود اوضاع اقتصادی و رفع تحریمهای ایران هستند.» با این حال بهباور موسویان با توجه به تجربه ناموفق برجام که بهدلیل «بدعهدی غرب» بینتیجه ماند، هماکنون «توپ در زمین آمریکا و غرب است» و «به فرض حمایت مقام معظم رهبری از ابتکارات آتی پزشکیان، باید دید که بعد از انتخابات چند ماه آینده، دولت جدید آمریکا سیاست «تعامل» با ایران را در پیش خواهد گرفت یا «تقابل».
پالس مثبت پزشکیان به غرب پیش از استقرار دولت
با این همه اما تحلیلگرانی هم هستند که با زاویه دیدی مثبتتر و روشنتر به تحولات پیشروی دولت پزشکیان در حوزه سیاست خارجی مینگرند.
رضا ذبیحی که در گفتوگو با ایسنا، مشخصا به تحلیل سرمقاله اخیر مسعود پزشکیان در روزنامه تهرانتایمز پرداخته، معتقد است:«هدف اصلی از نگارش این مقاله فراخواندن غرب بهویژه اروپا و نیز آمریکا به مسیر درستی است که براساس آن امکان احیای توافق سال ۲۰۱۵ بار دیگر فراهم شود.» این استاد روابط بینالملل که تاکید کرده «پزشکیان این مقاله را با هدف پالس مذاکراتی به کلیه کشورهای عضو برجام به رشته تحریر درآورده تا حتی پیش از استقرار دولت خود زمینه لازم در این خصوص را فراهم آورد»، میگوید: «رییسجمهور جدید با یادآوری اقداماتی که منجر به ناکارآمدی برجام شده، تاکید کرد برای همان نظام عدم اشاعه که آنها به دنبالش هستند، راه صحیح انتخاب میز مذاکره است.»
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد